مسلما مردم برای نوشیدن یک فنجان قهوه به کافی شاپ نمی روند. اگر چنین بود، می توانستند قهوه را در منزل خود با قیمت ارزان تر، در کمال آرامش، در حال گوش دادن به موسیقی دلخواه و در حال استراحت بر روی مبلمان راحتی یا در باغچه حیاط شان، کنار گُل ها و زیر سایه درختان زیبا بنوشند. اما افراد کافه رو، ترجیح می دهند به کافی شاپ بروند؛ جایی که نوشیدن قهوه تنها بهانه ای است برای دست یافتن به تجربه هایی دیگر. آنها می دانند در قهوه خانه و کافی شاپ چیزی فراتر از قهوه، خوردنی و نوشیدنی وجود دارد: چیزی از جنس معنا، احساس، تجربه و فرهنگ.
می توان تمام اینها را در عبارت ساده و کوتاه «فرهنگ کافی شاپ» خلاصه کرد. باری، راز زیبایی و جذابیت کافی شاپ برای آنها که این مکان را دوست دارند، «فرهنگ کافی شاپ» و «تجربه های فرهنگی» برآمده از این فرهنگ است. یکی از کافه روهای ایرانی می گوید: «به عنوان یک حامی پر و پا قرص کافه نشینی همیشه به دوستانم گفته ام که به دنبال فضا هستم نه غذا».
کافه داران نیز از این واقعیت به خوبی آگاهند. آنها نیک می دانند که باید جرعه ای فرهنگ به کام مشتریان بچشانند تا «قهوه کافی شاپ» برای کافه روها طعمی گواراتر و متفاوت از «قهوه خانگی» داشته باشد. یکی از قدیمی ترین کافی شاپ های شهر تهران، با آگاهی از اینکه در کافی شاپ چیزی که توجه مشتریان را جلب می کند، قهوه نیست بلکه فرهنگ آن است، در وب سایتش به معرفی «فرهنگ کافی شاپ ها در هندوستان» پرداخته است؛ و از این طریق تمام چیزی را که آن کافی شاپ به مشتریانش می دهد، تبلیغ می کند:
در کافی شاپ ها در هندوستان معمولا صدای موزیک های تُند چیزی است که همیشه وجود دارد. بیشتر کافی شاپ ها در هند از شعبه های معروف اروپایی هستند که نوشیدنی سنتی هندی مثل چای هندی را ندارند… قشری که به کافی شاپ های معروف در هندوستان رفت و آمد دارند، بیشتر از سطح متوسط به بالا هستند و این نکته ای است که صاحبان کافی شاپ ها به آن توجه دارند. بر اساس همین معیار محل احداث این مکان ها را شناسایی می کنند. به طور مثال، در مراکز خرید بزرگ، محله هایی که نزدیک دانشگاه است و جاهای شلوغ و پرترددی که مردم از رفاه مالی بهره مند هستند، حتماً یکی از این شعبه ها یا چند شعبه در کنار هم دیده می شود.
کافی شاپ در هند محلی است برای دیدار دوستان، گپ زدن و گذران وقت… شاید بتوان گفت استقبال نسل جوان از کافی شاپ ها و همچنین توریست هایی که به هند می آیند و با این شعبه ها آشنایی دارند، عواملی هستند که نقش کافی شاپ ها را در هند پررنگ تر کرده است. امکانات مختلفی در این کافی شاپ ها نیز وجود دارد، مانند انتخاب موزیک مورد علاقه و گوش دادن به آن و پخش کلیپ موزیک به همراه برخی تبلیغات از تلویزیون های مداربسته نصب شده در کافی شاپ ها.
در بعضی از شعبه های این کافی شاپ ها کتاب فروشی هم وجود دارد و به علاقه مندان، مجله یا هفته نامه منتشرشده مختص کافی شاپ را هدیه می دهند. به طور مثال، کافه باریستا هفته نامه ای دارد که در آن اخبار مهم سیاسی و اجتماعی، اخبار زندگی هنرپیشه های هندی و غربی، همین طور طالع بینی هندی و پیشگویی اتفاقاتی که قرار است در طول هفته برای متولدین هر ماه بیفتد و برنامه های هفتگی سینما و تلویزیون چاپ می شود. فروش برخی محصولات از جمله قهوه، لیوان قهوه خوری، فلاسک، بلوز و کلاه نیز که مارک کافی شاپ بر روی آن است در این کافی شاپ ها مرسوم است. نکته جالب دیگر اینکه، کافی شاپ ها محل هایی برای فروش بلیت های کنسرت بزرگ موسیقی و خوانندگان نامدار هندی و خارجی هستند، زیرا این مکان ها مملو از جوانان و دانشجویانی هستند که از این چیزها استقبال می کنند.
این گزارش در واقع تصویری نسبتا روشن از کافی شاپ ها در تهران هم هست. شاید بتوان این گزارش را با اندکی دستکاری درباره کافی شاپ ها در بسیاری شهرهای دیگر جهان مانند توکیو، پکن، ونیز، مکزیکوسیتی، لندن و واشنگتن هم به کار برد، زیرا کافی شاپ ها به عنوان بخشی از فرایند «جهانی شدن فرهنگی» در چند دهه گذشته، به تمام عالم از جمله ایران گسترش یافته اند.
اما اگر کافی شاپ را نه محلی برای نوشیدن قهوه بلکه فضایی برای تولید و تجربه نوع خاصی از فرهنگ بدانیم، در این صورت «فرهنگ کافی شاپ ایرانی» چگونه است؟ این پرسشی است که کافه روها با رفتن به کافه ها آن را تجربه می کنند.
دکتر نعمت ا… فاضلی نویسنده کتاب “کافی شاپ و زندگی شهری” بحث درباره کافی شاپ ها در ایران را از دیدگاه «مطالعات فرهنگی» مورد توجه قرار داده و اهمیت مطالعه کافی شاپ ها و جایگاه آن در گفتمان مطالعات فرهنگی را توضیح می دهد. او در کتابش به بررسی «فرهنگ کاف شاپ ایرانی» می پردازد و به این سوال پاسخ می دهد که چرا ایرانی ها به کافی شاپ می روند؟
به بیان او «در کافی شاپ مصرف کننده است که حکومت می کند، دنجی مکان کافی شاپ ها و کدری شیشه هایشان عزلت نشینی نیست، بلکه کناره گیری و گریز از فرهنگ غالبی است که با آن ها بیگانه است و دریچه ایست به جهانی که در فراسوی مرزها غالب است. جهان کافی شاپ، بیرون خود را می بندد تا دریچه ای به جریان های فرهنگی فراملی بگشاید. این محیط های کوچک و گاه 3 در 4 جهانی ترین محیط های ایران هستند.» او در این کتاب رابطه میان کافی شاپ و طبقه متوسط شهری جدید، کافی شاپ و تجربه مدرنیته، کافی شاپ و سیاست، کافی شاپ و فرهنگ جوانی، کافی شاپ و تحصیل کردگان، کافی شاپ و جهانی شدن، کافی شاپ و رسانهها و کافی شاپ و زندگی روزمره را بررسی کرده است.
منبع: دنیای سفر