مجسمه های بودا در بامیان (قبل از ۲۰۰۱ میلادی)، با استناد به تاریخ گذاری رادیوکربن حدود سال های ۵۴۴-۵۹۵ میلادی و ۵۹۱-۶۴۴ میلادی تراشیده شده است.
مکان: بامیان، افغانستان
معیار ثبت فرهنگی: i، ii، iii، iv، vi.
شمارهٔ ثبت: ۲۰۸-۰۰۱
تاریخ ثبت: ۲۰۰۳
در خطر؟ ۲۰۰۳–اکنون
مساحت: ۱۰۵ هکتار
منطقه حائل: ۲۲۵.۲۵ هکتار
مختصات: ۳۴٫۸۳۲۰°شمالی ۶۷٫۸۲۶۷° شرقی
موقعیت مجسمه بودا در بامیان در افغانستان
مجسمه های بودا در بامیان اشاره به تندیس های بزرگی که در دل کوه در استان بامیان افغانستان ساخته شده بودند دارد. بنای ایستادهٔ این مجسمه های تاریخی در کناره های صخره ای هنگام رواج آیین بودایی در افغانستان در درهٔ بامیان کنده کاری شده بودند. مختصات جغرافیایی مکان این مجسمه ها از کابل در حدود ۲۳۰ کیلومتر (۱۴۰ مایل) به طرف شمال غربی بوده است. این دو مجسمه به بلندی ۵۳ متر و ۳۵ متر، در کنار مجموعه ای از بناهای تاریخی در این محل برای زمانی طولانی از جاذبه های اصلی گردشگری در افغانستان بودند. تندیس کوچکتر در سال ۵۰۷ میلادی و تندیس بزرگتر در سال ۵۵۴ میلادی ساخته شده است. این دو تندیس، نشان دهندهٔ سبک کهن هنر یونانی و بودایی بوده است؛ که در مناطق آسیای مرکزی به ویژه در افغانستان رواج داشته است.
ساختار و بزرگی و بلندی مجسمه های بودا
پیکر ۵۳ متری بودا در یک تالار یا غارکوه سنگی قرار داشت یا تراشیده شده بود که ارتفاع اش ۵۸ متر اندازه گیری شده است. پیش از انفجار و نابودی اش زینه مارپیچی و پله های در پهلوی پیکره ها بود در سنگ کوه پاره تراشیده شده بود که گردشگران و دبیرستانی ها بالای فرق سر بودای بزرگ بالا می رفتند و در آنجا سقف تالار اش با تصویرهای شخصیت های مدنیت های گوناگون نقاشی شده بودند که با شخصیت های هندو اروپایی مانند تصویر رومی و رومن کاتولیکی شباهت داشتند. عده ای از دانشمندان این نظریه را مردود می دانند زیرا در آن زمان دین عیسویت وجود نداشت؛ و اما باستان شناسان اروپایی گذشته تراشیدن این پیکره ها را بین سال های ۳۰۰ و ۷۰۰ میلادی می دانند که دین عیسویت از سوی روم شرقی «ایستانبول» (کنستانتین) امپراتوری روم شرقی عیسویت را به نواحی شرقی ایران زمین آوردند.
پیکر ۳۵ متری بودا در یک تالار یا غارکوه سنگی با ارتفاع اش ۳۸ متر اندازه گیری شده است. یعنی که بلندی اتاق شاهمامه دو متر از تندیس بزرگ تراند. هنوز بزرگی تندیسهای حتی از سوی باستان شناسان معتبر به ارتفاعات گوناگون پنداشته شدند؛ و اما گروه پژوهشی دانشگاه ارتش آلمان مونشن (مونیخ) بلندی را در سال ۲۰۰۳ میلادی اندازه گیری کردند که ارتفاع تاقچه ها ۵۸ متر و ۳۸ و ارتفاع پیکره ها که به همان اندازه می باشند که باستان شناسان در سال های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بدون نور لیزر اندازه گیری کرده بودند. پژوهشگران دانشگاه نظامی مونیخ اندازه ها را، برای اندازه صلصل از پا تا سر ۵۳ متر و دیگری ۳۵ متر اندازه کردند.
صلصل که زن اش مامه شاه بود در تختی استاده بود و نه در روی زمین. اگر به اعداد پیکره های بامیان نگاه ژرف کنیم در می یابیم که یک عدد عکس عدد دیگراند. صلصل سمبل مرد گفته شده و شاهمامه سمبل زن، درمیان این دو، ۸ واحدی کوچک دیگری وجود دارد که نماد از فرزندان می باشد طرزی یک تندیس خوابیده را خواست ثابت نماید که هزار فوت یعنی برابر به برج ایفل باشد و در خارج از افغانستان به اندازه ۳۲۳ متر گفته شد که نمونه نیاکان است. این دو از هم در فاصله واحد ۸۰۰ متری قرار داشتند. روش زردشتی و در ادیان هندوییسم عدد هفت عدد مقدس گفته می شد. در دین بودایی به همین هفت نیکوی راه هشتم (تمرکز نیک) به عنوان راه اصیل هشتگانه افزوده شد. عدد هشت عدد مبارک شد.
بزرگ ترین بت، صلصال نام دارد به معنای گل خشکیده و بت دیگری شهمامه به معنای شهبانو نام دارد. به نظر احمد علی کهزاد گرچه در قرون نخست میلادی تا آمدن اسلام، بامیان مرکز فرهنگی و دینی بوداییان بوده است اما تندیس های ایستاده چندان ربطی به بودا ندارند، زیرا آن ها قطعا چهره یک مرد و زن را نمایش می دهند در حالی که بودا هیچگاه در کنار همسرش دیده نشده است. نظریه دیگری که منجر به بودایی بودن تندیس ها شده است به اینصورت است که چون بت صلصال کوچک تر از اندازهٔ که می خواستند شد به ناچار در کنارش شهمامه را تراشیدند.
در آغاز قرن هفتم یاقوت شرح مفصلی درباره بامیان و بت های بزرگ بامیان ذکر نموده گوید آنجا بتخانه ایست بسیار بلند بر ستون هایی استوار و در آن، شکلِ همهٔ پرندگانی که خداوند آفریده است نقش گردیده و بر سطح کوه دو بت بزرگ از پایین تا قلهٔ کوه کنده شده است که یکی را سرخ بد و دیگری را خنک بد (بودای سرخ و بودای خاکستری) می نامند و گویند آن ها را در تمام جهان همتایی نیست. قزوینی نیز از خانهٔ زرین بامیان و دو مجسمهٔ بزرگ بودا سخن رانده است.
گفت های زیادی در مورد ساخت مجسمه های بودا در بامیان وجود دارد. باستان شناسان می گویند احتمالاً این بناها در بین سال های ۳۰۰ و ۴۰۰ میلادی ساخته شده است. بعضی ها هم با دقت بیشتر می گویند که مجسمه بزرگ بودا (۵۳ متر) در قرن پنجم میلادی و مجسمه کوچک در نیمه دوم قرن سوم میلادی ساخته شده و دکورهای اطراف آن از جمله آشیانه ها در قرن بعدی تراشیده شده اند. اما بعضی باستان شناسان به این باورند که ساخت مجسمه های بودا ۸۰۰ سال قبل از میلاد صورت گرفته است. در قرن هجده و نوزده میلادی اکثر اسنادهای تاریخی افغانستان در رابطه به بودای بامیان توسط سلاطین آن زمان نابود شده است.
سرانجام در روز نهم مارس سال ۲۰۰۱ میلادی مطابق با(۱۳۷۹ خورشیدی) نیروهای طالبان به فتوای ملا محمد عمر به روی مجسمه های غول پیکر بامیان آتش گشودند تا در شامگاه یازده مارس از صلصال و شهمامه تنها دو حفره باقی ماند. تندیس های بودا در بامیان، تا قبل از آنکه در زمان حاکمیت طالبان تخریب شوند، بزرگ ترین تندیس های بودا و بلندترین مجسمه های سنگی در جهان به شمار می آمدند. به باور برخی از کارشناسان مجسمه های بودا در بامیان اگر تا دیروز نمادی از دیرینه تاریخی در این سرزمین بوده امروز یادگار سال های حاکمیت افراط گرایی مذهبی در این کشور است حرکتی که جهان را تکان داد. یونسکو این اقدام طالبان را «دهشت افکنی فرهنگی» نامید.
تخریب های مجسمه بودا در طول تاریخ
پیش از طالبان نیز، مجسمه های تاریخی بودا ضربه های فراوانی دیده بود. مسلمانان عرب اولین بار در زمان حجاج بن یوسف بر بامیان تسلط یافتند و تعداد زیادی از معابد و مجسمه های آن را با زیور آلات و اشیای قدیمی را به غنیمت بردند. آن ها معبد طلایی بیت الذهب و روکش طلایی صورت پیکره های بامیان را از بالای پیشانی بطرف پایین تراشیدند تا از حالت بت بودن خارج شود. چنگیز خان در سال ۱۲۲۲ اورنگ زیب در سال ۱۶۸۹ و عبدالرحمان خان در سال ۱۸۹۲ میلادی هر کدام به نوبه خود برای تخریب این دو مجسمه تلاش کردند و بر پیکر آن ها صدماتی وارد ساختند. در آغاز دهه نود میلادی نیز در جریان جنگ های داخلی مجاهدین افغان، مجسمه های بودا، از آسیب مصون نماند.
در ادبیات فارسی
عنصری در شعری حکایت سرخ بُد و خِنک بُد (نام دو بت بامیان) را روایت کرده است. ابوریحان بیرونی این حکایت را با عنوان «صنمی البامیان» به عربی ترجمه کرده است.
چگونگی فرمان نابودسازی مجسمه های بودا
در سال ۱۹۹۹، ملا عمر فرمان حفاظت از تندیس های بودا در بامیان، که در سدهٔ ۶ میلادی بر صخره ای در دره بامیان هزاره جات کنده کاری شده بودند، را داد.
ولی در مارس ۲۰۰۱، تندیس ها از سوی طالبان، با دستور شخص ملا عمر، نابود شد. ملا عمر، رهبر عالی طالبان، علت دستور نابودسازی تندیس ها را در گفتگویی توضیح داد: من نمی خواستم تندیس های بودای بامیان را نابود کنم. در واقع، برخی از خارجی ها نزد من آمدند و گفتند که مایلند کارهای بهسازی بودای بامیان را که در پی بارندگی کمی آسیب دیده بود، انجام دهند. این مرا شوکه کرد. من فکر کردم، این افراد بی احساس به هزاران انسان زنده-افغان هایی که از گرسنگی می میرند-توجهی ندارند، اما نگران اشیاء غیر زنده مانند بودا هستند. این بسیار اسفناک بود. از همین روی، من دستور نابودسازی آن را دادم. اگر آن ها برای کارهای بشردوستانه آمده بودند، من هرگز این دستور را نمی دادم.
سپس سید رحمت الله هاشمی، سفیر سیار طالبان، نیز گفت که نابودسازی تندیس ها پس از پیشنهاد یک کارشناس سوئدی ترمیم سازه های تاریخی برای بازسازی تندیس ها ازسوی شورای دانشمندان انجام شد. گزارش شده است که هاشمی می گوید: «هنگامی که شورای مرکزی افغانستان از آن ها خواست تا به جای بازسازی تندیس ها پول خورد و خوراک کودکان را تأمین کنند، آن ها نپذیرفتند و گفتند، “نه، این پول فقط برای تندیسها است، نه برای کودکان”. در نتیجه، تصمیم به نابودسازی تندیس ها گرفته شد».
این کار، عتراض بین المللی کشورهای گوناگونی چون ژاپن، هند، سریلانکا، کره جنوبی، نپال، ایران، قطر و روسیه را در پی داشت. حتی عربستان سعودی و امارات متحده عربی که هر دو جزء سه کشوری بودند که امارت اسلامی افغانستان را به رسمیت شناختند، این کار طالبان را محکوم کردند. شاخهٔ عربی یونسکو، این نابودسازی را «وحشیانه» نامید.