نمایشنامه «مرگ فروشنده» نوشته آرتور اشر میلر، مشهور به آرتور میلر (1915-2005) نویسنده و نمایشنامه نویس آمریکایی است که اصغر فرهادی فیلم «فروشنده» را با نگاهی به محتوا و موضوع آن ساخته است.
شاید در سال 1949 زمانی که میلر «مرگ فروشنده» را به عنوان برجسته ترین اثر خود خلق می کرد، هرگز به ذهنش نمی رسید روزی فیلمی بر اساس همین نمایشنامه، در ایران ساخته شود که تمام رکوردهای فروش را تنها دو روز بعد از اکران جا به جا کند! اکران فیلم «فروشنده»، آخرین اثر اصغر فرهادی، با بازی شهاب حسینی و ترانه علیدوستی، تبدیل به داغ ترین اتفاق هنری ماه های اخیر شد و تعداد قابل توجهی از تماشاگران و منتقدان را به سالن های سینما کشاند. فیلمی که توانست افتخارات زیادی را در جشنواره های بین المللی و به خصوص در جشنواره کن به دست بیاورد.
فرهادی فیلم «فروشنده» را بر اساس تم اصلی نمایشنامه میلر، یعنی «مرگ فروشنده» ساخته و از این نمایش به عنوان یکی از مهم ترین اجزای فیلم استفاده کرده است. او اهمیت این نمایشنامه را از یک موضوع فرعی به یکی از اجزای فیلم ارتقا داده که خود تاکیدی بر وجوه ساختاری و خاص این اثر میلر است.
آرتور میلر با نوشتن این نمایشنامه موفق به کسب سه جایزه اصلی نمایشنامه نویسی، یعنی «پولیتزر»، «تونی» و «جایزه حلقه ادبی منتقدان نیویورک» شد.
نمایشنامه مرگ فروشنده اگر چه در ظرف شش هفته از بهار 1948 نوشته شد، اما 10 سال ذهن میلر را سرگرم خود کرده بود. این نمایشنامه 742 بار در تئاترهای برادوی به صحنه آمد و به همین جهت در زمره ی 5 نمایش برجسته در آمد. از این نمایشنامه فیلم هم تهیه شد. اجرای این نمایشنامه در ممالک مختلف با استقبال میلیون ها تماشاچی روبرو شد. این نمایشنامه در ایران نیز بارها با کارگردانی های مختلف روی صحنه تئاتر رفته است.
اساس نمایشنامه «میلر» فاجعه زندگی مردی است که به قول خودش «بر نیروهای زندگی نظارت و اختیاری ندارد». مسئله ی اصلی بر سر این است که شکل و محتوای زندگی انسان را جامعه سرمایه داری تعیین می کند و هیچ چیز هم نمی تواند جلوی این اتفاق گزنده را بگیرد. انسانی که گویی خون و جانش به رفتار سرمایه داری پیوند خورده و هر روز بیش تر آسیب می بیند. شاید همین دیدگاه میلر است، که «مرگ فروشنده» را تبدیل به اثری ماندگار و بی زمان و مکان کرده است.
مرگ فروشنده را به عنوان یکی از نخستین تراژدی های مدرن در جهان می شناسند. این نمایشنامه روایتگر فروشنده دوره گردِ شصت و سه ساله ای، به نام ویلی لومان است. او کم کم در کارش با کسادی مواجه می شود که همین موضوع روز به روز عرصه زندگی را بر او تنگ تر می کند و تراژدی زندگی او آغاز می شود. ویلی در دنیای خودش زندگی می کند و نمی تواند با دنیای جدید و به اصطلاح مدرن جامعه آمریکا ارتباط برقرار کند. او مدام به گذشته پناه می برد و چرایی ناکامی زندگی خود و دو پسرش را در گذشته می جوید. فروشنده ی شکست خورده نمایشنامه در تضاد و تناقض بسیار به سر می برد و میان آرزوهای او و واقعیت فاصله بسیار است. او می پندارد که پسرانش افراد موفقی هستند در حالی که بیف پسر بزرگ او شغلی ندارد و در مقابل ناکامی هایش دست به دزدی می زند. گرچه احتیاجی به اشیایی که می دزدد ندارد و این کار تنها واکنشی است به سرخوردگی هایش. هپی پسر کوچک تر ویلی وضع بهتری از بیف دارد اما او هم آدم بلندپروازی است و از زندگیش راضی نیست و سرخوردگی هایش را با وقت گذرانی با نامزدهای همکارانش سپری می کند.
پیشنهاد می کنم کتاب مرگ فروشنده نوشته آرتور میلر و ترجمه عطاالله نوریان که در ایران به چاپ پنجم رسیده است را حتما تهیه کنید و بخوانید. برای دانلود کتاب مرگ فروشنده به وب سایت فیدیبو (fidibo.com) مراجعه کنید.