راه صعود قلم روشن است

توسط

قلم توتم من است، توتم ماست، به قلم سوگند به خون سیاهی که از حلقومش می چکد، به رشحه ی خونی که از زبانش می تراود سوگند، که توم مقدسم را نمی فروشم.

دوستان، کوهیاران، همنوردان از چه بگویم! از همایش و صعود قلم می گویم که چه حرکت پر برکتی بوده و وبلاگ نویسان چه نقش سازنده ای در نشر و تعمیم و گسترش کوه و کوهنوردی در ابعاد مختلف خبر، آموزش و علمی و فرهنگی این رشته داشته اند و با آمدن فیسبوک و تلگرام و اینستاگرام و … ناگزیر کمرنگ شد ولی بیرنگ نشد! قلم شکسته نشد، قدم و حرکت قطع نگردید و هنوز هم با همت شما خوبان، قلم پابرجا و توتم ماست و حرکت ادامه دارد …

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست

دوستان از خیلی چیزها می شود گفت؛
از قلم، از قدم …
از گاو مش حسن که مردار شد! و مش حسن را دیوانه و نابود کرد!
از منزلت انسان که چه ارزان فروخته می شود!
از داشته هامان که حالا نداریم! و دستمان خالی است!
از جیب ها و انبان های خالی مان و انبارهای پرشان!
از سرمایه و استعدادهایی که برباد رفت!
از بذرهای خوبی که کاشتیم و دیگران حاصلش را بردند و خوردند و به حراج دادند!
از داشته ها بگویم یا از نداشته ها!؟ گفته ام بس است. ما در همه حال برنده ایم چون حرکت داریم. حرکت آگاهانه و خط جاده و رد پاها که نشانه این ادعاست.

این خط جاده ها که به کوه ها نوشته اند
یاران رفته با قلم پا نوشته اند

گاهی قلم گاهی قدم، گاهی هم همانند آتش زیر خاکستر باید محفوظ ماند و به موقع خاکستر را کنار زد و گر (شعله) بگیری و روشنی بخش و گرمابخش بشوی و شعله بزنی در چمن همچون خون ارغوان ها.

دوستان دوران سختی است. با هیچ مرد کار مردانه ای نمانده است!؟ کاری که کارستان باشد! نه اینکه آدم را بگذارند سر کار! و دور خودش بچرخد! کوه نوردان واقعی در طول تاریخ بحران زا نبوده اند همیشه از بحران جلوگیری کرده اند و با مدیریت بهینه در سخت ترین شرایط با برنامه ریزی درست موفق و سربلند از بوته آزمون بدر آمده اند و حتی با قربانی کردن خود و مصرف لایه های خاکستری مغز و افکار ناب و پاک به پیشواز بحران رفته و به دل سیاهی زده اند و روشنایی را از دل تاریکی غارها به ارمغان آورده اند و از خود مایه گذاشته اند، نه اینکه دست شان توی جیب دیگران باشد و ولخرجی کنند! جلودار بوده اند. برف کوبی کرده اند و مسیرهایی را با درجات سختی بالا با رنج و مشقت گشایش و با حفظ ایمنی کامل به ارمغان گذاشته اند تا دیگر رهروان با امنیت عبور و صعود موفق داشته باشند.

درود بر آن هایی که «صعود قلم» را پایه گذاری کردند و تاکنون از آن محافظت نموده اند.

کوهنویسان و هم قلم های عزیز، دلسرد نباشید شما وظیفه خود را به خوبی انجام داده اید و در یک پرسه راهگشا و اثرگذار بوده اید و تاثیر خودش را در احیای این رشته داشته است، هم با قلم و هم با قدم به پویایی و پیشرفت آن کمک کرده اید حالا یا با جبر زمانه و یا دگرگونی زمینه حرکت کند شده و یا استقبال کم شده! نباید ناامید شد، کیفیت مهم است (کمیت حضور آگاهانه و با شعور نیست). همچنان که می دانید هر صعودی عاقبت به فرود ختم می شود و پایین و بالا دارد و شاید ادامه راه باید به گونه ای دیگر باشد تا تکرار، مکررات نشود، همچنان که (آن فروغ با فروغ) سروده زندگی تکرار تکرار است و عبث و بیهوده می شود با تکرار!

این است که ما نباید بگذاریم حرکت مان کهنه و تکراری شود، باید تنوع ایجاد کنیم و طرحی نو در اندازیم و همچنان اثرگذار باشیم. مگر ما می توانیم قدم نزنیم! مگر ما می توانیم حرکت نداشته باشیم؟ آب باران با آن همه لطافت و برکت به زمین که می رسد اگر حرکت نداشته باشد و در یک جا بماند با همه تمیزی و روشنی و زندگی بخشی اش تیره و تار و بدبو می شود و می گندد و باتلاق می گردد! چون از حرکت ایستاده است.

پس ما حرکت می کنیم و می نگاریم … و می نویسیم آگاهانه حتی با پیامی کوتاه. رمز موفقیت انسان و ماندگاریش همین بوده. نخست بر سنگ حک کرد و بعد بر پوست و سپس بر چوب و … بر هرچه پیش آمد نوشت. ولی از حرکت و قدم و قلم زدن باز نمانده. پس ماهم تا کوه ایستاده است ایستاده ایم و همچنان که کوه تنها نیست ما هم تنها نیستیم.

درودتان باد که پیام آور حرکت و نیرو و نشاط شده اید که در این زمانه و زمینه درمان و حافظ جامعه و مخصوصا نسل جوان ماست. دوستان حتما باید برای ادامه راه طرحی نو در اندازید و تنوع طلب باشید با حفط اصول و منشور همایش و صعود قلم و کارهای گذشته را اصلاح و تکامل دهید و بروزتر حرکت کنید. هرس کنید و شاخ و برگ های اضافه و آفت ها را بزدائید تا درختی که نشانده اید تناورتر و پربارتر گردد و به نسل بعد و آیندگان تحویل دهید تا ادامه دهنده راه پر ثمر شما باشند.

پس گفتم و پرسیدم از چه بگویم این است که به پاس حضور با شعور و پر شور شما می گویم از هرچه بگوییم سخن از دوست خوش تر است و چه دوستی بهتر از کوه پس از کوه می گویم که همه ما سنگ صبور این رشته مورد علاقه مان هستیم و فردا می خواهیم به دیدارش برویم.

هم صدا می خوانیم
هلا کوهساران مرا جای ده
بدین ره مزدا، مرا پای ده
تو ایرانی گرد صاحب نام
بدین کوه کله بزن چند گام
بزرگی چو خواهی ز پستی در آ

نویسنده: محمدباقر عیوضی

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید