این مردهای غمگین نازنین ، به مناسبت روز مرد

توسط

این متن زیبا از زبان یک زن بیان شده است و نویسنده آن نیز یک زن می باشد. نمی دانم نویسنده اش کیست؟ ولی متن جالبی است و نویسنده واقع بینانه به این موضوع نگریسته است.

یک وقت هایی فکر می کنم مرد بودن چقدر می تواند غم انگیز باشد. هیچکس از دنیای مردانه نمی گوید. هیچکس از حقوق مردان دفاع نمی کند. هیچ انجمنی با پسوند “… مردان” خاص نمی شود. مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلندگو به دست گرفته اند و از حقوق و دردهای دنیای زنانه می گویند. در حالیکه حق و درد دنیای هر زنی یکی از همین مردهاست. یکی از همین مردهای که دوستمان دارند. وقتی می خواهند حرف خاص بزنند هول می شوند. حتی همان مردهای که دوستمان داشتند ولی رفتند.

یکی از همین مردهای همیشه خسته و از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع می کنند و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، درآمد، تحصیل. همه از مردها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشد، پولدار، خوشتیپ، قدبلند، خوش اخلاق، قوی و … و خدا نکند یکی از اینها نباشد.

ما هم برای خودمان خوشیم ها! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی “سگ دو” می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویولن بزند و از مردی که زیر پنجره اتاقمان ویولن می زند توقع داریم که عضو ارشد هیئت مدیره شرکت واردات ترموستات یا کارخانه تولیدی دیزل ژنراتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداری مان بدهند. خوب کار کنند، همیشه بوی خوب بدهند، زود به زود سلمانی بروند، غذاهای بدمزه مان را هم با اشتیاق بخورند، با ما به مهمانی های که دوست داریم بیایند، هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند، دوست های دوران مجردی شان را فراموش کنند، مدام توی جمع قربان و صدقه مان بروند، هیچ زن زیباتری را هم اصلا نبینند و حتی یک نخ سیگار هم نکشند!

مردها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم مردها صبرشان از ما بیشتر است، وقت هایی که داد می زنند، وقت هایی که توی خیابان دست به یقه می شوند، وقت هایی که چکشان پاس نمی شود، وقت هایی که جواب پیامک شب بخیر را نمی دهند، وقت هایی که عرق کرده اند و وقتی که کفش شان کثیف است. تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات شگفت انگیز کوچک غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر می کنیم که نکند من را برای خودم نمی خواهد؟ برای زیباییم می خواهد؟ نکند من را برای شب هایش می خواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم می خواهد؟ در حالیکه دوستمان دارند! ساده و منطقی … مردها همه دنیایشان همینطور است. ساده و منطقی درست برعکس دنیای ما.

بیایید بس کنیم. بیایید میکروفون ها و تابلوهای اعتراض مان را کنار بگذاریم. واقعا مردها آنقدرها که داریم نشانشان می دهیم بد نیستند. مردها احتمالا دلشان زنی می خواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. فقط همین، کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل می کنند، کمی آرامش در ازای قصر رؤیایی که ما طلب می کنیم. برخلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.

پی نوشت 1: مردهای عزیز جوراب هاتون مبارک … بروید و خوش باشید که بهتون جوراب هدیه دادند! به من که همون جوراب را هم ندادند.

پی نوشت 2: اگر می شد از مرد بودن انصراف بدهم اینکارو می کردم و یک ربات می شدم تا بدون احساس باشم و نیازی به درک شدن و آرامش نداشته باشم.

7 نظر
  1. موژان 11 سال قبل
    پاسخ

    روزت مبارک ميثم … برات جوراب پست كنم؟

  2. اکرم 11 سال قبل
    پاسخ

    برای همین بهشون می گن مرد.

  3. زیبا صداقت 11 سال قبل
    پاسخ

    بالا خره یکی پیدا شد و از دنیای مردانه بگه. دنیایی که برای زنها ناشناخته است. در حالیکه از دیدگاه یونگ نظریه پرداز و روانشناس اطریشی هر انسانی از دو نیمه مرد و زن آفریده شده، آنیما نیمه مذکر در وجود زن و آنیموس نیمه مونث در وجود مرد. از دیگاه زیست شناسی هم هورمون های مردانه (تستسترون) و هورمون های زنانه (استروژن) در هر دو جنس ترشح می شوند. لذا یونگ معتقده که وقتی زنی به خوبی خودش را میشناسد گویی نیمی از جنس مخالف را شناخته است و همین مورد برای مرد نیز مصداق دارد. متاسفانه در برخی از دوران های تاریخی، بنا به دلایلی دیواری بین این دو جنس کشیده می شود که این دیوار موجب می شود که هر دو جنس فقط به جذابیت های جنسی توجه کنند نه شناخت های عمیق انسانی و محدودیت های بیش از حد باعث عدم شناخت هر دو جنس از هم شده که خود منبع بروز مشکلات فراوانی در جامعه است از جمله طلاق و جدایی که یکی از آسیب های جدی اجتماعی است.

  4. ناهید 11 سال قبل
    پاسخ

    دنیاهای متفاوت … جالب بود

  5. باران 11 سال قبل
    پاسخ

    تخته سنگی می بینی از یک کوه خاموشی
    و با خود می گویی
    خلقت شان چنین است
    اما اگر مهر بورزی
    خواهی دید مردها که
    آتشفشان عاشقانه اند

    روزتان مبارک هرچند یک روز باشد

  6. هومه 11 سال قبل
    پاسخ

    سلام. بیایید گاهی به آدمها فرای جنسیت بیندیشیم … انسانها نه زنها و نه مردها.

  7. سلیمه حسینی 11 سال قبل
    پاسخ

    وقتی می بینم یه مرد دلش میخاد گریه کنه ولی نمیتونه (البته بس که بهش گفتن مرد که گریه نمیکنه) واقعا دلم کباب میشه آخه چرا چنین حقی ازشون گرفته میشه؟ بخدا اون طفلکی ها هم دل دارن.

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید