والتر بوناتی را شاید بتوان پیشگام کوهنوردی فنی در دهه 50 میلادی و اوایل دهه 60 دانست. این کوهنورد معروف که متولد 22 ماه جون 1930 بود، در اواخر دهه 40 و در دوران جوانی اش توانست فعالیت های شاخصی را در آلپ صورت دهد.
تولد و زندگی
والتر بوناتی در یک خانواده کارگری در «برگامو» ایتالیا متولد شد. دوران کودکی او در کنار رودخانه پُو (Po) با خواندن کتاب های جک لندن، هرمان ملویل و همینگوی در حالی که به طبیعت وحشی فکر می کرد و ماجراجویی خود را طرح ریزی می کرد، گذشت.
با شروع جنگ دوم جهانی که ایتالیا نیز یکی از طرف های اصلی درگیری بود، به میدان نبرد رفت و پس از مشاهده جنگ و کشتاری که دید نظرش از ماجراجویی درباره دریا به سرمنشاء آن، کوهستان تغییر جهت داد. بوناتی بعد از بازگشت از جنگ، کوهنوردی خود را با حداقل امکانات و در وضعیت دشوار بعد از جنگ از سر گرفت و از آنجا که خیلی مصمم بود در عرض چند سال از یک شخص کاملا ناشناخته به یکی از کوهنوردان برجسته ایتالیا تبدیل شد.
کارنامه ورزشی والتر بوناتی
والتر بوناتی چهارمین صعود خود را به رخ شمالی Grand Jurasses در 18 سالگی انجام داد. بوناتی جوان در سال 1949 در عرصه کوهنوردی درخشید! او 19 ساله بود که ششمین صعود Walker Spur را در گراند ژُراسس Grand Jorasses و با 3 نفر از دوستان جوان خود به انجام رساند، ماریو بیانچی، امیلیو ویلا و آندریو اُگیونی.
در 1951 وی اولین صعود رخ شرقی (Grand Capucin) گراند کاپوچین که پرشیب ترین دیواره مون بلان Mont Blanc است، را به همراه لوچیانو گیگو انجام داد که فنی ترین صعود در غرب آلپ لقب گرفت. هم چنین اولین صعود سولوی خود را به Grand Capucin که یک قله نوک تیز گرانیتی در مجموعه «مون بلان» است را با موفقیت انجام داد و در مدت کوتاهی به حلقه کوهنوردان بزرگ ایتالیا با فتح قله های متعدد وارد شد و تا سال 1954، او اغلب مسیرهای دشوار در کوه های ایتالیا را صعود کرده بود.
نخستین صعودهای او به ندرت در جایی نقل شد، اما این صعودها به دلیل منطق او در یافتن مسیر، تعهد او به اخلاق در کوهنوردی، هنر صعود و احترام به کوهنوردی طبیعی، با ارزش و قابل توجه هستند.
مسیر او بر روی گران کاپوسَن به یک الگو بدل شد، صعود برج درو که توسط وی انجام گرفت نمونه ی زیبایی و شکوه است، مسیری که همه ی کوهنوردان رویای صعود آن را دارند و به هر روی، اهمیت والتر بوناتی بسیار فراتر از به شمارش آوردن صعودهای اوست، این اهمیت برای صداقت و درستی، استقامت و سخت کوشی و انسانیت اوست.
در 1954 بوناتی عضو تیم نخستین صعود به قله کی 2 بود و به رغم شایستگی بر اساس تبانی سرپرست و اعضای صعود کننده به قله (لاسیدلی و کامپاگنونی)، از صعود کی 2 بازماند! در این صعود بوناتی به همراه مهدی باربر پاکستانی در ارتفاع 7900 متری بیتوته کردند که جزو بلندترین شب مانی ها در فضای آزاد تا آن زمان به شمار می رفت. این اکسپدیشن سرمنشاء مشکلات بسیاری در آینده برای بوناتی شد که نزدیک 50 سال تحت الشعاع آن زندگی اش دستخوش تغییراتی شد.
والتر بوناتی در سال 1955 به صورت سولو توانست بعد از 2 تلاش، مسیر جدیدی از جنوب غربی ستون Aiguille du Dru در مجموعه مون بلان باز کند که در حال حاضر هم به عنوان شاهکار محسوب می شود. این مسیر به عنوان «ستون بوناتی» معروف شد که در سال 2005 ریزش صخره ای باعث از بین رفتن «ستون بوناتی» شد.
در 1958 یعنی 4 سال بعد از واقعه جنجال برانگیز K2 او با صعود به گاشربروم 4 (معروف به دیواره درخشان) کاری بس بزرگ را به ثمر رساند، این صعود به نوعی بازگشتش به هیمالیا بود. صعود به قله گاشربروم (IV) به ارتفاع 7980 متر که با همراهی همنوردش کارلو موری انجام گرفت از صعودهای برجسته او در هیمالیانوردی بود.
در 1961 او از جمله کسانی بود که از تراژدی برج فرنی Freney Pillar در منطقه مون بلان جان سالم به در بردند. در این تراژدی 4 نفر از 7 کوهنورد جان خود را در توفان از دست دادند. در ژانویه 1963 او کاری را که بسیار در اندیشه ی آن بود عملی کرد، صعود زمستانی واکر اسپور Walker Spur of the Grand jorasses.
در 1965، والتر بوناتی با کوهنوردی وداع کرد، او بدون شک بزرگ ترین کوهنورد دوران خود بود و به انجام کار برجسته و شگفت آوری فکر می کرد! نخستین صعود زمستانی از مسیر مستقیم رخ شمالی ماترهورن. در 35 سالگی، او شاهکار خود را به انجام رساند، زنجیره ای از صعود های افسانه ای! پس از شاهکارش در صعود به ماترهورن و بعد از 17 سال کوهنوردی حرفه ای با کوهنوردی وداع کرد و زندگی خود را در سفر، عکاسی و نوشتن گذراند. او با مجله های بزرگ و معروف ایتالیا مانند اِپوکا کار کرد.
دیدگاه والتر بوناتی درباره کوهنوردی
در نظر بوتانی کوهنوردی تمرین قدرت و مهارت نیست، فلسفه و راهی از زندگی است، او معتقد است که در حال حاضر به پایان خود نزدیک می شود. «سنت قدیمی آلپینیسم مرده است.» وسایل مدرن کوهنوردی به قدری پیشرفته هستند که شما هر جایی را می توانید صعود کنید. فقط کافی است آن را در ذهن خود به تصور درآورید. در نتیجه از معادله کوهنوردی و صعود «غیرممکن» برداشته شده است. سابقا با چند پیتون (میخ) چوبی، مقداری طناب کهنه کنفی و بیواک شروع به کار می کردید. اغلب با طبیعت وحشی کاملا تنها بودیم و بدون اینکه حتی کسی بداند که در چه نقطه ای هستیم و در نهایت بعد از مدتی به تمدن باز می گشتیم. با موبایل و GPS ابعاد کاملا «تنها بودن» از بین رفته است. حتی اگر در نیمه راه بالای کوهستان باشید هنوز با دنیای خارج مرتبط هستید. «این بد یا خوب نیست»، اوضاع کاملا با قبل متفاوت شده است. هر صعودی که انجام می دادم مبارزه ای با خودم بود. نمی دانستم با این صعود زنده می مانم یا خیر. اغلب از صعود به قله احساس «پیروزی بزرگ» نمی کردم. من به عنوان کوهنوردی حرفه ای از صعودهایم زنده ماندم چون کوهستان را درک می کردم. به نقطه ای رسیده بودم که می توانستم خطر را حس کنم. جایی که صخره ها ریزش می کردند، جایی بود که من آنجا را ترک کرده بودم.
همسر بوناتی هنرپیشه ایتالیایی روسانا پودستا (Rossana Podesta) می گوید: این حس یگانگی با کوهستان هیچگاه او را ترک نکرد. چند سال قبل با گروهی در کوهستان بودیم. هوا آفتابی و مسیر کاملا صاف بود و احساس خطری هم در بین نبود. ناگهان والتر با فریاد مرا و یک جوان دیگر را از رفتن بازداشت. لحظاتی بعد شکاف یخی جلوی ما دهان باز کرد که بی شک می توانست باعث مرگ مان شود.
«والتر بوناتی» از رئیس جمهور وقت فرانسه برای نجات کوهنورد فرانسوی پیرمازود (Pierre Mazeaud) که بعدها وزیر ورزش فرانسه شد، نشان «لژیون دونور» را دریافت کرد ولی بعضی از راهنماهای «مون بلان» بخاطر جوی که بر علیه بوناتی بود و در عین حال بیگانه را در میان خود نمی پذیرفتند، لاستیک های فولکس واگن او را پنچر کردند و خانه اش را به آتش کشیدند. بوناتی بعد از این واقعه گفت: آنها تشخیص نمی دادند که من اخیرا خانه خود را فروخته ام!
بعدها پس از رها کردن حرفه کوهنوردی، حرفه ی دوم او به عنوان فتوژورنالیست و کاشف به تمامی نقاط بکر و دست یافتنی و طبیعت وحشی جهان سفر کرد که با روحیه ماجراجویانه او سازگار بود. گزارشات مهیج او مردم ایتالیا را مسحور می کرد و کتاب های او در مدارس ایتالیا هم اینک هم مطالعه می شود.
ولی با این حال افسانه «بوناتی» با کوهنوردی اش ساخته شده است. او می گوید: واقعا دوست داشتم آیگر را فتح کنم و یک بار یک سوم مسیر را در عرض چند ساعت طی کردم که ناگهان سقوط سنگ ها آغاز شد، بنابراین به سرعت بازگشتم. این در حقیقت ماهیت اصلی کوهنوردی است «شناخت کوهستان و عاشق کوهستان بودن»، هدف رسیدن به قله نیست بلکه فروتنی و آگاهی از خطر است که در هنگام ضروری قادر باشید 100 متر مانده به قله بازگردید و زنده بمانید.
کوهنورد انگلیسی سر کریس بانینگتون «Sir Chris Bonnington» درباره ی بوناتی می گوید: او بزرگ ترین کوهنورد همه دوران ها بود. بدون حتی سایه ای از تردید.
شهرت «والتر بوناتی» آن سوی دنیای کوهنوردی گسترش یافت ولی زندگی ماجراجویانه ی او تحت تأثیر مجادلات به روی صعود K2 قرار گرفت که لفافه ای از ریاکاری بعد از جنگ جهانی در ایتالیا بود.
رینهولد مسنر در ارتباط با بوناتی گفت: «بوناتی» یکی از بزرگ ترین کوهنوردان همه ی زمان هاست، آخرین آلپینیست واقعی! او یک خبره در روش کوهنوردی خود بود. در عین حال او یک انسان دوست داشتنی و فوق العاده و شگفت انگیز بود که سرانجام از اتهامات 50 ساله بر علیه اش مبری شد و همگی دریافتند که او در گفته هایش صادق بوده است.
یکی از دوستان و همکار ژورنالیست بوناتی به نام میرلا تندرینی (Mirella Tenderini) می گوید: مردمی که او را برای رپرتاژهای هیجان انگیزش می شناختند، از توان فوق العاده کوهنوردی او اطلاعی نداشتند. سرانجام در پایان عمر تمام زوایای زندگی او برای ایتالیائی ها آشکار شد و زمان همه ی زخم را درمان کرد و حقایق آشکار شد و بالاخره روزی فرا رسید که او به آرامش رسید و شخصیت محبوب و کاریزماتیک او را همگی می شناختند.
گوشه ای از فعالیت های والتر بوناتی به عنوان کاشف و خبرنگار:
1. کشف جزایر Pribilof در آلاسکا در سال (1965)
2. اوگاندا و تانزانیا برای صعود قله کلیمانجارو و گذر از جنگلی 120 کیلومتری به صورت سولو (1973-1967)
3. صعود به آکانگاگوا در آرژانتین (1961)
4. همراهی با تیمی از دانشمندان برای کشف دره های (Mc Murdo Dry) در آنتارکیتکا
5. کشف مبدأ رودخانه آمازون در آمریکای جنوبی
جوایز و افتخارات والتر بوناتی
سال 2002: دریافت لژیون دونور فرانسه
سال 2004: اعطای جایزه Cavalier (شوالیه) در ایتالیا. هنگامی که متوجه شد این جایزه همزمان به او و «آشیل کومپانونی» اولین فاتح K2 داده شده است، از دریافت آن امتناع کرد.
بخشی از کتاب هایی که والتر تألیف کرده است:
2011 – کوهستان های من
1971 – روزهای بزرگ
1984 – اسرار مون بلان
2010 – کوهستان های زندگی من
2005 – K2، حقیقت
از دیگر فعالیت های شاخص والتر بوناتی می توان به صعود انفرادی درو، صعود زمستانی و انفرادی گراندژوراس، مسیر جدید در دیواره شمالی ماترهورن اشاره کرد. بوناتی همچنین به عنوان یک عکاس ماهر و نویسنده کتاب های کوهنوردی شناخته شده است. وی در سال 2009 نخستین کلنگ طلایی همه دوران را به پاس تلاش های ارزشمند خود در کوهنوردی نوین دریافت کرد.
گوشه ای از فعالیت های بوناتی شامل: لیست کوه هایی که «بوناتی» صعود کرد، مسیرهای جدیدی که گشایش کرد و کارهای بزرگی که با فتح قله های متعدد انجام داد در این نوشتار نمی گنجد. در مجموع می توان بوناتی را سرلوحه کوهنوردی سبک بار (صعود آلپی)، کوهنوردی زمستانی، صعود از جبهه های شمالی قلل، کوهنوردی انفرادی و مردی عاشق نخستین صعودها و اکتشافات دانست.
درگذشت والتر بوناتی
در 13 سپتامبر 2011 والتر بوناتی یکی از بزرگ ترین کوهنوردان دوران معاصر در سن 81 سالگی بر اثر سرطان پانکراس درگذشت.
منابع: کوه قاف ، سایت کوهنوردان زرتشی ایران ، ویکی پدیا