فیلم مهمان نامرئی (The Invisible Guest)

فیلم مهمان نامرئی

توسط

نقد و بررسی فیلم مهمان نامرئی (The Invisible Guest)، خلاصه داستان، مشخصات کامل و تحلیل فیلم Contratiempo، درباره فیلم The Invisible Guest.

فیلم مهمان نامرئی یکی از آثار برجسته سینمای اسپانیا در ژانر جنایی و معمایی است که با پیچ و تاب های داستانی خود، مخاطبان را تا آخرین لحظه مجذوب نگه می دارد. اگر به دنبال نقد فیلم مهمان نامرئی، خلاصه داستان The Invisible Guest یا مشخصات کامل Contratiempo هستید، این مطلب جامع را بخوانید.

داستان فیلم مهمان نامرئی

آدریان دوریا، تاجر موفق و متاهلی که به عنوان کارآفرین سال انتخاب شده، در هتلی دورافتاده از خواب بیدار می شود و با جسد معشوقه اش، لورا ویدال، روبرو می شود. او که زخمی است، خود را بی گناه و قربانی یک توطئه می داند. آدریان با وکیل کارکشته ای به نام ویرجینیا گودمن ملاقات می کند که تا به حال هیچ پرونده ای را نباخته است.

ویرجینیا از او می خواهد تمام جزئیات ماجرا را بازگو کند تا دفاعیه ای محکم بسازند، به ویژه پس از ظاهر شدن شاهدی جدید که می تواند سرنوشت پرونده را تغییر دهد. داستان از طریق فلش بک های پیچیده روایت می شود و لایه لایه را آشکار می کند، در حالی که مخاطب را در چالش تشخیص واقعیت از دروغ قرار می دهد.

درباره فیلم The Invisible Guest
درباره فیلم The Invisible Guest

مشخصات فیلم مهمان نامرئی

نام فارسی: مهمان نامرئی (یا همراه مرموز)
نام انگلیسی: The Invisible Guest
نام اصلی اسپانیایی: Contratiempo
سال ساخت: ۲۰۱۶
کارگردان: اوریول پائولو (Oriol Paulo)
نویسندگان: اوریول پائولو و لارا سندیم
کشور سازنده: اسپانیا
ژانر: جنایی، معمایی، هیجانی، درام
مدت زمان: ۱۰۶ دقیقه
کمپانی های سازنده: Warner Bros. (برادران وارنر)، Atresmedia Cine، Think Studio، Nostromo Pictures

بازیگران اصلی

ماریو کاساس (Mario Casas) در نقش آدریان دوریا
آنا واگنر (Ana Wagener) در نقش ویرجینیا گودمن
خوزه کورونادو (José Coronado) در نقش توماس گاریدو
باربارا لنی (Bárbara Lennie) در نقش لورا ویدال
دیگر بازیگران: داوید سلباس، فرانچسکو اورلا و غیره

رتبه بندی در سایت های معتبر

سینما: ۸.۱/۱۰ (بر اساس بیش از ۱۹۰,۰۰۰ رای)
راتِن تومِیتوز: ۶۸% از منتقدان (Certified Fresh) و ۸۷% از مخاطبان
– متاکریتیکمتاکریتیک: ۶۸/۱۰۰

جوایز و نامزدی ها

نامزد بهترین فیلم در جشنواره های اسپانیایی مانند Gaudí Awards، و تحسین شده در جشنواره Fantastic Fest
بودجه و فروش: بودجه تقریبی ۴ میلیون یورو، فروش جهانی بیش از ۳۰ میلیون دلار

این فیلم در ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۶ در جشنواره Fantastic Fest اکران شد و به سرعت به یکی از محبوب ترین آثار معمایی تبدیل شد.

درباره فیلم The Invisible Guest

فیلم مهمان نامرئی، محصول سینمای اسپانیا، در ژانر تریلر معمایی قرار می گیرد و به بررسی تم هایی مانند خیانت، عدالت، دروغ و واقعیت می پردازد. داستان بر پایه روایت غیرخطی و فلش بک ها بنا شده که مخاطب را وادار به توجه به جزئیات می کند.

اوریول پائولو، کارگردان، پیش از این با فیلم هایی مانند “The Body” شناخته شده بود و در این اثر نیز از سبک روایی مشابه استفاده کرده است. فیلم الهام گرفته از آثار کلاسیکی مانند “Rashomon” آکیرا کوروساوا است و بر چالش ذهنی مخاطب تمرکز دارد.

مهمان نامرئی نه تنها در اسپانیا، بلکه در سطح جهانی محبوب شد و نسخه های بازسازی شده ای در کشورهای دیگر مانند هند (Badla) و ایتالیا ساخته شد. این فیلم برای علاقه مندان به سینمای هیجانی مانند “Gone Girl” یا “The Usual Suspects” ایدئال است و تأکید بر جزئیات صحنه ها، آن را به یک پازل سینمایی تبدیل کرده.

نقد فیلم مهمان نامرئی
نقد فیلم مهمان نامرئی | داستان فیلم مهمان نامرئی

نقد فیلم مهمان نامرئی

نقد فیلم مهمان نامرئی از منابع معتبر فارسی نشان دهنده استقبال گرم منتقدان سینما است. من ترکیبی از نظرات سایت های ۳۰نما، سینماگپ، چهارفصل، سینما مدرن و پتریکور را جمع آوری کرده ام تا یک تحلیل جامع ارائه دهم.

نقاط قوت فیلم Contratiempo

– روایت و فیلمنامه: مهم ترین نقطه قوت، شیوه روایی هوشمندانه است که داستان را تا پایان جذاب نگه می دارد. مانند “Rashomon”، فیلم واقعیت را از زوایای مختلف نشان می دهد و مخاطب را در چالش قرار می دهد. جزئیات دقیق، دیالوگ ها و صحنه ها همه به هم پیوسته اند و هیچ عنصری بیهوده نیست. پیچ و تاب ها غافلگیرکننده هستند و پایان شوکه کننده ای دارد که منطق داستان را حفظ می کند.

– کارگردانی و فنی: اوریول پائولو با pacing عالی، صحنه ها را مدیریت می کند و از دوربین برای ایجاد تعلیق استفاده می برد. ویرایش پویا (مانند صحنه پرتاب فندک به آب همزمان با ورود ماشین به باتلاق) و سینماتوگرافی متنوع، فیلم را شیک و مدرن کرده است.

– بازیگری: آنا واگنر در نقش ویرجینیا برجسته است و بازی ها با لحن احساسی فیلم همخوانی دارند. ماریو کاساس نقش آدریان را convincing بازی می کند و باربارا لنی عمق به لورا می بخشد.

– سرگرمی و تعلیق: فیلم جمع وجور و پر کشش است، مخاطب را کاملاً همراه می کند و برای علاقه مندان به ژانر معمایی، تجربه ای چالش برانگیز ارائه می دهد.

نقاط ضعف فیلم Contratiempo

– برخی منتقدان پایان را کمی پیش بینی پذیر یا ضعیف در اجرا می دانند، مثلاً انتخاب زوایای دوربین می توانست revelation را انحصاری تر برای مخاطب کند.

– در حالی که جزئیات دقیق هستند، ممکن است برای برخی مخاطبان بیش از حد پیچیده به نظر برسد و نیاز به تماشای دوباره داشته باشد.

نظر کلی: فیلم مهمان نامرئی یک تریلر عالی با امتیاز میانگین ۸۰/۱۰۰ از منتقدان فارسی است. توصیه می شود دو بار تماشا شود تا جزئیات را بهتر درک کنید. اگر به فیلم های معمایی با پایان غافلگیرکننده علاقه دارید، این اثر را از دست ندهید.

 نکات قابل توجه

* به طور کلی سینمای اسپانیا یا کارهای خیلی ضعیف دارد یا کارهای خیلی خوب. این فیلم از کارهای خیلی خوب اسپانیا است.
* فیلمی معمایی و مهیج از کشور اسپانیا است به کارگردانی اوریول پائولو (Oriol Paulo).
* فیلمی درباره ماهیت و مفهوم قضاوت.
* صحنه ها، اتفاقات، جزئیات، دیالوگ ها و هر چیز ریزی را نباید از دست بدهید.
* به راحتی قابل بازسازی است. فیلم انتقام (به هندی: Badla) با بازی آمیتاپاچان در سال 2019 بازسازی فیلم مهمان نامرئی است.

نقد فیلم «مهمان نامرئی» از جاوید مجلل

«آدریان دوریا» که متهم به قتل معشوقه ی خود (راکِل) است خود را بی گناه، و قربانی یک توطئه می داند و در همین راستا، وکیل بسیار کارکشته ای به نام «ویرجینیا گودمن» قرار است به او کمک کند. این وکیل تا به آن روز در هیچ پرونده ای بازنده نبوده و از «آدریان» می خواهد تا با تعریف کردن تمامی جزئیات ماجرا، به او و در واقع به خودش کمک کند چراکه از طریق دوستان خود در دادگاه، مطلع شده است که برای این پرونده یک شاهد جدید پیدا شده که می تواند روند آن را تغییر دهد.

داستان های معمایی و پیچیده از گذشته تا به امروز، مخاطب های خاص خود را داشته اند و معمولا بزرگ ترین چالشی که برای مخاطب ایجاد می کنند، چیدن پازل های مختلف در کنار هم و پی بردن به داستان اصلی است. نحوه ی پایان بندی این نوع داستان ها از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که جمع بندی نهایی، بسیاری از ناگفته ها و نادیده ها را می تواند بیان کرده و با ایجاد شوک، تصویری به یاد ماندنی در ذهن مخاطب ثبت کند.

بعضی از فیلم ها در پایان، به داستان اصلی اشاره مستقیم نمی کنند (به معمای مطرح شده، جواب مستقیمی نمی دهند) و این خود مخاطب است که با تجزیه و تحلیل دیده ها و شنیده ها، به جمع بندی نهایی می رسد. اما اکثر فیلم ها، به طور واضح و کامل، در پایان بندی خود، داستان اصلی را فاش کرده و به یک نتیجه گیری کلی می رسند که این فیلم نیز از همین دسته ی دوم است.

«آدریان دوریا» مردی متاهل است که اخیرا به دلیل فعالیت های اقتصادی خود، به عنوان کارآفرین سال، انتخاب شده است. او که پس از به قتل رسیدن «راکِل» با همسر خود نیز به مشکل برخورده، در شرایط بحرانی به سر می برد چراکه وجهه خانوادگی خود را از دست داده و آینده ی شغلی خود را نیز در خطر می بیند. او فقط به وکیل خود یعنی «فلیکس» اعتماد دارد و درباره هر موضوعی با او مشورت می کند چرا که تا به امروز در بسیاری از موارد، او را از مخمصه رهانیده و وفاداری خود را با عملکردی که داشته، ثابت کرده است. اما «فلیکس» در مسافرتی که مربوط به همین موضوع است، خارج از شهر بوده و از دوست خود «ویرجینیا گودمن» خواسته تا کارهای پرونده را پیگیری کند. با اینکه «فلیکس» به «گودمن» کاملا اعتماد دارد ولی این اعتماد از طرف «آدریان» وجود ندارد و همین مساله، اولین چالشی است که فیلم به آن می پردازد.

مهم ترین نقطه قوت این فیلم، شیوه ی روایتی انتخاب شده برای آن است و همین موضوع باعث می شود داستان فیلم تا پایان، جذابیت خود را حفظ کرده و برای بسیاری از لحظات داستانی، توجیه کافی را داشته باشد. البته این اولین بار نیست که شاهد چنین شیوه روایتی هستیم و در سال های دور و در فیلم به یادماندنی راشومون (Rashomon) به نویسندگی و کارگردانی آکیرا کوروساوا (Akira Kurosawa) این نوع روایت را تجربه کرده ایم.

به چالش کشیدن ذهن مخاطب در تشخیص واقعیت و به دنبال آن، ایجاد حس مشترک بین کاراکتر های فیلم و مخاطب، حاصل این نوع روایت است که در این فیلم به خوبی از آن استفاده شده است. اما فیلم در این زمینه با دو نوع مخاطب روبروست. مخاطب اول، داستان را دنبال می کند و در پایان فیلم با یک شوک بزرگ روبرو می شود و با پی بردن به واقعیت، احساس لذت و رضایتمندی به او دست می دهد. مخاطب دوم به طور دقیق و موشکافانه جلو می رود و امکان پذیر بودن و باورپذیری اتفاقات مختلف را مورد بررسی قرار می دهد. اگر شما از جنس مخاطب دوم هستید باید اعلام کنم که راه سختی در پیش دارید و یکی از بزرگ ترین چالش های فکری را در بین فیلم های معمایی که تا به امروز دیده اید، تجربه خواهید کرد.

از همان ابتدای فیلم و همزمان با به حرکت درآمدن عقربه کرنومتر، بازی با ذهن شما نیز شروع می شود و با جلو رفتن داستان، این بازی شدیدتر شده و به نقطه ای می رسد که راهی جز ادامه آن را برای شما باقی نمی گذارد. در این فیلم، هیچ تفاوتی بین شما و کاراکترهای فیلم، وجود ندارد! اما علت آن چیست؟ در مواجهه شما با داستان فیلم، معماها و قسمت‎های مجهول بسیاری در ذهن تان به وجود می آیند. در طرف دیگر، برای هر کدام از شخصیت های فیلم نیز، ندانسته های بسیاری وجود دارد که همین موضوع باعث تشابه بین آنها و شما می شود و به دنبال آن خودتان را به صورت کامل در درون فیلم، حس می کنید.

عامل مهم دیگری نیز وجود دارد که باعث تشدید حس همزاد پنداری مخاطب با داستان می شود و آن هم نحوه ی کارگردانی فیلم است. کارگردان فیلم اُریول پائولو (Oriol Paulo) با رعایت فاصله گذاری متناسب بین صحنه های حساس و کلیدی داستان، باعث می شود که شما به پردازش اطلاعات دریافتی از صحنه های مختلف فیلم، بپردازید و به دنبال آن، به یک جمع بندی برسید. اما فیلم در همان لحظه، صحنه ای را به شما نشان می دهد که یا در راستای نتیجه گیری شماست و یا اینکه کاملا متضاد با آن چیزی هست که به آن فکر می کردید.

برای مثال در یکی از صحنه های فیلم، پنجره ای باز شده و از پشت، بسته می شود ولی به دلیل عدم دسترسی به محل دستگیره آن از بیرون، قفل نمی شود. با دیدن این صحنه، به این فکر می کنید که این اتفاق با توضیحی که درباره تحقیق پلیس داده شده است، مطابقت ندارد و به ازای هر ثانیه ای که از لحظه ی وقوع آن می گذرد، این فکر، قوت بیشتری می گیرد تا اینکه به یقین می رسید، غافل از آنکه همان لحظه، پنجره توسط یک نفر قفل می شود و رشته های شما را پنبه می کند.

علاوه بر این، شهامت کارگردان در به تصویر کشیدن حقایق را نیز باید ستود چرا که به هیچ عنوان سعی نکرده با نمایش ندادن صحنه های کلیدی و مهم، مخاطب را از رسیدن به جواب، منحرف کند بلکه از ابتدای فیلم، با تاکیدگذاری روی اِلمان های موجود در تصویر، سعی دارد سرنخی به مخاطب بدهد اما پی بردن به آن ها بستگی به دقت و تیزبینی شما دارد.

تیم بازیگری این فیلم، نمره قابل قبولی می گیرد و در بین آن ها بازیگر نقش اول زن یعنی آنا وَگنر (Ana Wagener) یک سر و گردن بالاتر از بقیه است. نکته ای که در اینجا باید به آن اشاره کنم هدایت بازیگران فیلم است که با دقت بالایی صورت گرفته است و کاملا متناسب با حس درونی صحنه های مختلف و متفاوت فیلم بوده و در یک سوم انتهایی فیلم، به اوج می رسد.

فیلمبرداری نیز بسیار خوب بوده و با انتخاب زوایای مختلف، به بهترین شکل به پیش برد خط داستانی کمک می کند. یکی از زیباترین صحنه های فیلم، لحظه پرتاب شدن فندک به سمت آب و تلفیق آن با ورود اتومبیل به تالاب است که نمونه ای از تدوین خوب و پویای فیلم است.

تنها ایراد فیلم به نظر من، نحوه به وقوع پیوستن پایان فیلم و برملا شدن داستان اصلی آن است که بهتر بود، نوع حرکت ها و زاویه دید، طوری انتخاب می شد که فقط مخاطب، شاهد آن می بود. اگر شما از مخاطب های دقیق و حساس فیلم های معمایی هستید، پس از پایان فیلم، شروع به مرور سکانس های مختلف آن خواهید کرد تا از صحت تعدادی از اتفاقات، یقین حاصل کنید.

توصیه من به شما این است که دو بار به تماشای فیلم مهمان نامرئی (The Invisible Guest) بپردازید تا علاوه بر اطمینان از منطق روایی داستان، به دقتی که صرف چینش صحنه های مختلف و عکس العمل کاراکترها شده است، پی ببرید.

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید