باید ها و نباید های عکاسی تبلیغاتی

توسط

بزرگ ترین مشکل عکس در ایران نوع و زاویه دید و ژست های مصنوعی و بی روحی است که در اغلب مدل ها به چشم می خورد. عکس های نه چندان زیبا نه تنها کمکی به برند نمی کند، بلکه گاهی باعث تخریب آن نیز می شوند. شاید همین موضوع باشد که برخی از شرکت های داخلی چندان تمایلی به استفاده از این سبک تبلیغاتی ندارند. عکاسی تبلیغاتی یکی از پرکاربردترین شیوه ها در دنیا است ولی در ایران به خاطر موضوعات مختلفی مهجور مانده و به جز بخش هایی از بازار مابقی از آن استفاده نمی کنند.

فریبرز میرکبیری، مدرس و عکاس حرفه ای برندینگ و مد از آن دسته کسانی است که برای استفاده درست از این شیوه تبلیغاتی در ایران تلاش زیادی کرده  است. «فرصت امروز» با او به گفت و گو نشسته است تا ابعاد مختلف این سبک تبلیغاتی را مورد بررسی قرار دهد.

تعریف تان از مدلینگ چیست؟
به طور کلی در صنعت عکاسی شاخه ای به نام عکاسی مدلینگ وجود ندارد، این اصطلاحی است که به اشتباه در ایران رواج پیدا کرده است. مدلینگ به عمل مدلی کردن گفته می شود. حال اگر بخواهیم این فعالیت را به تعریفی که در ایران شناخته شده نزدیک کنیم، باید آن را در عکاسی فشن یا عکاسی مد طبقه بندی کنیم. عکاسی مد در واقع زیرشاخه ای از عکاسی تبلیغاتی است که سال ها توسط اغلب برندهای جهانی مورد استفاده قرار گرفته است.

عکاسی تبلیغاتی با عکاسی مد چه تفاوتی دارد؟ این رشته چه جایگاهی در تبلیغات ایران دارد؟
یک تفاوت اساسی میان این دو سبک تبلیغاتی وجود دارد، در عکاسی مد برخلاف عکاسی تبلیغاتی لزوما از مدل در ارائه و نمایش کالای مورد نظر استفاده می شود، در صورتی که در عکاسی تبلیغاتی چنین اجباری وجود ندارد. در عکاسی مد از یک المان زنده برای انتقال پیام به مشتریان استفاده می شود و این حرکت به دلایل مختلفی صورت می گیرد. یکی از دلایل آن خود محصولی است که تبلیغ می شود. دلیل دیگر احساساتی است که به خاطر حضور یک المان زنده مخاطب را درگیر عکس می کند. عامل دیگر افزودن حرکت و ایجاد کاراکتر است. همه این عوامل باعث می شود پیام های بیشتری به نسبت زمانی که فقط از یک شی ء عکاسی شده به مخاطب منتقل شود. اما صحبت کردن و اظهارنظر درباره نقش این سبک در تبلیغات داخلی کمی سخت است، چون تبلیغات داخلی به دلایل مختلف در این زمینه با ضعف های زیادی رو به رو است.

غالب عکس هایی که در تبلیغات داخلی به خصوص در بیلبوردها به کار می رود، بیشتر از عکاسی مد به سمت عکاسی لایف استایل متمایل است. منظور از عکاسی لایف استایل بازسازی صحنه هایی از زندگی واقعی با ایجاد همان احساسات است. مثل عکسی که در آن فردی با لبخند سیم کارت یک اپراتور را در دست گرفته است و مخاطب با دیدن لبخند آن، خوشحال بودن او را از این اتفاق متوجه می شود. نکته بسیار مهم در این سبک نه فقط دیدن حس خوشحالی، بلکه حس کردن آن در لحظه دیدن عکس است. این یعنی عکس باید توانایی ایجاد و انعکاس احساس موردنظر را در مخاطب داشته باشد. عکاسی مد براساس نوع عملکرد آن در ایران نیاز به زمان بیشتری دارد تا به سطح حرفه ای جهانی نزدیک شود. این نوع عکاسی می تواند اقشار زیادی از جامعه را تحت پوشش قرار دهد. در کشور ما تنها بخش پوشاک به سمت عکاسی مد تمایل پیدا کرده است، در حالی که بخش های دیگر مانند کارخانه های تولید خودرو، جواهرات، ساعت، کیف، کفش و انواع محصولات و کالاهای قابل تبلیغ نیز می توانند از این سبک عکاسی استفاده کنند. نکته مهم در عکاسی مد این است که نباید صرفا روی محصول متمرکز شد و باید از المان های بصری و بازی مدل ها نیز در انتقال پیام و احساسات استفاده کرد، چنین عملکردی همیشه نتیجه بهتری را به همراه خواهد داشت.

محدودیت های داخلی باعث ضعف این رشته در ایران شده است؟
محدودیت های داخلی می توانست باعث اتفاقات خوبی شود اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است. این محدودیت ها باعث ایجاد نوعی عکاسی زیرزمینی و متاسفانه پایین آمدن کیفیت عکس های این حوزه شده است؛ عکس هایی که عملا در دسته بندی عکاسی مد جایگاهی ندارند. به نظرم می توان این سبک عکاسی را با توجه به قوانین کشور مورد استفاده قرار داد، مثل بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر که این حرکت را انجام داده و کارهایی بسیار قوی در این زمینه نیز ارائه می کنند. متاسفانه ما در زمینه آموزش مدل ها نیز دچار مشکل هستیم و تعداد کمی از مدل ها هستند که تصور درستی از مدل و مدلی کردن در ذهن دارند اما فکر می کنم حرفه مدل بودن به تدریج در کشور ما در حال تغییر است و گویا مدل ها در کشور کم و بیش در حال سامان دهی هستند و وزارت ارشاد نیز مجوزهایی برای این افراد صادر می کند که این خود حرکت مثبتی در این زمینه است.

نگاه سفارش دهندگان آگهی های تبلیغاتی به این سبک عکاسی چگونه است؟
متاسفانه هنوز سفارش دهندگان و کارفرمایان حوزه تبلیغات به این سبک تبلیغاتی اعتماد نکرده اند. چون اکثر آنها گمان می کنند با ورود به این عرصه پا روی خط قرمزها خواهند گذاشت. همین عامل باعث ترس آنها می شود و سعی می کنند در این زمینه ریسک نکنند. البته بسیاری از سفارش دهندگان آگهی اصولا از تغییر شیوه تبلیغاتی خود نیز می ترسند. سختی کار ما ابتدا قانع کردن آنها در جهت مفید نشان دادن این شیوه تبلیغاتی است و در عین حال متقاعدکردن آنها برای قبول بی دردسر بودن این نوع عکاسی است. متاسفانه بسیاری از شرکت ها در ایران به کلیشه ای دیدن عادت کرده اند و یک دلیل آن می تواند عدم تغییر روش های تبلیغاتی در کشور همگام با چارچوب ها و استانداردهای جهانی باشد، یکی از وظایف شرکت های تبلیغاتی و به خصوص هنرمندان و عکاسان ارتقای سطح دید بیننده ها و بالا بردن سلیقه بصری جامعه است. در شرایط فعلی شرکت ها لزومی به تلاش برای انجام یک کار تبلیغاتی قوی نمی بینند و خیلی از آنها اظهار می کنند که ما مشتریان خودمان را داریم و لزومی به تبلیغات متفاوت یا ایده جدید نداریم! با توجه به اینکه مطمئنا شرکت های جدیدتر که هوشمندی استفاده درست از تبلیغات را داشته باشند از راه می رسند و مسلما به زودی می توانند جایگزین این شرکت های سنتی شوند، بهتر این است که هر شرکتی که می تواند با استفاده از پتانسیل های موجود در بازار ایران و به خاطر شرایط و موقعیت خاص، ظرفیت خود را بالاتر ببرد و سهم بیشتری را از بازار به خود اختصاص دهد.

و نگاه آژانس های تبلیغاتی؟
بعضی از آژانس های تبلیغاتی این شیوه را به سفارش دهندگان خود معرفی می کنند، اما چون قدرت گرافیست ها در زمینه تبلیغات در ایران بسیار بیشتر و متاسفانه  قدرت عکاسان کمتر است، آژانس ها سخت تر به عکاس اعتماد می کنند یا اصولا نظر او را در پروژه های عکاسی جویا می شوند و بیشتر ترجیح می دهند پروژه از پیش برنامه ریزی شده را به دست او سپرده و نتیجه را تحویل بگیرند. این در حالی است که برخی از برندهای برتر دنیا سال هاست از دید و خلاقیت عکاسان به عنوان مدیر هنری در بستن کمپین های تبلیغاتی استفاده می کنند. به عنوان مثال «اولیویرو توسکانی» که 18 سال همکاری با برند بنتون را به عنوان عکاس و مدیر هنری در بسیاری از کمپین های تبلیغاتی این شرکت بین المللی به عهده داشته، بی شک یکی از دلایل عمده موفقیت بنتون در سطح جهانی بوده است.

فضای عکاسی در ایران با خارج کشور بسیار متفاوت است. در بحث عکاسی مد اگر خواهان رشد هستیم باید این دایره را بشکنیم و با جریانات روز دنیا پیش برویم. مد نیز مانند برند یک موجود زنده است و به سرعت تغییر می کند و اگر تبلیغات ما با آن همگام نباشد، نتیجه مورد قبول را به ما نمی دهد. مد یکی از پول ساز ترین صنعت های دنیاست و هر زمینه ای که پولساز باشد، جایگاه خود را در بازار باز می کند. در چنین فضایی مسلما کسانی برد می کنند که پیشرو در شناخت و حمایت از ایده های نوین و استراتژی های بازارهای جهانی باشند.

از مشکلات این حوزه برای مان بگویید.
بزرگ ترین مشکل عکس در ایران نوع و زاویه دید و ژست های مصنوعی و بی روحی است که در اغلب مدل ها به چشم می خورد. نکته قابل تامل این است که عکس های نه چندان زیبا نه تنها کمکی به برند نمی کنند، بلکه گاهی باعث تخریب آن نیز می شوند. یک عکس زمانی موفق است که حس موردنظر خود را به بیننده منتقل کند و این تنها زمانی میسر می شود که این اتفاق واقعا در پشت صحنه به وجود بیاید و این تنها با استفاده از نرم افزارها و تکنیک های نورپردازی به وجود نخواهد آمد. در آخر اینکه تغییر همیشه همراه با ترس بوده اما در عین حال همیشه می تواند مثبت باشد، این را به خاطر داشته باشیم که بدون تغییر در روش های سنتی و مشی تبلیغاتی برند، هیچ اتفاق سرنوشت سازی در این صنعت نخواهد افتاد.

منبع: فرصت امروز

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید