… شکل طبیعی این است که شما فیلم بسازید و با فروش مردمی پول فیلم بعدی را در بیاورید. ما اما با رانتهای دولتی فیلم میسازیم و به محض فروش هم پول دوباره به سینما باز نمیگردد، بلکه تبدیل میشود به برج و ملک شمال و تعطیلی آخر هفته در دوبی. یعنی این پول به سینما باز نمیگردد.
در چنین شرایطی طبیعی است که بیانگیزگی ایجاد شود و هم برای فیلمساز ماجرا علیالسویه شود و هم مخاطب خودش را در فیلمها نبیند. تماشاگر متوسط آمریکایی حتی در سوپرمن هم خودش را میبیند چون سوپرمن هم یک روزنامهنگار طبقهی متوسطِ کم و بیش پپه است! پس طبقه متوسط آمریکایی که هم مذهبی است و هم زندگی محدودی دارد، در سوپرمن خودش را میبیند که حالا میتواند پرواز هم بکند.
ما الان داریم در مورد مجموعهی سینمایی صحبت میکنیم که خیلی غیرطبیعی است. یک فیلم میفروشد چون میگویند حکومتی است! و فیلم دیگر میفروشد چون میگویند به حکومت متلک انداخته است! بنابراین در چنین شرایط غیرطبیعی، بحث درباره سینمای اجتماعی و اینکه فرمولی داشته باشیم برای درامهای اجتماعی طبعا خیلی سخت میشود.
اینجا یک بحث دیگر هم داریم در مورد پولهای دولتی. وقتی سینمای شما بوروکراتیک میشود و متکی به پولهای دولتی، طبعا افرادی که نزدیکتر هستند به سازمانها و نهادها، این بودجهها را محاصره میکنند. از آن طرف هم جوانی که دستش به این پولها نمیرسد میگوید خب یک فاندهایی هست در اروپا، یک بخشی از پول را وزارت امور خارجه سوئیس میدهد، یک بخشی را جشنواره برلین میدهد، یک بخشی را کن میدهد و … یعنی از همان ابتدا میشود فیلمساز جشنوارهها. خب معلوم است در چنین شرایط غیرطبیعی از سینمای ایران جان فورد درنمیآید.
متن بالا، بخشی از گفته های فرزاد مؤتمن (کارگردان سینما) بود که در هشتمین جلسه از سلسله نشست های “نسبت سینمای ایران و منافع ملی” با موضوع «بازنمایی تحولات اجتماعی در سینمای ایران» بیان شد. این نشست با حضور بهروز افخمی در حوزه هنری برگزار شد.