وضعیت زرد و قرمز حیات وحش ایران

توسط

وضعیت این روزهای طبیعت و حیات وحش ایران؛ رنگ زرد و گاهی رنگ قرمز به خود گرفته است. واقعیت این است که هر چه از حد بگذرد بی تردید، کُشنده خواهد بود.

در سال های اخیر، برخی از مسئولان، دستور ساخت جاده ای را صادر می کنند که من اسمش را می گذارم «جاده مرگ». جاده های درازی که خودشان را می اندازند وسط زندگی حیوانات و چشم به هم می زنیم می بینیم در طول یک سال، چندین گونه جانوری را به خاطر تصادفات جاده ای از دست داده ایم. کافی ست این جاده کشی ها به بهانه توسعه و بدون ارزیابی متخصصان، رواج پیدا کنند. بعد باید شاهد کوتاه شدن عمر حیات وحش مان باشیم. تخریب زیستگاه، یکی از همان عواملی ست که بارها و بارها کارشناسان محیط زیست، مسئولان را زنهار داده اند که لطفا از اجرای طرح های صرفا توسعه محور صرف نظر کنید. توسعه ای که این روزها به قیمت قربانی شدن حیوانات، تمام می شود. چون از جنس توسعه ناپایدارند.

به قول معروف، «پرسیدن، عیب نیست، نداستن عیب است.» کسانی که نمی دانند و مشتاق دانستن هستند، سوال می کنند و بعد از اینکه قانع شدند، تلاش می کنند تا کارِ درست را انجام دهند. مثل کودکان که می پرسند و مشتاقانه دنبال جواب می گردندند و بعد هم راه درست را می روند. چون نقشه ای که در دست شان است نمی گذارد راه را اشتباهی بروند. اما اگر مسئولی، نتیجه تصمیمش را بداند ولی کار درست را انجام ندهد چه؟ نقشه راه داشته باشد اما اشتباه برود … به نظرم عیب بزرگ تر همین جاست.

وضعیت این روزهای طبیعت و حیات وحش ما رنگ زرد و گاهی رنگ قرمز به خود گرفته است. واقعیت این است که هر چه از حد بگذرد بی تردید، کُشنده خواهد بود. درست مثل وضعیت برخورد ما با حیات وحش و طبیعت مان. آنقدر از منابع مان، از زیستگاه حیوانات، برداشت کرده ایم که بدهکار طبیعت شده ایم.

نه تنها دخل و خرج مان با هم نمی خواند بلکه با هم ساز مخالف می زنند. از مسئولان گرفته تا شکارچیانی که برای تفریح و یا ارتزاق، حیوانات را شکار می کنند، قاچاقچیان و فروشندگان حیوانات تا من و شما، همگی مسئولیم. من و شمایی که دو انتخاب داریم. می توانیم ترجیح دهیم نپرسیم تا ندانیم و وجدان مان را آسوده کنیم که کار درست را انجام نمی دهم چون نمی دانم. و یا اینکه بپرسیم، بدانیم و عمل کنیم.

اینکه ما هنوز فرصت داریم یا قرار است در وقت اضافه بازی کنیم را نمی دانم. اما این را می دانم که عقل سلیم می گوید «پیشگیری، بهتر از درمان است.»

اگر مسئولان دولتی دلشان نمی خواهد با از دست دادن طبیعت و حیات وحش، از خودشان گل بخورند و اگر دلشان نمی خواهد انگشت اتهام مردم به سمت شان گرفته شود که اگر برگی از طبیعت ما کم شده است تقصیر شماست، بهتر است نقشه راهشان را اصلاح کنند و جلوی راه های نابودی حیوانات را بگیرند و پیشگیری کنند. چون فردا دیر است. وقت آن رسیده است که مسئولان در تصمیم سازی ها تجدید نظر کنند و یادشان نرود طبق قانون، دولت ها موظف اند تا حافظ طبیعت و حیات وحش باشند. برنامه ریزی های صحیح به همراه عزم جدی برای اجرای آنها، راه نجاتی ست تا از محیط زیست مان بهتر و بیشتر از قبل حفاظت کنیم.

اتفاقا ما هم به عنوان مردم موظفیم تا هوای زیستمندان طبیعت را داشته باشیم. مثلا من و شما می توانیم فروش غیر قانونی حیوانات را به 1540، سامانه رسیدگی به تخلفات زیست محیطی، اطلاع دهیم. یا می توانیم تصمیم بگیریم هفته ای یک روز از خوردن گوشت صرف نظر کنیم. راه دیگر آنکه در جاده ها به علائم هشداردهنده توجه کنیم تا حیوانی کشته نشود.

از کشتار حیونات برای تفریح و یا دلایل دیگر خودداری کنیم. می توانیم تصمیم بگیریم و هر حیوانی را در خانه یا محل کار نگهداری نکنیم. مهم تر از همه اینکه از همان کودکی به فرزندان مان یاد بدهیم که حیوانات را دوست داشته باشند و مراقب شان باشند.

روز جهانی حیات وحش، بهانه مبارکی شد تا اندکی درباره حیوانات بنویسم. روز 3 مارس، برابر با 13 اسفند، از سوی کنوانسیون منع تجارت جهانی گونه های در معرض خطر انقراض، به عنوان روز جهانی حیات وحش، نامگذاری شده است. روزی که به خودمان یادآوری کنیم همه حیوانات، حق حیات دارند و لازم است همین امروز، مراقب حیوانات باشیم. باز هم چون فردا دیر است.

نویسنده: نگار فیض آبادی – زیست بوم

1 نظر
  1. وضعیت موجود اسف بار تر از این صحبت هاست. این روی خوش ماجراست! این روزا نه تنها انسانم آرزو نیست، بلکه حیوانم آرزوست.

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید