زنگبار، جزیره ای نیمه ایرانی در تانزانیا

توسط

زَنگبار نام یکی از جزایر مهم تانزانیا و پایتخت منطقه نیمه خودمختار زنگبار است. این سرزمین در سال 1963 با تانزانیکا متحد شد و دولت جدیدی بنام جمهوری فدرال تانزانیا را تأسیس کرد.

ریشه نام زنگبار

«زنگ» واژه ای فارسی است به معنی تیره رنگ، قهوه ای و سیاه، «بار» به معنی ساحل، کناره و کرانه (مثل: جویبار، رودبار و …) و در مجموع «زنگبار» یعنی «ساحل سیاهان» و یا «سرزمین سیاهان». اعراب این کلمه را زنجبار تلفظ می کنند و اروپاییان نیز زنجبار را به Zanzibar تغییر داده اند. ایرانی ها از دوره هخامنشی با این منطقه داد و ستد تجاری داشته اند.

تمدن سواحیلی

از مگادیشو تا سفالا و کیپ دلگادو موزامبیک 36 شهر ساحلی و جزیره ای وجود دارد که مردمان آن دارای آداب، رسوم، فرهنگ، مذهب و زبان مشترکی هستند که به آن فرهنگ و تمدن سواحیلی می گویند. این فرهنگ و تمدن به داخل قاره آفریقا نیز نفوذ پیدا کرده و منطقه شرق افریقا را در برمی گرد.

بعدها به ویژه در دوره بعد از اسلام مهاجران زیادی از شیراز، شوشتر و سیراف به زنگبار کوچیدند و در آن جا ساکن شدند. رهبر شیرازی های کوچنده، حاکم ایالت شیراز علی بن سلطان حسن نام داشت. او در سال 956، در زمان حکومت آل بویه، با هفت پسرش علی، محمد، باشت، سلیمان، حسین و داوود و حدود 700 نفر از یارانش با چندین کشتی راهی آفریقا شدند و در زنگبار ساکن شدند. این گروه که بعدها به شیرازی معروف شدند و بعدها در قرن 19 به همراه اعراب و بلوش ها (بلوچ های) عمانی تاثیر زیادی در شکل گیری مدنییت و بازرگانی در زنگبار داشتند. شیرازی ها این سرزمین جدید را زنگی بار نامیدند که بعدها به زنگبار تغییر یافت.

از زمان هخامنشیان میان ایران و ساحل شرقی آفریقا (حبشه و زنگبار) ارتباطاتی بود و در دوره ساسانی بیشتر هم شد. داستان معروف شهریار بن هرمز از یک شاهزاده کیلوا که اسیر ایرانیان شده بود معروف است. ولی ایرانی شدن زنگبار را بیش تر به دوره آل بویه نسبت می دهند.

گفته شده که یکی از پسران سلطان دیلمی در پی اختلافی خانوادگی با 7 کشتی به کنیا مهاجرت کرد و به تدریج این خاندان توانستند امپراتوری کیلوا را ایجاد کنند که تا موسمبیک و بیرا ادامه داشت. آورده اند چون مادر علی بن حسین شاهزاده دیلمی حبشی و سیاه پوست بود برادرش وی را مسخره می کرد و او مجبور به ترک ایران شد. مقصد او هند بود اما از ساحل حبشه سر درآورد. به گفته گراپف و سی ولتن 20 درصد واژگان زبان سواحیلی فارسی شد.

ورود شیرازی ها به جزایر شرق آفریقا و تشکیل “امپراطوری زنج” یکی از سازمان یافته ترین مهاجرت بیگانگان درسواحل شرق آفریقا و زنگبار است که در بافت فرهنگی و اجتماعی مردم این مناطق دگرگونی های عمیقی پدید آورد و منجر به پیدایش “زبان سواحیلی” و نژاد موسوم به “افروشیرازی” گردید.

در اواخر قرن پانزدهم میلادی «فضیل بن لیمان» به حکومت می رسد و هم زمان «واسکودوگاما» پس از اقامت در موازمبیک و کسب اطلاعاتی نسبت به شیوه حکومت ایرانیان در سال 1502 میلادی در شهر «کیلوا» پایتخت امپراطوری زنج لنگر انداخته و با توپ و سایر سلاح های جنگی که به همراه داشت سلطان فضیل را خراج گزار پادشاهی پرتغال کرد و شیرازی ها سالیانه مبلغ یک هزار لیره به وی پرداخت می کردند و پرچم امپراطوری پرتغال بر فراز کاخ حکومتی کیلوا برافراشته شد. انگلیس در قرن 19 پرتغالی ها را در ممباسا شکست داد و در نهایت انگلیسی ها به طور رسمی زنگبار را مستعمره خود ساختند. حدود 100 سال پیش نیز به دلیل خشکسالی های متمادی در منطقه چابهار بلوچستان عده از مردم روستاهای چابهار به زنگبار کوچیدند که هم اکنون نیز با اقوام و آشنایان خود در ارتباطند. اکثر آنها اهالی روستای یوسف زهی در بخش دشتیاری هستند.

زبان سواحیلی

سواحیلی یکی از بانفوذترین زبان های آفریقایی است. به گفته اسکار یومان، خود سواحیلی ها به زبان شان شیرازی می گویند. به گفته «وان دردکن» امروزه مردم سواحیلی لقب شیرازی دارند و این نام سواحیلی را که اعراب رویشان گذاشته اند به کار نمی برند.

زبان سواحلی ترکیبی است از زبان مردم بومی منطقه به ویژه بنتو و بسیاری از واژه های عربی و فارسی. این زبان در شرق و تا حدودی مرکز آفریقا به کار برده می شود.

در زبان سواحلی برخی واژه ها با گویش بندری فارسی بسیار نزدیک و هم معنی هستند مانند:
کاکا=برادر
دادا=خواهر
بندری=بندری (بندرگاه)
سیفه=سیفه (روغن کوسه)
منشوه=منشوه (یک نوع قایق)
چنگو=چنگو (یک نوع ماهی خوش مزه برای برشتن)
رفیقی=رفیق

در اصطلاحات دریانوردی و لنج داری و مراسم زار واژه های فارسی بیشتری وجود دارد.

چند واژه در زبان سواحلی + معنی

می می=من
وی.وی=تو، شما
زیچی=قشنگ، زیبا
جمبو =سلام
سننه=خوب، عالی
کاکا میزی=دانشجو
حباری=چطوری؟
مزاری سننه=خیلی خوب
کواری=خداحافظ
بووانا=آقا، جناب
اسنتی سننه=خیلی ممنون
جمبو بووانا=سلام آقا
حکونا متاتا=اشکالی ندارد، مشکلی نیست، خبر بدی نیست

منابع

1. نقش ایرانیان در گسترش اسلام به شرق آفریقا روزنامه همشهری مورخ17 خرداد1380
2. سمینار بین المللی ایران و آفریقا 1381 دانشگاه تربیت مدرس – یونسکو – جلد دوم مقاله ایرانیان بلوچ در جنگ ممباسادکتر عجم چاپ 1383 دانشگاه تربیت مدرس.

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید