اینروزها با افزایش و گسترش روزافزون آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، بیش از پیش نیاز است از زندگی شهری و هوای آلوده آن هر چند کوتاه دور شده و قدم در طبیعت پاک روستا بگذاریم؛ جایی که بشود آسمان آبی را تماشا کرد و با خیال آسوده نفس عمیق کشید تا ریهها از هوای پاک و باطراوت پر شوند. اگر دنبال چنین جایی میگردید، روستاهای وردیج و واریش در دل کوههای شمال غرب تهران، جایی است که باید بار سفر را بسته و در یک روز آخر هفته به همراه خانواده یا دوستان، راهی آنجا شوید. چون حداقل اش دسترسی به آن راحت و بدون ترافیک هست.
در غربی ترین نقطه شهر تهران و شمال وردآورد (اتوبان تهران – کرج)، جادهای کوهستانی و پر پیچ و خم در کنار دره و رودخانه به روستای وَردیج و پس از آن به روستای واریش منتهی میشود. روستای واریش در موقعیت N ′49˚35 و E ′10˚51 در شمال غربی تهران واقع شده است. جاده ای آسفالته به سبک و سیاق جاده امام زاده داود که با شیب نسبتا زیاد در مجاورت دره ارتفاع گرفته است و شما را به طبیعت زیبای کوه های البرز مرکزی رهنمون می سازد. باغ های گیلاس روستاهای وردیج و واریش در فصل بهار و اردیبهشت ماه با شکوفه های زیبای گیلاس سفید پوش می شود که مناظر چشم نوازی را بوجود می آورد.
صبح جمعه رانندگی در جاده کوهستانی و خلوت منتهی به واریش که کوه های اطرافش کم و بیش سفید پوش بودند خالی از لطف نبود. همینطور قدم زدن در روستای واریش که در این روز کوه هایش سفیدپوش بود. لذت قدم زدن در کوچه های خلوت روستا را در همه دوستان می دیدم. برنامه ما بودن در کنار همدیگر و گذراندن لحظاتی خوش در کنار هم بود و البته در صورت مساعد بودن شرایط صعود به قله! که در نهایت هم به همراه یکی از دوستانم به قله 3400 متری پهنه حصار صعود کردیم.
واریش روستای کوچک و خلوتی هست که بیشتر از چند خانوار امروزه در آن زندگی نمی کنند و بیشتر خانه ها نوساز و خالی از سکنه هستند که ظاهرا بیشتر بصورت فصلی و یا هر از گاهی در تعطیلات از آنها استفاده می شود. بالای روستا، به سمت راست و در امتداد دره، یک جاده خاکی عریض هست که مسیر صعود به قله 3400 متری پهنه حصار هست. اگر خواهان کمی پیاده روی بیشتر و یا یک کوهپیمایی سبک هستید می توانید در این مسیر که شیب زیادی هم ندارد کوهپیمایی کنید. این جاده را به نام و یاد شهید خلبان واریشی “مسیح الله دین محمد” نامگذاری کرده اند.
درههای عمیق، باغهای سرسبز و کوههای مرتفع، مناظر چشمنوازی است که در طول جاده و در طی مسیر، چشمهای زیبابین و کنجکاو شما را به خود جلب خواهند کرد. ارتفاع روستای وردیج از سطح دریا یک هزار و 850 متر و ارتفاع روستای واریش، 2 هزار و 250 متر است. قرار گرفتن روستا در موقعیت کوهستانی و غربی ترین نقطه شهر تهران و در مجاورت بادهای غرب به شرق تهران، عاری از هرگونه آلودگی تنفسی بوده و دارای آب و هوایی خنک می باشد.
زبان اهالی روستا فارسی و تقریباً بدون لهجه خاصی بود. امتداد روستای واریش از شمال به جنوب بوده و در دره ای محصور از شرق و غرب با کوه های لیچه می باشد. روستا را می توان به سه قسمت تقسیم کرد:
1. در شمالی ترین قسمت روستا حوضچه های تعبیه شده جهت جمع آوری آب رودها، چشمه ها، و آبهای سطحی جهت آبیاری باغها و تهیه آب شرب روستا.
2. در قسمت میانی روستا باغ های وسیعی از درختانی چون گردو، سیب، خرمالو، توت و شاتوت وجود داشت.
3. در جنوبی ترین بخش خود روستا قرار دارد که دارای 2 نوع خانه و ساختمان است: یکی خانه های اهالی و بومیان و دیگری ویلاهای بزرگ و کوچک و رنگارنگ که تعداد زیادی از آنها خالی از سکنه و خالی از تجهیزات زندگی می باشد و حتی برخی از پنجره های آنها شیشه ندارد.
با توجه به تابلوی ورودی روستا با مضمون “ورود افراد متفرقه به روستا و داخل شدن در باغها ممنوع می باشد”. جهت رفاه حال روستاییان بهتر این است که از این مسیر حرکت کرده تا بدون ورود به روستا و باغ ها به قله صعود داشته باشید. یک جاده خاکی در ضلع غربی روستا وجود دارد که به ضلع شمالی قله لیچه (پشت قله) جهت صعود به قلل پهنه حصار وجود دارد و مسیر اصلی جهت صعود به قلل پهنه حصار از روستای کندر واقع در ابتدای جاده چالوس می باشد. (برای رسیدن به روستای کندر ابتدا وارد جاده چالوس می شویم و در همان چند کیلومتر اول، تابلوی کوچک زردرنگ کندر در سمت راست جاده و در کنار یک پل آهنی باریک نمایان است)
دسترسی به منطقه
کیلومتر 16 اتوبان تهران-کرج، بعد از ایران خودرو و قبل از پمپ بنزین وردآورد با دیدن تابلوی شهرک دانشگاه صنعتی شریف و ایستگاه متروی وردآورد وارد مسیر شهرک شده و مستقیم به سمت بالا حرکت کنید تا در انتهای بلوار (خیابان شهید اردستانی) تابلوی روستاهای “وردیج و واریش” را مشاهده کنید. از اینجا جاده آسفالته پس از حدود 12 کیلومتر ابتدا به روستای وردیج و پس از 4 کیلومتر دیگر در انتها به روستای واریش ختم می شود.
از سمت کرج می توانید پس از رسیدن به پمپ بنزین وردآورد از طریق زیرگذر به سمت مخالف اتوبان رفته و از جاده کنار پمپ بنزین خود را به شهرک و خیابان شهید اردستانی برسانید.
از متروی وردآورد سواری برای روستای وردیج و واریش موجود می باشد.
دسترسی دیگر از انتهای بزرگراه شهید همت، بلوار پژوهش، شهرک دانشگاه شریف، خیابان شهید اردستانی می باشد.
روستای واریش دارای مسجد و سرویس بهداشتی (بیرون و روبروی مسجد) که همیشه باز و قابل استفاده می باشد.
از روستای واریش یک جاده خاکی ماشین رو به سمت روستای کندر و جاده چالوس هست که در گذشته مسیر ارتباطی قدیم روستا بوده و ظاهرا سالیان اخیر و پس از آسفالت شدن جاده منتهی به وردآورد، آن جاده مسدود و غیرقابل عبور برای ماشین ها شده است.
با تشکر از دوستان عزیزم به نام های حامد غلامی؛ یوسف سیدلر؛ یاسر عباسی و علی زاهدی که در این برنامه همراه من بودند.
عکس ها: میثم رودکی
تاریخ: جمعه – نوزدهم دی ماه 1393
بسیار زیبا و متن خوبی نوشتین. روز خوبی بود. امیدوارم بازم تکرار بشه. این هفته یعنی تاریخ 93/11/17 چین کلاغ یادت نره میثم جان.
یاد ایران عزیز در قلبم زنده شد. ازت ممنونم.
سلام
تا میتوانید از طبیعت لذت ببرید.
پیروز و موفق باشین.
خوش به حالت میثم….
سلام
با خوندن متن من هم لذت بردم از سفر تون . واقعا لذت بخش بود.
چه عکسهای قشنگ و حرفه ای
دوستان جدید
امیدوارم همیشه به خوشی و شادی باشی 🙂
منم میگم خوش بحالتون. امیدوارم براتون تکرار بشه..شاد باشین
لذت بردیم همیشه سربلند باشید
به راستی که منطقه ی خیلی زیبا می باشد، کاش در مورد کوه های بلند خراسان، جاهایی که کرمانج ها موقع ییلاق و قشلاق در آن ساکن می باشند، هم مطلب می گذاشتین. سپاس فراوان. کرمانج ماکو
سلام م م م م م . من رو بُردین به خاطرات ٢۵ تا ٣٠ سال پیشم. بچه بودم. مِرسی از این توضیحات قشنگ. اشکم درومَد. خاطرات بچگی و باغهای میوه خوشگل و کوهنوردی های اون موقع. کاش که از لب چشمه واریش هم عکس میگرفتین. البته شاید ممنوعه اونجا رفتن. من سالهاست که واریش نرفتم، چون الان سالهاست که کانادا زندگی میکنم. پدر بزرگ من از سمت مادرم، بزرگِ روستا بود. یکی از اون خونه های بالای ده، کنار همون جاده ای که کوهنوردها رو میبره پهنه حصار، خونه مامان منه که از پدرش إرث رسیدن. تابستونا بیشتر اونجا میمونن. بهترین هوای دنیارو داره. قدیما پُر از گَاو و گوسفند و خَر و الاغ بود. الان همه اکثرا یا شهرنشینن، یا ایران نیستن. البته همه سر مراسم مذهبی مسجدِ ده رو خالی نمیزارن، بالآی ١٠٠٠ نفر محرم ها مهمون میره واریش. مردمش خیلی مهمان نوازن. یکی بود قدیما شیر و ماست و پنیر محلی میزد. الان خیلی پیر شده. اسمش مَش رضا بود، معروف به رضا شیری. یه الاغ داشت. همیشه سینه کوه عَرعر میکرد. الان الاغش مُرده نمیدونم شما با الاغ کی عکس گرفتین. کلی خاطره زنده کردین. به همه توصیه میکنم برن پهنه حصار. خیلی خوشگله. من اجازه دارم متنتون رو در فیسبوکم شِر کنم ؟؟؟ بازَم ممنون
سلام. اختیار دارین. هر جا دوست دارید شیر کنید.
سلام دوست گلم. کتاب شعر حیدربابایه سلام اثر ارزشمند استاد شهریار را بخون
سلام بازهم به واریش سر بزنید! چرا امسال زمستون نیومدید؟ سعی کنید در مناسبت های مذهبی تقویم مثل تاسوعا و عاشورا و اربعین و اواخر ماه صفر برای کوهنوردی به واریش بیایید تا روستا خالی نباشه و مردم مهمون نواز واریش بتونن ازتون استقبال و پذیرایی کنن. متشکرم که یاد روستای مارو تو قلب هم وطن هامون زنده نگه داشتین.
سلام. پنجشنبه هفته پیش با خانواده رفتم واریش خیلی خوش گذشت از آب چشمه هم کنار رودخانه خوردیم بعد از بغل رودخانه رو به بالا کوهپیمایی کردیم مردمان مهربونی داردو مناظری زیبا.
سلام دوستان عزیز من قصد دارم فردا برم سمت این روستای قشنگ از بس که تعریفای قشنگی نوشتید فقط اینکه آیا مسیر رفتن به این روستا مسیر مناسبی هست اگر مرد همراهمون نباشه مشکلی پیش نمیاد ؟