راهکارهایی برای جوان ماندن و شادی، لذت، آرامش در زندگی

زندگی آمیزه ای از وقایع خوشایند و ناخوشایند، خوشی و غم است. در عمق هر رویداد و تجربه ای، خیری نهفته است، حتی در تجاربی که برای ما دردناک هستند. ویلیام بلیک شاعر بزرگ انگلیس گفته است: خوشی و اندوه به هم می تنند و روح خدایی را می بافند. خوشی و غم مانند شب و روز یکدیگر را دنبال می کنند، اما وقتی که رنج می آید دوره سختی ها طولانی به نظر می رسد و یک روز رنج طولانی تر از یک سال است.

رنج پاره ای از زندگی است و آموزنده است. اگر رنج نصیب مان نشود، بهترین درس های زندگی را نمی آموزیم. اما افسوس که بسیاری از ما، این حقیقت را تشخیص نمی دهیم و تمام سعی خود را به کار می گیریم تا از تجربه های به ظاهر دردناک اجتناب کنیم. در این پست به تشریح راهکارهایی برای شادی، لذت، آرامش و جوان ماندن در زندگی می پردازم. بدون شک با به کارگیری این موارد مشکلات کمتری سراغ ما خواهند آمد و یا در صورت وجود مشکلات، خودمان را نباخته و به حل آن می پردازیم.

1. شوت کردن اعداد و ارقام غیرضروری! این اعداد شامل سن، قد، وزن و چند مورد دیگر می شوند، بگذارید پزشکان راجع به این عددها نگران باشند، اصلا بخاطر همین است که به آنها ویزیت می دهید.

2. رابطه با دوستان شاد، خوش، خرم و سرحال! آدمهای بی حس و حال شما را هم بیحال می کنند و رابطه با آنها یعنی خداحافظی با زندگی خوش و خرم. اگه شما هم جزو این دسته افراد هستید حواستان باشد افسرده نشوید!

3. دائم در حال یادگیری باشید! سعی کنید بیشتر درباره نرم افزارهای کاربردی، مقالات آموزشی، اینترنت، ارتباطات و در کل علوم کامپیوتر، کارهای دستی، باغبانی و خلاصه هر چیزی که فکر می کنید توی این دوره زمونه به کارتان می آید و یا به آنها علاقه مند هستید، یاد بگیرید. هیچوقت نگذارید مغزتان بیکار بماند، “مغز بیکار پاتوق شیطان است” این شیطان هم اسمش آلزایمر است.

4. از چیزهای ساده دوروبر و روزمرگی های زندگی تان، لـــذت ببرید! چیزهایی مثل: زیبایی گل، پرواز پروانه، صحرا، صدای گنجشک، درختان، برگهای پاییزی که زیر پایتان خش خش می کنند، بع بع گوسفندان، غار غار کلاغها، بازی بچه ها، صبحانه خوردن رفتگر روی نیمکت سر کوچه تان، صف نانوایی، نان سنگک و …

5. اغلب بخندید، قهقهه های بلند و طولانی سر بدهید! آنقدر بخندید که نفس تان بند بیاید، اگه دوستی دارید که خیلی با همدیگر می خندید، پس خیلی با او وقت بگذرانید.

6. گاهی اوقات کمی اشک بریزید! سختی کشیدن هست، غمگین بودن هم هست! اما زندگی تان را ادامه بدهید. زندگی بدون این چیزها حالت یکنواختی خواهد داشت. از کجا معلوم شاید از زندگی بدون مشکل و همیشه روی روال عادی دلزده بشوید و دلتان برای مشکلات تنگ بشود! این مشکلات و سختی ها هستند که خوشی ها را با ارزش می کنند. تنها کسی که در تمام طول زندگی مان کنار ماست، خود ما هستیم پس تا وقتی که زنده اید زندگی کنید. من در حال تنظیم و بازنویسی این مطلب کمی اشک ریختم. شما هم خجالت نکشید و گاهی همینجوری الکی هم که شده گریه کنید.

7. دور و اطرافتان را با آدمها و چیزهایی پر کنید که دوست شان دارید! با دوستان، اقوام و فامیل، با یادگاری هایتان، حیوانات خانگی، دیدن فیلم، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه و آرام بخش، گل و گیاه و خلاصه هر چیزی که به شما حس خوبی می دهد! باید خانه تان پناهگاهی باشد برای خلوت کردن و محلی برای آرامش تان نه برای جاروجنجال و ریخت و پاش و سروصدا. راستی رابطه تان با خدا چطور است؟ اتفاقا بدون اینکه باهاش کاری داشته باشید گپ زدن باهاش خیلی می چسبه! گوشی را بردارید و بهش بگید الو خداجون گوشی را بردار حتما بر میداره و به درددل هاتون گوش میده. باور کنید راست میگم.

8. اهمیت دادن به سلامتی! اگر سالم هستید، سعی کنید این وضعیت را حفظ کنید. اگر وضعیت تان متغیر است، سعی کنید متعادلش کنید و در راستای بهتر شدن حال و احوالتان قدم بردارید، اگر هم فکر می کنید به تنهایی از پس این مورد بر نمی آیید، از یک نفر کمک بگیرید.

9. به سمت ناراحتی هایتان سفر نکنید! به هر جا دوست دارید بروید اما هیچ وقت جایی نروید که باعث دل آزردگی، دلخوری، پشیمانی، سرافکندگی و احساس گناه تان بشود.

10. از هر فرصتی که دارید استفاده کنید و به همه کسانی که دوست شان دارید، عشق تان را نشان دهید! بهش بگوئید که دوستش دارید و اگر کاری کرده اید که از دست شما دلخور است ازش عذرخواهی کرده و بابت آن موضوع اظهار تاسف کنید. ازش سوالی بپرسید یا کمکی بخواهید که در آن مورد تخصص دارد تا اعتماد به نفس اش بالا برود.

اگه این نوشته را برای 4 نفر ایمیل نکردید هیچ اشکالی ندارد و کسی به شما گیر نخواهد داد! اما حداقل آنرا برای یک نفر بفرستید و او را با خودتان سهیم کنید.