روز وبلاگستان فارسی مبارک

توسط

در وبلاگ نویسی، همه جور لحظه ای پیدا می شود. لحظات تلخ و شیرین، شادی وصف ناپذیر و بی نهایت غمگین. تمام این لحظات خاطره می شوند.

ماجراهای اولین پست هایم درباره سینما و مخصوصا سینمای ایتالیا به یاد ماندنی هستند. یادش بخیر اولین وبلاگی که ساختم از روی عشق به فیلم و سینما بود. مدتی گذشت و من تصمیم گرفتم فقط از سینما ننویسم و از اتفاقات دوروبرم و عاشقانه هایم هم بگویم. بنابراین یک وبلاگ دیگر ساختم. دوست های زیادی پیدا کردم و هر روز به یکدیگر سر می زدیم و برای پست های همدیگر نظر می گذاشتیم.

شانس تجربه تعامل با همشهریان، همسایگان و هم زبانان هم، از همین پنجره گشوده شد و توسط وبلاگ نویسی به من رو کرد. از زبان کرمانجی، زبان فارسی و فرهنگ های مشترک مان مانند نوروز نوشتم و دوستان و همشهریان زیادی از اقصی نقاط جهان، هم چنین هم زبانان تاجیک و افغان زیادی برای آن پست ها کامنت گذاشتند. حس فوق العاده ای به من دست می دهد وقتی به آن نظرات فکر می کنم. این ارتباطات بعدها برای کارهی سئو خیلی به دردم خورد.

خب، این ها بخش های شیرین کار محسوب می شود. لحظات ناراحتی و غم هم این جا پیدا می شود. فکر می کنم سخت ترین لحظه برای من در اولین وبلاگم یعنی فیلمهایی که باید دید، زمانی بود که متوجه شدم وبلاگم فیلتر شده است. من کار چندانی از دستم بر نمی آمد، در واقع هیچ کاری از دستم بر نمی آمد. وحشت از بین رفتن تمام مطالبم، و به طول کشیدن رفع فیلترینگ و هزار دلواپسی دیگر سراغم آمد. شاید آن موقع بود که فهمیدم چقدر به وبلاگ وابسته شده ام و دوستش دارم. خاطرات و دغدغه ها و موضوعاتی که علاقه حقیقی ام بود، و پست هایی که جزیی از زندگی ام شده بودند را این جا به اشتراک گذاشته بودم. دنبال رفع فیلترینگ رفتم و فهمیدم اگر بخواهم اینکارو بکنم باید همه مطالب وبلاگم را حذف کنم! لذا بی خیال شدم. البته برای من بد هم نشد چون کاملا توی عالم فیلم و سینما و وبلاگ نویسی غرق شده بودم و جز فیلتر شدن وبلاگم راه دیگری برای دل کندن از آن ها نبود. هنوز هم علاقه ام به هر دو کم نشده ولی محدود تر به این دو مقوله می پردازم.

از خاطرات شخصی خودم در وبلاگ نویسی گفتم، تا بگویم وبلاگ بخشی از وجود شما نمی شود، این شما هستید که یک همزاد مجازی و توأمان با خود می یابید و وبلاگ و دغدغه هایش، می شود تمام آن شخصیت توأمان شما. شما برای حفظش می کوشید، چون خودتان دوستش دارید و با بهترین راهی که می توانید پرورشش می دهید. وبلاگ مطابق با سلیقه شما در انتخاب موضوعات و آن جوری که تمایل به پرورش آن ها دارید، می شود. مجبور نیستید آن جوری باشید که دیگران می خواهند شما را ببینند، شما اینجا همانی هستید که دوست دارید نشان دهید، کسی هم نمی تواند بر شما خرده ای بگیرد.

شانس یافتن دوستانی مجازی، شانس یاد گرفتن ایجاد نظم ذهنی، شانس مطرح کردن آنچه را که دوست دارم و خیلی بیش از جامعه حقیقی، شانس نزدیک شدن به آنچه که واقعا هستم. به تدریج سبکی از زندگی را در این راه می آموزیم که شاید دغدغه هایی بسیار آرمان گرایانه تر از زندگی حقیقی را می طلبد، اما روشی است که با تمام مشقت ها و خوشی ها، منحصر بفرد است، باید تجربه اش کرد و درگیرش شد.

امروز که برای 10 سالگی وبلاگستان فارسی می نویسم، نمی توانم شادی ام را پنهان کنم. با تمام سختی ها، این طفل به این جا رسیده است. کودکی که آرزوهای بزرگی دارد، گاهی شاد است و گاهی اشک می ریزد. این کودک، از زمانی که به این جرگه پیوستیم، در همه ما متولد شد. غمش را خوردیم و برای حالش زحمت کشیدیم. تولد این فرزند 10 ساله، هم چون تولد همه ماست. تولدش مبارک. تولد همه ما مبارک. سپاس از همه وبلاگ نویسان ایرانی، که هستند و بودن این کودک را معنا داده اند.

1 نظر
  1. هاجر 13 سال قبل
    پاسخ

    سلام دوست عزیز دنیای مجازی دنیای عجیب و شگفت انگیزیه البته اگه به نحو احسنت ازش استفاده کنی من به نوبه خودم تولد وبلاگتونو تبریک میگم باشد که یه عمر در کنا هم بتوانیم شاد باشیم و در اخر اینکه اگر این وبلاگ نبود من هیچ وقت شاید شما رو نمیشناختم و از نعمت دوستی مثل شما محروم میشدم

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید