پیام تسلیت به جناب آقای كدخدایی

توسط

جناب آقای كدخدایی استاد گرامی

از شنیدن خبر فوت خواهر گرامی تان بسیار متاثر شدیم. ما این واقعه دردناک را خدمت شما و خانواده محترم تان تسلیت عرض می کنیم و از درگاه خداوند متعال برای جنابعالی صبر مسئلت داریم و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام آرزو می کنیم. ما را نیز در غم خاموش شدن آن شمع نورانی شریک بدانید. آرزو می کنیم که وسعت صبر شما و خانواده گرامی به اندازه دریای غم تان باشد.

از طرف شاگردان شما در تیم هیمالیانوردی استان

1 نظر
  1. گولد پرایس 12 سال قبل
    پاسخ

    چه تلخ است روابطمان این روزها که چیزی نیست جز حسابگری: مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملانصرالدین را نیز دعوت کرده بودند. وقتی می خواست وارد شود، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضنون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان. ملا از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر: از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند. ملا طبعا از درب دومی وارد شد. ناگهان خود را در کوچه دید، همان جایی که وارد شده بود.این داستان حکایت زندگی ماست. کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم (رابطه هایی را آغاز می کنیم) اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود، رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم.روابط عاطفی ما چیزی بیشتر از الگوی حاکم بر مناسبات تجاری و اقتصادی نیست.عشق بر مبنای ترس و ضعف محاسبه گر است. اگر محبتی می کنیم توقع جبران داریم دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد. حساب و کتاب دارد. اگر کسی را دوست داریم به خاطر این است که لیوان نیازمان پر شود. اگر رابطه ای سود آور نباشد آن را ادامه نمی دهیم.و چه ستمگر است آنکه از جیبش به تو می بخشد، تا از قلب تو چیزی بگیرد.

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید