حتی سادهترین برنامههای کوهنوردی، بخودی خود فرآیندی پیچیده هستند.
برای رسیدن به نتیجهی دلخواه، سرپرست باید اطلاعات مورد نیاز در مورد منطقهی صعود را گرد آورد، اعضای گروه را انتخاب کند، در مورد تجهیزات ضروری و منابع تامین آنها تصمیم بگیرد و برای اطمینان از وجود زمان کافی برای انجام برنامه، یک جدول زمانبندی با حاشیهی کافی برای مسائل پیشبینی نشده ایجاد نماید. همچنین وضع آب و هوا و شرایط اقلیمی منطقه نیز باید کنترل شود. چک لیست پایان نوشتار میتواند برای این منظور سودمند باشد.
سرپرست باید برای گردآوری اطلاعات ضروری صعود، برنامهریزی نماید. کتابهای راهنما، نقشهها و کروکیها، تصاویر، گزارش برنامههای مشابه و اطلاعات کسب شده از بلدهای محلی یا افراد بومی منطقه میتواند مفید باشد. گفتگو با کسانی که به تازگی مسیر مورد نظر را پیمودهاند، اطلاعات تازه و دست اول به وی خواهد داد. ادارات گردشگری، محیط زیست، جنگلبانی و … میتوانند منابع اطلاعاتی خوبی باشند. همچنین از اطلاعات موجود در تشکیلات محلی ارتش، سپاه، آتش نشانی، مراکز بهداشتی، درمانی و … باید بهره گرفت.
محدودیتها یا مدارک لازم برای ورود به منطقهی صعود باید مشخص گردد. قضاوت دربارهی میزان اعتبار اطلاعاتی که از افراد بومی یا از منابع اینترنتی دربارهی منطقه و مسیر برنامه گردآوری شده، به عهدهی راهبر یا باتجربهترین عضو گروه است. در صورت نیاز میتوان یک گروه پیشرو به منظور اکتشاف و گردآوری اطلاعات درست، دقیق و تازه در مورد منطقه و مسیر موردنظر تشکیل داد و بر پایهی اطلاعات کسب شده توسط آن گروه، برای اجرای بهینهی صعود برنامهریزی نمود.
تجهیزات: کسی که راهبری گروه کوهنوردی را به عهده میگیرد، باید در مورد تجهیزات شخصی و همگانی موردنیاز تصمیمگیری نماید. تجهیزات شخصی آنهایی هستند که هر کوهنورد باید همراه داشته باشد. برخی تجهیزات شخصی (مانند کرامپون) هنگامی ارزش دارند که همهی اعضا آنها را با خود داشته باشند. در این موارد کنترل و هماهنگی قبلی ضروری است. در گروههای بزرگ کوهنوردی، راهبر باید یک نفر را مسئول هماهنگی و کنترل تجهیزات نماید. تجهیزات همگانی میان اعضای گروه تقسیم میشود. چادر، چراغ خوراکپزی، کتری، طناب و غیره؛ از این گروه هستند. یک نفر به عنوان مسئول تجهیزات باید تعیین کند که برای ماموریت مورد نظر کدام تجهیزات همگانی لازم است، از چه منابعی باید تأمین شود و چه کسانی باید حمل آنها را به عهده بگیرند. راهبر باید نظارت و کنترل کارکرد مسئول تجهیزات را خود عهدهدار شود.
بهتر است گروه مقداری تجهیزات اضافه نیز تا محل آغاز صعود با خود بیاورد و بدین وسیله یک حاشیه ایمنی ایجاد نماید. اگر شرایط منطقه صعود دشوارتر از حد مورد انتظار باشد یا بخشی از تجهیزات به هر دلیل از دست برود، این تجهیزات اضافه به کار خواهد آمد؛ در غیر این صورت، میتوان آنها را در خودرو یا جای مناسب دیگری باقی گذاشت. اگر شما راهبر گروه هستید حتما تجهیزات خود را دوبار کنترل کنید زیرا موجب شرمندگی است اگر سرپرست گروه یک وسیله حیاتی را جا بگذارد.
توانایی گروه: یک گروه کوهنوردی باید قدرت کافی برای اجرای بی خطر و موفقیتآمیز برنامهی خود داشته باشد. توانایی، به معنی قدرت گروه برای انجام کار و مقابله با مشکلات پیشبینی نشدهی ضمن آن است. قدرت گروه به تخصص و مهارتهای فنی اعضای آن، آمادگی جسمانی آنها، تعداد اعضای گروه و کمیت و کیفیت تجهیزات آن بستگی دارد. عواملی چون حس همکاری و میزان هماهنگی اعضا و همچنین کیفیت راهبری نیز بر توانایی گروه تاثیر میگذارد. یک گروه نیرومند کوهنوردی، از افرادی با تجربه، متخصص، مجهز و دارای آمادگی فیزیکی بالا تشیکل میشود. تعیین درجهی قدرت (یا ضعف) یک گروه، متناسب با هدف و برنامهای که در پیش دارد صورت میگیرد. در یک صعود دشوار و پرچالش، حضور یک عضو غیر کارآمد میتواندگروه را بشدت ناتوان سازد، ولی برای صعودهای سادهتر، شاید حضور یکی دو کوهنورد آماده و باتجربه در گروه، برای موفقیت آن کافی باشد. گروهی که هیچ کوهنورد باتجربهای ندارد، در هر شرایط و برای هر برنامهای ضعیف است. با تحقیق در مورد ویژگیهای هر صعود، میتوان قدرت لازم برای اجرای آن را برآورد کرد.
تشکیل گروه: تک تک اعضای گروه کوهنوردی در معرض انواع چالشهای جسمی و فنی قرار خواهند گرفت. از نظر روانی، برخی کوهنوردان در صعودهایی که نزدیک حد بالای توانایی آنها است تنها با کمک و همراهی دیگران میتوانند پیش بروند. سرپرست میتواند برای ارزیابی کسی که تواناییهای وی را به خوبی نمی شناسد، سؤالاتی از او بپرسد. در این موارد، مهمترین شاخص توانایی کوهنورد، تجربه او است. کسی که در گذشته صعودهای دشواری را انجام داده، به احتمال قوی باز هم میتواند چنین کاری را انجام دهد. در گروههای بزرگ کوهنوردی که برای صعودهای طولانی یا دشوار اعزام میشوند، سرپرست میتواند حتی سوابق فعالیتهای افراد را بهصورت مکتوب درخواست و بررسی نماید ولی برای برنامههای معمول، شاید یک گفتگوی کوتاه برای اطمینان از توانایی فرد کافی باشد.
نکته مهم این است که گاهی کوهنوردان بیتجربه بهخاطر حضور در گروه، عدم آمادگی خود را پنهان میکنند و اطلاعات نادرست ارائه میدهند، که سرپرست باید به این موضوع توجه کند. حضور افراد تازه کار در گروه، نیاز به کوهنوردان باتجربه، مشتاق و قادر به مربیگری را تشدید میکند. اجرای برنامه توسط این گونه گروههای ناهمگون، مدت بیشتری طول میکشد و احتمال موفقیت آن نیز کاهش مییابد. تجربه نشان داده که کوهنوردان در ضمن صعود، بهترین رفتار خود را نشان میدهند و با آگاهی از اینکه زندگی دیگران در دست آنها است بهخوبی با یکدیگر هماهنگ میشوند. با وجود این، سرپرست باید بهویژه برای صعودهای طولانی و فرساینده، عامل سازگاری افراد را بهخوبی در نظر بگیرد. چه بسا برنامههایی که بهخاطر منازعات درونی، با شکست مواجه شده اند.
عدم توافق میان برخی اعضای گروه، میتواند احتمال موفقیت را کاهش دهد و حتی جان اعضای گروه را به خطر اندازد. پس راهبر باید از حضور همزمان کسانی که عدم علاقهی آنها به یکدیگر آشکار است، جلوگیری نماید؛ زیرا اینگونه تنشها در موقعیتهای پیچیده و دشوار ضمن صعود، تشدید شده و به کشمکش آشکار بدل میگردد. اگر در ضمن برنامه، بین دو نفر از اعضای گروه ناهماهنگی پدید آمد، سرپرست باید حتیالامکان آنها را از یکدیگر دور کرده، نگذارد این ناهماهنگی به جدال رویاروی تبدیل شود. عامل محدود کنندهی هر گروه کوهنوردی، ضعیف ترین عضو آن است.
چند نفر باید بروند؟ حجم گروه باید با برنامه و هدف آن متناسب باشد. راهبر باید دو عامل سرعت و قدرت گروه را در نظر بگیرد و گاهی این دو عامل، نقطهی مقابل یکدیگرند. گروه کوهنوردی باید حداقل سه عضو داشته باشد، تا اگر یکی از آنها آسیب دید، نفر دوم جهت درخواست کمک اعزام شود و نفر سوم برای مراقبت نزد وی بماند. اگر مسیر صعود استفاده از طناب را ایجاب می نماید (صخره، برف، یخ و…) بهتر است گروه حداقل در غالب دو «کُرده» وارد عمل شود (هر کرده شامل دو یا سه صعودگر است که با یکدیگر هم طناب میشوند) تا اگر یک کرده دچار حادثه گردید، نفرات کُردهی بعدی به کمک آنها بشتابند.
اینها اصول کلی تعیین حجم گروههای کوهنوردی هستند ولی ویژگیهای هر برنامه میتواند ملاحظات دیگری را نیز مطرح نماید. برای برنامههای طولانی در مناطق دور افتاده، گروههای بزرگتری لازم است تا از عهدهی انتقال لوازم و تجهیزات ضروری برآیند و ضریب ایمنی را افزایش دهند. در صعودهایی که در مسیرهای خطرناک کوهستانی صورت میگیرد، بهتر است در هر کُرده فقط دو نفرصعود کنند. حداکثر حجم گروه به عواملی چون سرعت، کارایی، ملاحظات زیست محیطی و قوانین یا محدودیتهای منطقه بستگی دارد. گروههای بزرگتر میتوانند لوازم و تجهیزات بیشتری حمل کنند و نیروی بیشتری برای کمک رسانی دارند ولی همیشه ایمنی بیشتری فراهم نمیکنند. این گونه گروهها در ضمن، بیشتر پراکنده میشوند و خطر ریزش سنگ یا بهمن را افزایش میدهند. در بسیاری از موارد، سرعت یکی از عوامل تامین ایمنی است و گروههای بزرگ معمولا سرعت پایینی دارند. به عنوان یک قانون عمومی میتوان گفت هر چه مسیر دشوارتر باشد، حجم گروه باید کوچکتر شود. مشکل دیگر گروههای بزرگ این است که آسیبهای بیشتری به طبیعت و محیط زیست می رسانند.
مدیریت زمان: در محیطهای طبیعی، انسان میهمان است نه میزبان! در هر صعودی ممکن است شرایطی پیش آید که گروه، بهخاطر از دست دادن روشنایی روز، هوای مناسب، تجهیزات و… مجبور به بازگشت به بارگاه خود شود. در برنامههای کوهنوردی، زمان را باید به دقت در نظر داشت.
استفادهی خوب و عاقلانه گروه از زمان، مهمتر از سرعت گروه است. سرپرست گروه باید پیش از آغاز صعود، یک جدول زمانبندی برای آن تهیه کند. وی باید برای هر بخش از ماموریت، زمان لازم را برآورد کرده و مقداری زمان ذخیره نیز برای موارد غیرمنتظره در نظر گیرد. در برخی از برنامهها، تقسیم گروه یا جداشدن اعضا از یکدیگر ضرورت می یابد. در این موارد راهبر باید یک «زمان بازگشت» تعیین نماید. بدین معنی که با اعضا قرار میگذارد اگر تا ساعت معینی (مثلا ساعت 6 عصر) به نتیجه نرسیدند، پیشروی را قطع کرده و به محل تعیین شده (چادر، بارگاه،آبادی یا …) بازگردند. این امر برای تضمین امنیت اعضای گروه ضروری است.
راهبر میتواند زمان لازم برای اجرای یک برنامه را با اطلاعاتی که از برنامههای مشابه، کوهنوردان با تجربه، راهنماهای محلی و افراد بومی به دست میآورد تخمین بزند؛ ولی فراموش نکنیم که این زمان تا حد زیادی توسط ترکیب گروه (تعداد اعضای گروه، میزان آمادگی آنها، حجم تجهیزات) و همچنین شرایط محیطی (آب و هوا، بارش و…) تعیین میشود. بنابراین راهبر باید اطلاعات کسب شده را باتوجه به این عوامل تعدیل نموده و یک برآورد زمانی نسبتا دقیق برای گروه خود به دست آورد. اگر هیچگونه برآوردی از زمان لازم برای انجام ماموریت ندارید، از این ارقام که به تجربه پدید آمدهاند استفاده کنید:
یک کوهنورد با آمادگی متوسط میتواند در مسیرهای نسبتا آسان و هموار، حدود پنج کیلومتر در ساعت پیشروی کند و در سر بالاییهای فاقد درگیری فنی، سیصد متر در ساعت ار تفاع بگیرد بهشرط آنکه کوله پشتی وی سنگین نباشد. آخرین نکته اینکه بیشتر برنامههای کوهنوردی نجات بیش از زمان برآورد شده طول میکشند، پس بهتر است سرپرست زمان بازگشت را چند ساعت بیشتر از زمان برآورد شده تعیین و به اعضا و خانوادهها اطلاع دهد.
خود کفایی: گروه کوهنوردی برای انجام یک صعود، چقدر تجهیزات لازم دارد؟ سرپرست گروه چه وقت باید حس کند که گروهش آمادگی کافی برای اجرای برنامه دارد؟ هر گروه کوهنوردی باید نیرو، تخصص و تجهیزات لازم را برای عملکرد مستقل در شرایط عادی داشته باشد. علاوه بر این، گروه باید توانایی مراقبت از خود در برابر حوادث کوچک، تغییر وضع هوا و… را دارا باشد. اما در صورت بروز سوانح بزرگ و جدی، باید با استفاده از امکانات ارتباطی موجود، از دیگران کمک خواست. به بیان دیگر، راهبر باید بین ایمنی گروه و موفقیت آن، یک توازن ظریف و منطقی برقرار نماید. گروههای سبکبار، سریعتر و در نتیجه موفقتر هستند ولی ممکن است از نظر خودکفایی (و ایمنی) آسیبپذیر باشند.
از سوی دیگر، توجه بیش از حد به خودکفایی و ایمنی گروه میتواند منجر به افزایش حجم وسایل و تجهیزات شده، سرعت و احتمال موفقیت را کاهش دهد. در یک جمله میتوان گفت، گروه باید حداقل منابعی را که برای ایمنی و موفقیت آن در شرایط عادی لازم است (با در نظر گرفتن یک حاشیه امنیت باریک) همراه داشته باشد. راهبر نخست باید یک نسخه از کروکی مسیر صعود، جدول زمانبندی آن، زمان پیشبینی شده برای بازگشت، زمان انتظار بهخاطر تاخیرهای احتمالی ضمن برنامه، و سایر اطلاعات ضروری را در اختیار یک شخص مسئول قرار دهد تا در صورت عدم بازگشت گروه پس از زمان مقرر، اقدامات لازم (اطلاع رسانی به مسئولان مربوطه، پیگیری تعیین وضعیت گروه، اعزام گروههای امداد و…) را آغاز نماید.
کاربرد تلفنهای ماهوارهای در برنامههای کوهنوردی، روز به روز رایجتر میشود. با این وسیله میتوان تقریبا در هر شرایطی با پایگاه اصلی ارتباط برقرار کرد. در نتیجه اگر سانحهای برای گروه رخ دهد، روند کمکرسانی تسریع میشود و اگر تاخیر به دلیل دیگری باشد از اعزام بی دلیل گروههای بعدی جلو گیری میگردد. فراموش نکنیم که تلفن ماهواره ای، بیسیم و… نباید جایگزین خودکفایی گروه شوند، بلکه آنها را باید به عنوان مکمل اقداماتی دانست که برای تامین استقلال و خودکفایی گروه انجام میگیرد. هیچ گروهی نباید با آمادگی نا کافی یا تجهیزات نا مناسب عازم صعود شود یا خود را درگیر برنامه ای نماید که فراتر از حد توانایی اعضای آن باشد. این امر میتواند اعضای گروه و کسانی را که بعداً برای کمک به آنها اعزام میشوند به خطر اندازد.
ضمن برنامه: پیش از ترک مبدا صعود (محل آغاز پیاده روی) چند دقیقهای را صرف کنترل تجهیزات و لوازم گروه کنید، و مطمئن شوید که چیزی کم ندارید. هر کوهنورد کهنهکاری، شکست یک برنامه به خاطر جا ماندن یک وسیلهی ضروری را تجربه کرده است. برخی سرپرستان برای جلوگیری از فراموش کردن اقلام حیاتی، یک فهرست مکتوب تهیه میکنند. راهبر باید گروه را در طول برنامه، با آهنگی یکنواخت هدایت نماید. در مسیرهای طولانی، گروه نمیتواند تندتر از ضعیفترین عضو خود پیشروی کند، زیرا وادار کردن وی به حرکت سریعتر، منجر به واماندگی او و تاخیر بیشتر در پیشروی میگردد. پس آنچه بیش از سرعت اهمیت دارد، تداوم حرکت یکنواخت گروه است. توقفهای متناوب برنامهریزی شده از استراحت اجباری گروه بهدلیل خستگی یکی از اعضاء، مؤثرتر و کارآمدتر است. اعضای گروه باید با هم باشند. البته معنی با هم بودن این نیست که هیچ فاصلهای بین آنها پدید نیاید، بلکه در صورت لزوم تا جایی که ارتباط میان آنها قطع نشود، میتواننداز یکدیگر فاصله بگیرند.
یکی از مزایای حرکت گروهی، افزایش امنیت است. پس در گروههای فرو پاشیده، ایمنی افراد به خطر میافتد. بهطور خود بخود، ضمن حرکت، افراد نیرومند جلو میافتند و اعضای کندتر عقب میمانند. در این حالت بین کسانیکه احتمالا نیاز به کمک خواهند داشت و آنهایی که قادر به کمک هستند، فاصله میافتد. سرپرست باید با جلوگیری از دوپاره شدن گروه، از پیدایش این وضعیت خطرناک جلوگیری کند. فروپاشی گروه در مسیرهای فنی و دشوار و همچنین ضمن بازگشت از برنامه، بیشتر دیده میشود. همچنین جدا شدن اعضاء در گروههای بزرگ شایعتر است. به همین دلیل سرپرست در گروههای بزرگ نقش مهمتری دارد زیرا میتواند با رعایت نکات زیر مانع فروپاشی گروه گردد:
ـ توقف بر سر دوراهیها برای اطمینان از اینکه همهی اعضای گروه، راه درست را بر میگزینند.
ـ ایستادن و کنترل همهی اعضا در نقاط خطرناک (رودخانه ها، پرتگاهها و …) به منظور تضمین عبور بیخطر آنها
ـ اطمینان از حضور همهی افراد، پیش از آغاز هر مرحله از پیشروی.
بهتر است یکی از اعضای آماده را به عنوان «عقبدار» در انتهای گروه قرار دهیم تا مطمئن شویم که کسی در طول راه جا نمیماند. لازم نیست راهبر در ابتدای گروه باشد. در واقع بسیاری از راهبران در میانهی گروه جا میگیرند تا همهی اعضا را زیر نظر داشته باشند. البته وی باید همواره آماده باشد که در صورت لزوم (مثلا تعیین مسیر درست یا نظارت بر عبور از یک منطقه دشوار) خود را به جلو گروه برساند. نقش راهبر این است که انجام کارها را ممکن سازد، نه اینکه شخصا آنها را اجرا نماید. تقسیم کار میتواند برای پیشرفت گروه بسیار سودمند باشد. این امر به سرپرست امکان میدهد که به جای پرداختن به مسایل جزئی، به کل برنامه و هدف آن بیاندیشد. با تقسیم کار میتوان حس مفید بودن و کار گروهی را در افراد پدید آورد و نشان داد که تصمیم گرفتن و اجرا کردن، صرفا به سرپرست گروه مربوط نمیشود. اگر یکی از اعضاء مشکلی دارد و نیازمند کمک است، باید فردی نیرومند و با تجربه را به عنوان مربی شخصی برای وی تعیین کرد. در گروههای بزرگ، راهبر برای خود دستیاری برمیگزیند که به پیشرفت کار کمک کند و در صورت بروز حادثهای برای وی، مسئولیت را به عهده بگیرد.
برگرفته از طرح درس کارآموزی کوه پیمایی
منبع: انجمن پزشکی کوهستان ایران – دکتر حمید مساعدیان