ریشه نام بعضی از کوه های معروف ایران

توسط

هر کوهی نامی دارد و تمام نام ها دارای معنا هستند. نام کوه ها خود به خود بوجود نیامده است بلکه آن ها را به دلایل گوناگونی نامگذاری کرده اند. در گذر زمان، بسیاری از این دلایل فراموش شده، ولی نام کوه ها همچنان باقی مانده است.

دلیل نامگذاری یا وجه تسمیه، جنبه های مختلف یک نام را از دیدگاه های گوناگون بررسی می کند. در مورد نام کوه ها، این دیدگاه ها می تواند اسطوره ای، مذهبی، تاریخی، جغرافیایی، فولکلوریک و یا موارد دیگر باشد.

وجه تسمیه کوه ها، قسمتی از فرهنگ کوهنوردی، جغرافیایی، تاریخی، ادبی و فولکلوریک ما را روشن می کند. باید گفت که به هیچ وجه نمی توان نظریه ای را به طور کامل مردود شمرد، حتی در مواردی که وجه تسمیه یک کوه به صورت عامیانه بیان شود. گاهی اوقات ممکن است وجه تسمیه عامیانه ما را به سوی وجه تسمیه واقعی هدایت کند. در این نوشتار، از کتاب ها و نشریات زیادی به عنوان مرجع یاد شده است.

وجه تسمیه بعضی از کوه های معروف ایران را در ادامه بخوانید.

دماوند: دماوند یا دنباوند مرکب از دو جزء دم به معنای دمه و بخار و پسوند آوند. به معنای دارای دمه و دود و بخار.

البرز: البرز در پهلوی، هربرز، هره برز، هربورس و در اوستا، هره برزئیتی و یا هارابرزایتی نامیده شده است. این اسم مرکب از دو جزء هر به معنی کوه و برز به معنی بالا، بلند و بزرگ و در مجموع به معنی کوه بلند، کوه مرتفع و کوه بزرگ است.

زاگرس: ریشه اوستایی آن زاگر Za-G’R’ به معنای کوه بزرگ است. بنا به نظر آقای دکتر پرویز اذکائی نام زاگرس برگرفته شده از نام یکی از قبایل ماد به نام زاگارثی/ساگارتی (Zagarthians/Sagarthians) بوده که با تغییر ساگارت= زاگارت= زاگرت به زاگرس تبدیل شده است. واژه زاکرو به معنی پشته بلند سربرکشیده است و همین واژه در نزد یونانیان زاگرس شده است.

بینالود: بینالود به معنی کوهی است که بین دو دشت قرار گرفته و آنها را از هم جدا کرده که یکی دشت مشهد و دیگری دشت نیشابور است. افراد محلی به آن بینالوت یا بنلی نیز می گویند.

تفتان: درباره نام تفتان برخی معتقدند که این نام از واژه ی تفت به معنای گرم و سوزان آمده است و این نامگذاری به سبب خروج دمه های آتشفشانی مرکب از بخارآب و گازگوگرد از دهانه ی آن است.

سبلان: سبلان را در محل سولان گویند. بعضی آن را برگرفته از کلمه ی ترکی سو-آلان به معنی آبگیر می دانند. شاید این وجه تسمیه به سبب وجود برف های دایمی بوده که همیشه آب ها و چشمه ها از آن جاری است.

در زبان ترکی ساوالان از دو کلمه “ساو” به معنی “وحی” و “آلان” هم یعنی “گرفتن” نیز به کار برده شده است که در این صورت “ساوالان” معنی “وحی گیرنده” نیز می دهد.

شیرباد: این کوه در تمام مدت سال دارای بادهای بسیار تند و سرد است، به عبارتی دیگر این قله دارای بادهای شیری است که آدم را پرت می کند بدین خاطر به آن شیرباد گفته می شود.

توچال: به معنی چال آبگیر و دریاچه ی کوچک است. چون قله توچال در کنار دریاچه قرار دارد آن را بدین نام خوانده اند.

خرسان: از کوه های تخت سلیمان. به مناسبت وجود خرس های زیاد در این منطقه آن را خرسان نامیده اند.

درکه: واژه درکه مصغر و کوچک شده دره به معنی دره کوچک است.

شیرکوه: شیرکوه در جنوب غربی یزد واقع شده است.
دو روایت برای وجه تسمیه آن وجود دارد:
1. شکل کوه مانند شیری است که سر بر دست نهاده و خفته است.
2. قله این کوه در بیشتر روزهای سال از برف پوشیده و به رنگ شیر، سفید است.

کرکس: در 12 کیلومتری جنوب غربی نطنز قرار دارد. حمداله مستوفی در باره ی کرکس نوشته است: کوهی سخت بلند است و از بلندی کرکس بر فرازش نمی رود.

هزار: فراوانی وجود گیاهان معطر و داروئی گوناگونی است که قبلا به هزارگیاه معروف بوده و وجود گیاهان معطری که عطر آن فضای کوهستان را آکنده می سازد.

الموت: قلعه الموت را به سبب ارتفاعی که دارد (اله موت) گفتند یعنی عقاب آشیان، زیرا (اله) به معنی عقاب و (آموت) به معنی آشیان است و چون عقاب در جاهای بلند آشیان می کند، آن قلعه را بدین نام خوانده اند و به کثرت استعمال (الموت) شده است.

کافرکوه: در امتداد دیوار عظیم پلوار واقع شده است. وجه تسمیه این قله به دلیل سختی و خشنی صخره ها و دیواره هایش است.

2 نظر
  1. جهانگیری 5 سال قبل
    پاسخ

    با سلام. درمورد وجه تسمیه باید سبلان باید بگویم که سبلان یک اسم برگرفته از زبان تالشی از زبان های دیرین ایران است و در اصل سَ-وا-لون برگرفته ازسه واژه (سَ به معنای سر) و (وا به معنای برف) و (لون به معنای لان یا لانه) می باشد. یعنی جایی که برف در سر آن لانه کرده است و چون قله این کوه در تمام سال پوشیده از یرف و یخچال های طبیعی است بدین خاطر به نام سَوالون یا سَوَلون خوانده می شده است و در طول تاریخ به مرور زمان به سبلان تبدیل است. حتی امروزه هم ترک زبانان این کوه را ساوالان یا سَوَلان و تالش زبانان بخش عنبران شهرستان نمین استان اردبیل سَولون تلفظ می کنند.

  2. مهدی 1 سال قبل
    پاسخ

    درباره سبلان باید بگویم که که ژرفای نام این کوه بسیار کهن تر از آنچه که ما میپنداریم است
    ساوول در ادب کهن و باستان ایران نام دیو آلایندگی و ستم کاری بوده
    لان هم که همان لانه و Land و پسوند مکانی آن است
    از آنجایی که این کوه آتشفشانی است و در دیرباز دودهای سمی و بدبو و گوگردی تراوش میکرده آن را ساوول لان یعنی آشیانه ی ساوول نامیده اند
    و این بی ارتباط با داستان ضحاک نیست چون دماوند هم که ضحاک در آن به بند کشیده شده آتشفشانی است شاید داستان ضحاک و دماوند از روی سبلان و ساوول گرته برداری شده باشد

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید