جشنواره فیلم زنان در لندن؛ جنگ، عشق و دختران جوان

توسط

جشنواره فیلم Birds Eye View که بزرگ ترین جشنواره سینمایی بریتانیا با محور زنان محسوب می شود، با هدف معرفی فیلمسازان تازه زن و استعدادهای جوان در لندن برگزار شد. جشنواره امسال در بخش های مختلفی چون “در لبه”، “حالا چطور زندگی می کنم”، “حقیقت آشکار خواهد شد” و “فیلم های صامت کلاسیک” برپا شد.

دهمین جشنواره فیلم های زنان در لندن (Birds Eye View Film Festival) که همه ساله در بهار برگزار می شود، روز 13 آوریل با فیلم ملودرام کمدی شنا کن ماهی کوچک، شنا کن ساخته فیلمسازان فرانسوی، لولا بسی و روبن عمار، به کار خود پایان داد.

این جشنواره که روز هشتم آوریل با شعار “دختران، تفتگ ها، هنرمندان و شمایل ها” آغاز شد، جشنواره ای است که منحصراً به نمایش فیلم های فیلمسازان زن از سراسر جهان می پردازد و در طی ده سال گذشته، توانسته جای مهمی در تقویم رویدادهای سینمایی سالانه بریتانیا برای خود پیدا کند. جشنواره امسال با اینکه حمایت موسسه فیلم بریتانیا (بی اف آی) را پشت خود داشت اما از نظر انتخاب فیلم ها، برنامه ریزی و میزان شرکت سینماگران مطرح زن، ضعیف تر از سال های گذشته برگزار شد.

به عنوان مثال می توان به حذف بخش مرور “فیلم های یک سینماگر زن” اشاره کرد که از مهم ترین بخش های این جشنواره در سال های گذشته بود. در این میان نمایش فیلم به درازای شب ساخته شانتال آکرمن، سینماگر بلژیکی و از مهم ترین سینماگران زن جهان، که در سال 1982 ساخته شده یک استثنا بود. به درازای شب، سمفونی شبانه آکرمن است که تماما در یک شب و در بروکسل می گذرد و دربردارنده ویژگی های سبکی و روایتی سینمای اوست.

امسال 19 فیلم داستانی و مستند کوتاه و بلند از زنان فیلمساز سراسر جهان در این جشنواره شرکت داشت که از میان آنها ده فیلم، برای نخستین بار در بریتانیا به نمایش درآمدند.

“سوزن”؛ یک فیلمساز جوان ایرانی در آمریکا
سوزن ساخته آناهیتا قزوینی زاده که اولین بار در جشنواره کن به نمایش درآمد و جایزه بخش سینه فونداسیون را به دست آورد، یکی از پنج فیلم کوتاهی غیربریتانیایی بود که در این جشنواره به نمایش گذاشته شد. سوزن که به عنوان اثری از دانشجوی مدرسه هنر شیکاگوی آمریکا به نمایش درآمد، داستان دختری را باز می گوید که قرار است گوش هایش را سوراخ کنند. او ناظر مرافعه والدینش است و پس از آن قصه در یک مرکز پزشکی با دو نفری که در حال سوراخ کردن گوش های او هستند، ادامه می یابد. فیلم ساختاری حرفه ای دارد و می تواند در زمان کوتاهش با تکنیکی قابل توجه، تماشاگر را به متن فضایی به شدت آمریکایی هدایت کند.

جنگ و دختران جوان
جشنواره امسال با یک فیلم گرجستانی با نام در عنفوان جوانی (In Bloom) ساخته نانا اکوتیمیشویلی و سیمون گراس افتتاح شد؛ یک فیلم نیمه اوتوبیوگرافی که داستان دو دختر چهارده ساله را روایت می کند که در سال 1992 در تفلیس بی اعتنا به جنگ سعی دارند در دنیای نوجوانانه خود تنها درباره موسیقی و پسران حرف بزنند، اما واقعیت جنگ آنها را درگیر می کند. این فیلم که اولین بار در جشنواره برلین تحسین شد، با حضور کارگردانان فیلم و جلسه پرسش و پاسخ به نمایش درآمد.

“شنا کن، ماهی کوچولو شنا کن” ساخته لولا بسیس و روبن آمار فیلم اختتامیه جشنواره بود که این فیلم کمدی زندگی سه شخصیت با خواسته های متفاوت را روایت می کند.

“من مال تو هستم” ساخته ایرام حق از نروژ یکی دیگر از فیلم های مطرح جشنواره بود که یک مادر تنها در جامعه پاکستانی نروژ را روایت می کند که در زندگی عاشقانه خود دچار چالش می شود و تضادهای سنتی از دل رابطه ای که به نظر می رسد می توانست او را وارد دنیای جدیدی بکند، سر باز می زند.

یک مادر بی خانمان در نیویورک
“لاکی” ساخته لورا چکووای از مستندهای پرسروصدای جشنواره بود که زندگی یک مادر بی خانمان را که تمام بدنش را خالکوبی کرده در قلب نیویورک تصویر می کند. این فیلم مستند که طی بیش از پنج سال در خیابان های نیویورک فیلمبرداری شده، تصویر تکان دهنده ای از وضعیت یک زن روایت می کند که توام با صمیمیت و با آمیزش لحظه های تلخ و شیرین تصویر شده است.

“آرگریچ” ساخته استفانی آرگریچ تصویر ساده و صمیمی ای از مارتا آرگریچ پیانیست معروف ارائه می کند و در واقع در حین روایت زندگی یک هنرمند، رابطه فرزند و مادر را به عنوان دختری که درباره مادرش فیلم ساخته، بازتاب می دهد.

“لوبیاهای لعنتی” ساخته نریمان ماری محصول مشترک الجزایر و فرانسه هم رابطه چند کودک را با جنگ به شکلی شاعرانه و در حال و هوای آثار ژان ویگو روایت می کند.

از لیلیان گیش تا گلوریا سوانسون
یکی از بخش های ثابت این جشنواره نمایش چند فیلم صامت کلاسیک است که در آنها زنان نقش تاثیرگذار و فراموش نشدنی ای دارند. در جشنواره امسال سه فیلم صامت با موسیقی همزمان به نمایش درآمد.

“باد” ساخته ویکتور شوستروم (1928) از قدرت شگفت انگیز این فیلمساز برجسته سوئدی (استاد اینگمار برگمان) در روایت احوال یک زن خبر می دهد که لیلیان گیش ستاره سینمای صامت را در اوج به نمایش می گذارد (که همکاری اش با شوستروم یک فیلم طراز اول دیگر را هم درباره زنان شکل داد: داغ ننگ).

گلوریا سوانسون هم در یک کمدی دیدنی از سیسیل بی.دمیل با عنوان “چرا همسرت را عوض می کنی؟” نوع کمدی های دهه بیست را در اوج نشان می دهد و عشق ممنوع در اثر پر سر و صدای ارنست لوبیچ، “یک شب عربی”، داستان یک دختر برده شورشی را روایت می کند که علیه شیخ خود شورش می کند.

مد و سینما تا ملاقلات با فیلمسازان
– میزگردی با عنوان “مد سینما را دوست دارد: فرهنگ و هویت” از دیگر برنامه های این جشنواره بود که در آن اهمیت مد و تاثیر آن بر فیلم های فیلسمازان زن مورد بررسی قرار گرفت. از طرفی برای این جشنواره از طراحان گرافیک خواسته شد تا پوستر فیلم های شناخته شده ای از فیلسمازان زن را دوباره طراحی و ارائه کنند و نمایشگاهی از این پوسترها در انستیتو فیلم بریتانیا برپا شد.
– ملاقات با منتقدان، بازیگران و فیلمسازان برنامه دیگری بود که در سه روز مختلف به دیدار با دست اندرکاران زن این سه حیطه اختصاص داشت.
– بررسی آثار فیلمبرداران زن در بریتانیا با حضور چند تن از برجسته ترین آنها، از جمله برنامه هایی بود که مورد استقبال قرار گرفت.
– بررسی آثار یکی از اولین و تاثیرگذارترین چهره های انیمیشن بریتانیا، جوی بچلور هم با نمایش کلیپ های کمتر دیده شده ای از او که توسط دخترش انتخاب شده بودند، تماشاگران را به وجد آورد.

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید