بوی نان و هوای سفر

توسط

تنوع غذایی ارزش گنجاندن غذا در برنامه بازاریابی مقاصد را دو چندان می کند. به عبارت دیگر، چندان عجیب نخواهد بود اگر مسوولان همدانی، جشنواره های غذا در استان های جنوبی برپا کنند و همراه با بوی غذا، هوای سفر به همدان را در دل جنوبی ها شعله ور کنند.

بخش مهمی از جاذبه هر مقصد گردشگری، غذایی است که ارایه می دهد؛ به عبارت دیگر یا خود غذایی که ارایه می شود، خاص و ویژه آن مقصد است و یا اینکه غذا تکمیل کننده بسته بازاریابی گردشگری برای آن مقصد است. هر چند به ندرت، سفرها تنها برای خوردن غذا در جایی دیگر انجام می شوند اما در هر صورت باید بتوان خیال مسافران را از کیفیت غذا در مقصد مورد نظرشان، راحت کرد.

گردشگران اگر مزه غذایی را چشیده باشند، حتما تجربه خوب یا بد خود را به دیگران منتقل و ناخواسته در اجرای برنامه بازاریابی به نفع یا به ضرر مقاصد گردشگری، نقش ایفا می کنند. هر چه تجربه های خوشایند و بیان آن بیشتر روی دهد، وجهه و تصویر مقاصد در ذهن گردشگران، روشن تر و خوشایندتر می گردد که خود می تواند دلیلی باشد برای سفرهای آتی و یا تشویق دیگران به سفر. اما در ماه رمضان که سفرها به یکباره کم می شود و امکان سرو غذا به ساعات خاصی محدود می گردد، چگونه می توان چرخه بازاریابی را همچنان فعال نگه داشت و بوی غذا را به مشام گردشگران رساند؟

هر چند آمار موثق و یا منظمی در این زمینه ارایه نمی شود اما مردم و مسوولان شهری و استانی تخمین های قابل اتکایی از کیفیت مسافرانی که به شهر و استان آنها سفر می کنند، دارند. به عنوان مثال بخش عمده مسافران شهرهای شمال کشور و یا استان های قزوین و زنجان، از استان تهران است و یا اینکه درصد قابل توجهی از مسافران استان همدان در ماههای گرم سال، از استان های گرمسیر جنوب کشور مانند خوزستان، هرمزگان و کرمان می آیند.

با وجود چنین تخمین هایی، مسوولان و کسب و کارها می توانند از فرصت رمضان بهره گیرند و غذاهای محلی و قومی خود را در بازار هدف، طبخ کنند. در این صورت زمینه آشنایی بیشتر مسافران آینده را با شهر خود فراهم می آورند. با وجود آنکه رمضان ماه روزه داری و پرهیز از غذاست اما علاقه ایرانی ها به غذا از یک سو و وجود اقوام مختلف از دیگر سو، تنوع غذایی خاصی در این ماه را همراه دارد.

همین تنوع غذایی ارزش گنجاندن غذا در برنامه بازاریابی مقاصد را دو چندان می کند. اگر نمی توان غذاهای مناسبتی را در گیلان میل کرد، می توان طعم و رنگ و عطر آن را در شهر خود تجربه کرد و حتی روش پخت و سرو آن را دید. این رویکرد، اهمیت حضور در جشنواره های غذا و یا برنامه ریزی برای برگزاری آنها را به مسوولان شهری و کسب و کارهای بخش خصوصی، گوشزد می کند. در این صورت چندان عجیب نخواهد بود که مسوولان همدانی، جشنواره های غذا در استان های جنوبی برپا کنند و همراه با بوی غذا، هوای سفر به همدان را در دل جنوبی ها شعله ور کنند.

مثال های فراوانی می توان آورد و به موفق بودن اتخاذ این استراتژی خوشبین بود. اگر از شمال کشور شروع کنیم، انواع خورشت های محلی گیلان مانند تُرشِ تَره، فسنجان، باقالی قاتوق (یا باقلا قاتوق)، فرنی، رشته خوشکار، کوکو و آش را می توان به سفره های سحری و افطار برد یا فوت و فن پخت را نشان داد. تبریزی ها، انواع دلمه، کتلت، کوکو، ختایی، شیر برنج، اهری و حلیم دارند و اردبیلی ها علاوه بر آنها، حلوای سیاه. رشته پلوی تویسرکان، لرزان شاهرودی ها و دامغانی ها، دیماج قزوینی ها، سمبوسه و تشریبه و لگیمات عرب ها، نان تاوه ای و کولیره کردستان و ده ها نمونه دیگر می توانند به راحتی معرف شهر و استانی باشند.

ظرفیت و داشته هایی غذایی اقوام ایرانی، ثروتی انکارناپذیر است و ماه روزه، زمان مناسبی برای تبلیغ و معرفی آنها در بازارهای هدف. دادن بوی غذا و گرفتن هوای سفر، البته به اراده، برنامه ریزی و اجرای آن نیاز دارد.

منبع: دنیای سفر

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید