اگر عاشق قله ها هستی دره ها را دوست بدار

توسط

ذهن انسان همواره از ناشناخته هراسان است. ناشناخته آن را مختل می کند، ذهن در شیارهای آشنای خودش زندگی می کند در یک الگوی مشخص و شناخته شده به چرخش و چرخش ادامه می دهد. درست مانند صفحه گرامافون.

ذهن از رفتن به سوی ناشناخته وحشت دارد. اما زندگی همیشه در ناشناخته ها حرکت می کند. زندگی را تنها زمانی می شناسی که آماده سفر به ناشناخته شوی ولی تو می ترسی. تو مایلی که زندگی مطابق ذهن تو حرکت کند. زندگی همیشه رو به سوی ناشناخته ها دارد. زندگی یک سیلان است. ما می خواهیم آن را ساکن کنیم. زیرا وقتی چیزی را ساکن کنی می توانی آن را پیش بینی کنی.

تو می خواهی خوشبخت باشی و طالب لذت هستی اما کسی که خواهان لذت است باید رنج آن را بپذیرد درست مانند قله ها و دره ها. اوج ها و قله ها را می خواهید ولی دره ها را نه!؟ پس دره ها کجا بروند؟ بدون دره ها، قله ها چگونه می توانند وجود داشته باشند؟ اگر عاشق قله ها هستی دره ها را نیز دوست بدار. آن ها نیز بخشی از تقدیرند.

هر دگرشی برای پذیرش و زندگی کردن مشکل است اما بعد از مدتی متوجه می شویم که این تغییر، ثروت و غنای زیادی را به زندگی مان بخشیده است. انسان بالغ الگوهای قدیمی و تکراری که بسیار امن اما ملال آور هستند را تکرار نمی کند. این گونه افراد برای پذیرش مسئولیت زیستن با تمام توان به بازبینی دوبارهٔ هر ثانیه خود می پردازند. زندگی هدیه ای حاضر و آماده نیست. تو وارث همان حیاتی هستی که خود آفریده ای. تو از زندگی همان میوه ای را به دست می آوری که بذر آن را کاشته ای. نخست مجبوری به آن معنا ببخشی پس باید آن را به رنگ و موسیقی و شعر درآمیزی. باید خلاق باشی، اگر چنین کردی تو زنده ای.

دنیا پر از آدم های افسرده است که همه عمرشان را در غم و اندوه می گذارانند و گروهی نیز تمام زندگی را بی هیچ دغدغه و با سرور و خوشی به سر می برند. پس این خود ما هستیم که بر کیفیت زندگی خویش تأثیر می گذاریم و بر اساس تصویری که در ذهن داریم شاد یا غمگین می شویم. هوشمندی آن است که خود بهشت را بیافرینی و شادی را به خود هدیه کنی وگرنه نصیبی نخواهی برد. اگر آن را بیافرینی از آن تو خواهد بود درست مانند نفس کشیدن، تا نفس می کشی زنده ای و آنگاه که دم فرو می بندی دیگر نیستی.

ما هر توقعی از زندگی داشته باشیم، همان را به دست خواهیم آورد. اگر در ذهنتان از خود تصویر شخص ضعیفی را ساخته اید، این فکر باعث می شود که دست از تلاش و کوشش بردارید و شرایط ضعف را فراهم کنید. تصاویر ذهنی اساس شخصیت احساس و رفتار شما را تشکیل می دهد بنابراین برای تغییر رفتار خود باید برآوردها، برداشت ها و یا تصاویر ذهنی خود را تغییر دهید و بدین ترتیب موجب افزایش نیرومندی خود شوید.

ما به وسیله اندیشه های خود پیشرفت می کنیم و از نردبان تصوری که از خویشتن داریم بالا می رویم. باید توجه داشته باشیم که نیروی تصور ما ده بار قوی تر از نیروی اراده ما است. دلیلی که بعضی از افراد در شروع کار به سرعت از نظر مالی، اجتماعی و سایر جهات پیشرفت می کنند آن است که نه تنها توانایی انجام آن را دارند بلکه با شور و شوق به سوی هدف مشخصی در حرکتند و با دقت برنامه های آینده خود را تنظیم می کنند.

هدف و برنامه ریزی، مهم ترین ابزار انسان هستند و به طور کلی ادامه زیستن را توجیه می کنند. انسان یک موجود هدف جو است وقتی به دنبال هدفی نباشیم دلیلی برای تلاش نداریم و در نتیجه مثل گندابی در جای خود راکد و بی حرکت می مانیم، در صورتی که طبیعت انسان اقتضا می کند که در حرکت و تکاپو باشد. بدون هدف روح آدمی به پستی گراییده و احساس پوچی می کند و وقتی انسان هدفی نداشته باشد و فردای خود را مانند امروز بپندارد، به تدریج دلتنگ و افسرده می شود.

افراد موفق در هر رشته به طور حتم قوی ترین، سریع ترین، بهترین و باهوش ترین آنان نیستند بلکه پایدارترین افرادند. پایداری نسبت به هدف و تعقیب بی وقفه آن رمز موفقیت است. زندگی تنها یک فرصت برای بالیدن است، برای شدن، برای شکفتن، زندگی در ذات خود تهی است. تا خلاق نباشی نمی توانی زندگی را سرشار از خرسندی کنی. تو ترانه ایی در دل داری که باید خوانده شود و رقصی در وجود داری که باید به حرکت در آید.

یکی از دلایل اینکه همه در زندگی به موفقیت های بزرگ نمی رسند آن است که موفقیت معمولاً چهره خود را در پشت تلاش های جدی و مستمر پنهان می کند. بنابراین باید تمام توان فنی خود را بکار گیرید و به یاد داشته باشید که در دنیا دو نوع سختی وجود دارد: یکی سختی نظم و ترتیب و دیگری سختی افسوس و پشیمانی، اما با این تفاوت که نظم و ترتیب یک گرم وزن دارد و پشیمانی یک تن. جان استوارت می گوید: نیروی کسی که به چیزی معتقد است برابر است با نیروی نود و نه نفر که فقط به آن علاقه مندند.. میل بگذار هر کار تو نشانی از یگانگی تو باشد. فردیت خود را نشان بده. بگذار حیات از وجود تو بر خود ببالد آن گاه زندگی دیگر یک دردسر نخواهد بود، بلکه رایحه ایی خواهد بود دل انگیز.

مردمان موفق مسئولیت تمام کارهای خود را بر عهده می گیرند. این هم وجه مشترک دیگری از افراد موفق و رهبران بزرگ است. این افراد معتقدند که تمام رویدادهای زندگی نتیجه کار و عمل آن هاست. این گونه اشخاص تمام مسئولیت اعمال خود را می پذیرند. اما عده ای دیگر معتقدند که فقط رویداد های زندگی در سرنوشت آن ها نقش دارد. اگر شما هم بر این باورید باید بگویم: با چنین اعتقادی از قبل تسلیم شده اید، زیرا تصور می کنید که از دست شما کاری ساخته نیست و به این دلیل هیچ حرکتی نمی کنید و خود را قربانی کرده اید.

بنابراین می خواهم شما را متقاعد کنم که در هر صورت مسئول زندگی خود هستید و چنانچه خوشحال، غمگین، افسرده، با نشاط، بی حوصله، یا علاقه مند باشید خودتان آن را به وجود آورده اید. گنج تو در وجود توست، جای دیگر در جستجوی آن نباش. هر انسانی با سرنوشتی خاص پا به دنیا می گذارد و باید وظیفه ای را به انجام برساند، پیامی را برساند. کاری را به پایان برد. نه، آمدنت تصادفی نیست. کل را اراده بر این است که کاری را با دستان تو به جایی برساند.

افرادی که در زندگی خود نتایج فوق العاده ایی به دست آورده اند و مردم دنیا به دیده احترام به آنان می نگرند، همواره دارای حس وحدت و یگانگی هستند و رمز موفقیتشان تشکیل یک تیم موفق و همکاری با یکدیگر است. آن ها به شدت جذب کار خود می شوند زیرا باور دارند که حین کار کردن است که چیزهای تازه می آموزند، در این راه رشد کرده و دنیای جدیدی را برای خود کشف می کنند.

پیروزی در نبرد زندگی، همیشه نصیب آن کسی که قوی تر یا سریع تر است نمی شود ولی دیر یا زود در این راه برنده کسی است که ایمان دارد. اگر در گوشه ای بمانید و به ابعاد گوناگون تکامل خود توجه نکنید و اگر به یک مسئله توجه کنید و بقیه مسایل را کنار بگذارید، آنچه به دست می آورید اندک و آنچه می آموزید ناچیز خواهد بود. پس بهترین چیزی را که دارید به دنیا بدهید تا بهترین ها به شما باز گردانیده شود.

منبع: مجله روانشناسی جامعه

برچسب ها :
2 نظر
  1. موژان 12 سال قبل
    پاسخ

    اين خود ما هستیم که بر کیفیت زندگی خویش تأثیر می‌گذاریم و بر اساس تصویری که در ذهن داریم شاد یا غمگین می‌شویم. در اين راه برنده كسي است كه ايمان دارد.
    چه مقاله مفيدي، يادآوري اين مطالب گاهي لازمه

  2. مهوش 12 سال قبل
    پاسخ

    من ترانه ایی در دل دارم و تو نيز.. و رقصی در وجود و تو نيز…آري اگر عاشق قله ها هستيم دره ها را نيز بايد دوست بداريم… زيبا بود

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید