معرفی کتاب والکیری ها نوشته پائولو کوئلیو

توسط

پائولو کوئیلو این بار شخصیت اصلی کتابش شده است و به توصیه ی استادش به دنبال فرشته اش می رود. که در طی این جستجو والکیری ها را می بیند (والکیری ها، گروهی زنان بیابانگرد هستند که در دل بیابان، باز شدن درهای بهشت را به مردم نوید می دهند و خودشان با فرشته هایشان در تماس هستند). پائولو کوئلیو درباره این کتاب می گوید: نوشتن آن برایم دشوار بود، چون به مسائلی می پردازد که پذیرش آنها چندان ساده نیست. و همچنین مجبور شدم وارد جزئیاتی از زندگی شخصی و زناشویی ام شوم. مثل هر انسانی، نشان دادن ضعف ها و لغزش هایم در زندگی خصوصی ام آسان نبود.

باتوجه به این نکته که روال طبیعی زندگی، هدف گیری بسوی کمال است هر مشکلی که در هر وضعیت در برابر ما قرار می گیرد حتما پیام هایی برای ما دارد که به اشتباهاتی که مرتکب شده ایم یا آگاهی هایی که نداشته ایم، یا مهارت هایی که بکار نبرده ایم، یا نادانی هایی که نشان داده ایم و … مربوط می شود.

جالب این است که تا این پیام ها را درک نکنیم و عملا در رفع نقص ها نکوشیم و قدرت حاصل از یادگیری را جایگزین ناتوانی ناشی از نادانی نسازیم، تجربه های منفی و مشکلات همچنان تکرار می شوند. اما نه برای مجازات ما، بلکه برای این که ما را آن قدر تکان دهند تا از خواب خرگوشی بیدار شویم، بخود آییم، از جا برخیزیم، به روح خودمان مجال قدرت نمایی دهیم و دست و پنجه ای با مشکلات نرم کنیم. درست مثل این است که عزیز مهربانی مراقب ماست و از ما می خواهد به زندگی خود اهمیت دهیم و با خارج شدن از حالت تسلیم و رخوت، در مقابل آنچه ناشادمان می کند، به سوی شادیهایی که لحظه به لحظه انتظارمان را می کشند، پیش برویم.

از مقدمه کتاب والکری ها نوشته پائولو کوئیلو
پائولو کوئلیو در والکیری ها آن چه را که خود در طی این جستجو دریافته به روشنی شرح داده و در لابه لای تصاویری که از صحنه های زندگی واقعی خویش ارائه نموده به لطایفی اشاره کرده که تامل بر آنها می تواند در فرایند رشد فردی ثمرات شیرین و شگفت انگیزی به بار آورد. از جمله:

نگاه: لازمه خودسازی ابتدا بازگشت به خویشتن واقعی است و این کار به نگاهی منصفانه به همه ابعاد شخصیت خویش و از جمله (نقطه ضعف ها و کاستی ها) نیاز دارد تا به جای سردرگمی در بین مشکلات گوناگون و حیرت و آه و افسوس از اینکه چرا این مشکلات برای ما پیش می آید. حس ترحم نسبت به خویشتن را کنار بگذاریم و از روی واقع بینی بپذیریم که اگر با مشکلی روبرو شده ایم خود ما هم با این دارایی های منفی (عیب ها و نقاط ضعف) نقش مهمی در ایجاد یا ادامه آن مشکلات ایفا کرده ایم. حداقلش این است که از مهارتت لازم برای حل و فصل مسائلی که برای خود پیش آورده ایم بی بهره بوده ایم. پذیرفتن اینکه خود ما مشکل داریم به شجاعتی نیاز دارد که اگاهی به ان مارا در مرحله مهمی از رشد قرار می دهد.

پیام: با توجه به این نکته که روال طبیعی زندگی هدف گیری به سوی کمال است هر مشکلی که در هر وضعیت در برابر ما قرار می گیرد حتما پیام هایی برای ما دارد که به اشتباهاتی که مرتکب شده ایم یا آگاهی هایی که نداشته ایم یا مهارت هایی که به کار نبرده ایم یا نادانی هایی که نشان داده ایم و … مربوط می شود. جالب این که تا متن این پیام ها را درک نکنیم و عملا در رفع نقص ها نکوشیم و قدرت حاصل از ایده گیری را جایگزین ناتوانی ناشی از نادانی نسازیم تجربه های منفی و مشکلات (مثل درس هایی که دانش آموز در امتحان آنها رد شده) همچنان تکرار می شوند:
اما نه برای مجازات ما بلکه برای اینکه ما را آنقدر تکان دهند تا از خواب خرگوشی بیدار شویم به خود آییم از جا برخیزیم بخ روح خودمان مجال قدرت نمایی دهیم و دست و پنجه ای با مشکلات نرم کنیم. درست مثل این است (و همین طور هم هست) که عزیز مهربانی ناظر و مراقب ماست. او میخواهد که ما به زندگی خود اهمیت دهیم و با خارج شدن از حالت تسلیم و رخوت در مقابل آنچه ناشادمان می کند به سول شادی هایی که لحظه به لحظه انتظارمان را می کشند پیش برویم.

بخشیدن خود: اما صرفا پذیرفتن مسئولیت  اشتباهات گذشته ما کافی نیست تا دیگر این اشتباهات را در آینده تکرار نکنیم. بلکه در این مرحله به اقدامی از روی مهربانی با خود نیاز داریم تا خود را لایق رشد و پیشرفت بدانیم. در این مرحله ضروری است که قبل از هر چیز خود را به خاطر تمام اشتباهات قبلی از صمیم دل ببخشیم وگرنه در دام احساس گناه کاذب و ویرانگر می افتیم و شیطان ذهن مان را به بازی می گیرد و مدام به ما تلقین می کند که دیگر هرگز روی شادی را نخواهیم دید و به خاطر نادانی های پیشین خود سزاواریم که همیشه اسیر رنج باشیم و بسوزیم و بسازیم … این تلقینات شیطانی با به بازی گرفتن ذهن روح را به بند می کشد و آن را از پرواز باز میدارد.

قدرت کلمه: یکی از شیوه های مقابله با تلقینات منفی ذهن کمک گرفتن از کلمات مثبت و جانبخش است. به این ترتیب می توانیم ذهن را از سرگشتگی در وادی های خوفناک باز داریم و پیمانی را که از سر نادانی در اعماق ناخودآگاه خود با شکست بسته ایم با اراده خود و به قدرت کلمات بشکنیم و از روی مهربانی با خود به سوی نور روی آوریم. زیرا روح ما از جنس نور است و نور همواره مشتاق پیوستن به نور می باشد ولو اینکه ظلمت انبوهی راه ان را چندی سد کرده باشد. دستورالعمل ساده ای که لوئیز هی (کشیش و روان درمانگر امریکایی) برای مهربانی با خود می دهد بر مبنای استفاده از قدرت سازنده کلمه می باشد. وی توصیه می کند که هر روز هر چند بار که می توانیم با صدای بلند یا در دل خود تکرار کنیم:
– من خودم را دوست دارم. من خودم را تایید می کنم.
کسانی که این تمرین آسان روزانه را انجام داده اند از اثرات معجزه آسای آن در پرورش عزت نفس خود شگفت زده شده اند.

3 نظر
  1. مهوش 11 سال قبل
    پاسخ

    قدرت کلمه را باور کن

  2. مسعود 10 سال قبل
    پاسخ

    قرآن سوره قلم
    خداوند می فرماید: نون، سوگند به قلم و آنچه (می نویسید)
    با قلبت بنویس تا اجابت کند تورا

  3. دپرام 7 سال قبل
    پاسخ

    سلام. مطلب شما را با ذکر منبع در وبلاگ و کانال تلگرامم نقل کرده ام. با تشکر

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید