کتاب بیشعوری در مورد بیشعوری در دوره معاصر است و تاثیر عمیقی که بیشعورها با نفوذ در قسمت های مختلف جامعه در دنیای معاصر می گذارند.
کتاب “بیشعوری” نوشته دکتر خاویر کلمنت آمریکایی و ترجمه محمود فرجامی در 170 صفحه طی روزهای اخیر روانه بازار مجازی طبع شده است. نام اصلی کتاب “assholism” است و شاید ترجمه این عنوان به بیشعوری به محدودیت واژگان معادل آن در زبان فارسی بر می گردد چرا که بیشعور در ادبیات ما به نادان و احمق و بی ادراک معنا می شود و ای بسا کلمه “پفیوز” به معنای بی صفت و بی غیرت، دلالت معنایی بیشتری برای “اسهولیزم” داشته باشد. در عین حال با توجه به استفاده نویسنده از کلام طنز و سخنان طعنه آمیز در کتاب به نظر می رسد ترجمه عنوان کتاب توسط مترجم، هوشیارانه صورت گرفته و هیچ واژه ای همچون “بیشعوری” در این محتوا نمی تواند مفهوم طنز را نیز بر خود حمل کند.
تصویر روی جلد کتاب اثر معروف نقاشی “ادوارد مونک” نروژی از نقاشان سبک پست امپرسیونیسم با نام “جیغ” است. مونک یکی از منتقدان اخلاقی انسان نوین نیز به شمار می رود و موضوعات مهم آثارش عبارتند از رنج، مرگ و عشق فاسد؛ موضوعاتی که ارتباط مستقیم با “assholism” یا بیشعوری دارند. ترجمه این کتاب همراه با توضیحات مختصر مترجم در پانوشت ها بسیار روان صورت گرفته است و از اغلاط املایی آن که بگذریم ترجمه ای قابل تحسین شده است.
این کتاب انواع بیشعوری را در تقسیم بندی های ذیل می بیند: بیشعورهای اجتماعی، تجاری، مدنی، مقدس مآب، عصر جدید، دیوان سالار، بیچاره و شاکی. از نظر شدت بیشعوری نیز تقسیمات ذیل قابل ذکر است: بی شعور تمام عیار، بی شعور گَه گیر و بی شعور آب زیر کاه (خوشرو و ترشرو). تقسیمات و زیر تقسیمات در این کتاب به نهایت با دقت صورت گرفته آنقدر که به راحتی می توانید تعدادی از اطرافیان تان را در یکی از گروه های بیشعور متصور شوید.
از خصوصیات منحصر بفرد دیگر این کتاب نیز برخی نقل قول های حکیمانه ایست که نه از زبان حکما و اندیشمندان بلکه از قول بی شعورهای تحت درمان ذکر شده است و این برای بی شعورهایی که متن را می خوانند بسیار امیدوارکننده خواهد بود چرا که اگر بپذیرند تحت درمان بروند سخنانی این چنین حکیمانه از آنها صادر خواهد شد و این کم نتیجه ای محسوب نمی شود! از دیگر نکات ریز این کتاب می توان به جدول تدوین شده در صفحه 44 آن اشاره کرد. عنوان این جدول “افراد و گروه های در معرض ابتلای شدید به بیشعوری” است.
به نظر نویسنده، بیشعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیان شان می شود. نویسنده با شوخ طبعی و یک عالمه ماجراهای ساختگی (اما در واقع بسیار شبیه به اتفاقاتی که هر روز دور و بر ما می افتد) نظریه من درآوردی خودش را مطرح می کند: بیشعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید می کند! باید کاری کرد و الا بیشعورها دنیا را نابود می کنند.
خاویر کرمنت (که علی الظاهر واقعا هم پزشک است) در این کتاب طنزآمیز مدعی می شود که بیشعوری (Assholism) یک بیماری و اعتیاد است و نه نوعی بداخلاقی یا سوء رفتار. بعد در قالب یک پزشک که شناخت و درمان بیشعورها را کار خود قرار داده با نظیره نویسی کتاب های عامه پسند روانشناسی به معرفی بیشعوری از زوایای مختلف می پردازد.
50 هزار نسخه از «کتاب بیشعوری» فروش رفته و این رقم اگر نگوییم بی سابقه، لااقل کم سابقه است. در بازار کتاب، به وفور کتاب های روانکاوی، مشاوره و … هستند که اتفاقا تیراژهای بالایی دارند اما این کتاب با آن ها کمی فرق دارد. چند سالی از تحریر «کتاب بیشعوری» توسط «خاویر کرمنت» می گذرد؛ نویسنده شوخ طبعی که در جهان یک بیماری تازه کشف کرده؛ بیماری بیشعوری و قصد دارد به مخاطبان کتابش بگوید چطور با بیشعورهای اطراف شان رودررو شوند و از پس زندگی با آنها برآیند.
حال این سوال مطرح می شود که جامعه ایران، چطور از چاپ این نوع کتاب ها استقبال می کند و آیا می توان بر اساس چنین سلیقه ای در انتخاب کتاب، جامعه را مورد بررسی قرار داد. اولین پاسخ به این پرسش را خشایار دیهیمی با پرسشی تازه پاسخ می دهد: «کشف پاسخی برای این سوال نیازمند تحقیقی اساسی در روانشناسی اجتماعی جامعه است.» او معتقد است که یکی از دلایل استقبال از این کتاب می تواند تبلیغ دهان به دهان آن باشد: «درست مثل شایعه که زودتر از خبر واقعی پراکنده می شود، اشتیاق خرید این کتاب ها هم به سرعت در جامعه سرایت می کند.»
صادق شیرازی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اما از فروش چنین کتاب هایی دفاع می کند: «آنچه در حال حاضر و بیش از هر چیز، جامعه ما به آن نیاز دارد، یافتن خود در مواجهه با دیگران و دیگری است. اینکه ما تا چه حد می توانیم با داده های علمی و گاه حتی با زبان طنز به این نیاز پاسخ دهیم مساله ای است که شاید کم کاری های قبلی باعث شده خیلی به آن پرداخته نشود بنابراین طبیعی است که در دولت جدید، شاهد چاپ کتاب هایی از این دست هستیم.»
حالا می توان این طور در نظر گرفت که لااقل در جامعه فعلی 50 هزارنفر به پند های خاویر کرمنت توجه کرده اند؛ آنجا که یاد می دهد چطور از دست راننده های بی حواس، صاحب خانه های بی ملاحظه و همکاران ساده لوح، آزرده نشویم و بپذیریم آنها نیز جزیی از همین جامعه هستند و اگر این طور باشد، شاید جامعه یک قدم به سمت پذیرش دیگران برداشته، همان شعاری که سال ها سر داده ایم اما خبری از عملیاتی کردن آن نبوده و «کتاب بیشعوری» در حال آموزش آن است!
آیا از اینکه همسایه تان زباله هایش را در جوی آب می ریزد عصبانی هستید؟ آیا تا به حال پیش آمده که در اداره ای برای گرفتن یک امضا روزها و ساعت ها در رفت و آمد باشید؟ آیا احساس می کنید برخوردهای رئیس تان با شما توهین آمیز است؟ تا به حال دلتان خواسته یک صندلی را بر فرق پزشکی بکوبید که وقتی بعد از ساعت ها انتظار و پرداخت حق ویزیت کلان موفق به دیدارش شده اید، بدون آنکه اجازه بدهد در مورد بیماری تان توضیحی بدهید شروع به نوشتن نسخه کرده است؟ آیا از دیدن مجری های تلویزیون عصبی می شوید؟ آیا با شنیدن حرف های سیاستمداران دچار رعشه و ناسزاگویی می شوید؟ آیا وسوسۀ خفه کردن بزرگترهای فامیل که دائم مشغول فضولی و نصیحت و بزرگ تری اند، زیاد به سراغ تان می آید؟ با همکاران از زیر کار دررو و زیرآب زن زیاد دست به یقه می شوید؟ آیا هر هفته دوستانی به سراغ تان می آیند که بخواهند شما را به فعالیت تجاری یا آیین مذهبی جدیدی دعوت یا دست کم چاکرایتان را باز کنند؟ رابطه تان با همسرتان چطور است؟ به فکر جداشدن از او هستید یا آنقدر شرور است که حتی جرئت جداشدن از او را هم ندارید؟ بچه های تخس و شروری هم دارید که همیشه باعث سرافکندگی تان شوند؟
اگر پاسخ تان به این پرسش ها مثبت است، این کتاب برای شماست؛ زیرا شما با بی شعورها سروکار دارید و این کتاب دربارۀ پدیدۀ بی شعوری در جوامع کنونی است که راهنمای عملی ارزشمندی برای شناخت و درمان بی شعوری، خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت و نحوه رفتار با مبتلایان به این بیماری است. اما اگر پاسخ تان به پرسش های بالا منفی است، احتمالا خطر جدی تری شما را تهدید می کند!
برای دانلود کتاب بیشعوری به سایت فیدیبو با آدرس www.fidibo.com مراجعه کنید.