حاشیه اقیانوس آرام (به انگلیسی: Pacific Rim) یک فیلم علمی تخیلی آمریکایی محصول سال 2013، به کارگردانی گیرمو دل تورو و نویسندگی دل تورو و تراویس بیکام است. در این فیلم بازیگرانی همچون چارلی هونام، ادریس آلبا، رینکو کیکوچی، چارلی دی و ران پرلمن ایفای نقش کردهاند. گیرمو دل تورو کارگردان فیلم قصد ساخت قسمت دوم این فیلم را نیز دارد.
«حاشیه اقیانوس آرام» اکشنی پر هیجان و جذاب است که به خوبی یک اثر بلاک باستر را معنا می بخشد. کلید لذت بردن از «حاشیه اقیانوس آرام» این است که در هنگام تماشا، نباید حواستان را معطوف به شخصیت ها و روایت داستان کنید. چنانچه قصد دارید به دیالوگ های بین شخصیت ها فکر کنید، از الان باید بگویم که همه این دیالوگ ها احمقانه و بی ارزش هستند و تمام و کمال در حد یک اثر بلاک باستری می گنجند. پس لذت تماشای یک اثر تمام اکشن با هیولاهایی عظیم و جلوه های ویژه جذاب را فدای تمرکز بر روی داستان و فرم روایت و دیالوگ ها و تصمیم های احمقانه شخصت ها و … نکنید. موسیقی زیبا و حماسی که در جریان فیلم می شنوید، ساخته رامین جوادی، آهنگساز ایرانی الاصل است.
خلاصه داستان: داستان فیلم در سال 2020 رخ میدهد، جایی که زمین توسط هیولاهای فضایی مورد حمله قرار گرفته است. این هیولاهای عظیم به وسیله یک درگاه واقع در کف اقیانوس آرام وارد زمین میشدند. برای رویارویی با این هیولاها بشر به فکر ساخت رباتهایی غول پیکر به شکل انسان شد، که به وسیله دو خلبان که ذهن شان توسط رشتههای عصبی به یکدیگر متصل میشود، هدایت میشدند.
رالیگ بکت (چارلی هونام) به همراه برادرش از هدایت کننده های ییگر هستند در یک برخورد با کایجو ها آنها متوجه می شوند که این کایجو از نمونه های قبلی قوی تر است و به سادگی از پای در نمیآید طی این درگیری برادر رالیگ بکت کشته می شود و او خود را به تنهایی به ساحل می رساند و به مدت 5 سال از کار کناره گیری می کند اما پس از مدتی با جهش ژنتیکی کایجو ها شکست ییگرها ادامه میابد و مقامات تصمیم می گیرند پروژه ییگر را تعطیل کنند و تنها بودجه محدودی برای مدت کوتاه در اختیار این پروژه قرار می دهند از همین رو استاکر پنتکاست (ادریس آلبا) تصمیم می گیرد تا گروهی از شایسته ترین خلبان ها را جمع کند و به کمک آنها حفره کف اقیانوس آرام را که کایجو ها از آن وارد می شوند را مسدود کند از همین رو دوباره بکت (چارلی هونام) را دعوت به کار می کند تا به کمک او یک تیم جدید تشکیل دهید و با چهار یگر باقیمانده عملیات را به اتمام برساند.
در فیلم حاشیه اقیانوس آرام ما شاهد برخاستن هیولایی بسیار بزرگ از اعماق اقیانوس هستیم که هدفش نابودی انسانها و استفاده از منابع بسیار ارزشمند آنان است. انسانها نیز برای مقابله با این هیولای بی شاخ و دم که “کایجو” نام دارد، متحد شده اند و قرار هست تا روبات های جنگی قدرتمندی به نام “جیگرز” که توسط ذهن دو انسان کنترل می شود را برای مبارزه با کایجو، اعزام کنند. اما با افزایش لحظه ای قدرت کایجو و ضعف جیگرز ها در مقابله با این هیولای قدرتمند، به نظر می رسد که شکست بسیار نزدیک باشد و نیروهای ویژه نیز به نوعی، شکست را پذیرفته اند. اما آنها تصمیم می گیرند از آخرین شانس خودشان هم استفاده کنند و دو خلبان را برای مقابله با کایجو، بکار بگیرند. اولین خلبان فردی به نام رالی بکت است که که به دلیل اتفاقاتی که در گذشته اش رخ داده، مدتهاست که خلبانی نمی کند و دومی یک خلبان تازه کار و بی تجربه به نام ماکو موری می باشند.
درباره فیلم: «فیلم حاشیه اقیانوس آرام» بر اساس انیمه ای ژاپنی که گیلرمو دل تورو در دوران نوجوانی آن را دیده بود، ساخته شده و مسلماً انیمه مذکور بسیار خوش شانس بوده که یکی از تماشاگرانش، دل تورو بوده است. گفته شده که دل تورو که از بچگی علاقه بسیار زیادی با روبات و انیمه های ژاپنی داشت، ابتدا طرحی “ژاپنی الاصل” به کمپانی برادران وارنر به جهت ساخت ارائه کرد که در همان چند روز اول رد شد! اما در نهایت با بازنویسی فیلمنامه و خارج کردن برخی جزئیات ژاپنی از داستان، در نهایت وارنر راضی شد تا وی اثری را خلق کند که از کودکی آرزوی ساخته شدنش را داشته است.
«حاشیه اقیانوس آرام» اثری در قد و قامت بلاک باستر محسوب می شود که اولین بار، هنگامی که تصاویر و اطلاعات درباره هیولاهای این فیلم منتشر شد، باعث بر زبان افتادن نام فیلم و کنجکاوی تماشاگران شد. در ادامه، سازندگان فیلم ادعا کردند که هیولاهای موجود در فیلم تا به امروز، بسیار بزرگتر از آنچه که تابحال در هالیوود شاهد بوده ایم هستند.
مدتی بعد، تریلری کوتاه از فیلم منتشر شد که حیرت مشتاقان سینمای اکشن را به همراه داشت. در این تریلر کوتاهی، ما با هیولایی مواجه بودیم که ابعادش بسیار بزرگ تر از سطح رایج آثار بلاک باستری نظیر «ترنسفورمز» بود. همچنین با تصاویر کوتاهی که از اکشن فیلم منتشر شد، به نظر می رسید که باید با اثری مملوء از سکانس های اکشن و درگیری مواجه باشیم که آدرنالین خون را به بالاترین حد خود خواهد رساند که همینطور هم هست.
«حاشیه اقیانوس آرام» وضعیتی کم و بیش شبیه به سری «ترنسفورمرز» دارد. روبات هایی عظیم الجثه که دائم در حال جنگ و نزاع با یکدیگر هستند و در مواقعی هم ما اصلاً نمی دانیم که کدامیک در حال پیروزی هست! اما تفاوت عمده ای که «حاشیه اقیانوس آرام» را از سری «ترنسفورمرز» جدا می کند، وفادار ماندن گیلرمو دل تورو به اصالت انیمه های ژاپنی است که رنگ و روی جذاب تری به «حاشیه اقیانوس آرام» بخشیده است. خوشبختانه در بخش فیلمنامه هرگز داستان فیلم؛ خود را گم نمی کند و با استفاده از اکشن پر زرق و برق، سعی در سرگرم کردن مخاطبش ندارد. دل تورو به خوبی موفق شده تا فیلمنامه ای که معمولاً کمترین اهمیت ممکن را در چنین آثاری دارد، تا حد قابل دفاعی به تماشاگران ارائه کند. وی با پرداخت به جزئیات، به خوبی تماشاگر را به عمق داستان و زندگی شخصیت ها وارد می کند. وی در ابتدای فیلم در یک مقدمه هیجان انگیز، به تاریخچه کایجوها اشاره می کند و چند تصویر هیجان انگیز هم از هنرنمایی های این روبات غول پیکر را به تصویر می کشد و در ادامه پس از معرفی این روبات عظیم الجثه، شروع به پرداخت شخصیت های داستان و در اصل، دو قهرمان اصلی می کند که در این بخش هم تا حدودی موفق بوده است.
گیلرمو دل تورو هرگز داستان نویس خوبی نبوده و همانطور که بارها گفته، به جهت مشاهده جلوه های ویژه به سینما علاقه شده و از ابتدا هم همواره تمرکزش بر روی این موضوع گذاشته شده است. حالا هم که اثری نزدیک به 200 میلیون دلاری را به جهت کارگردانی به او سپرده اند، وی بهترین داشته های فنی اش را در این زمینه به کار گرفته تا شاهد بهترین کیفیت در صحنه های اکشن فیلم باشیم که باید بگویم عالی و جذاب هستند.
دل تورو با تجربه های ارزشمندی که در زمینه مدیریت جلوه های ویژه دارد، به بهترین شکل ممکن فیلم را مرتب کرده و با زمان بندی دقیق، به مخاطب ارائه کرده است. خوشبختانه اکشن «حاشیه اقیانوس آرام» هرگز شلوغ و بی برنامه پیش نمی رود و بسیار حساب شده و با ضرباهنگی دقیق به جلو سوق داده می شود که همین امر سبب می شود در تمام دقایق فیلم، تماشاگر از اکشن فیلم لذت برده و گذر زمان را احساس نکند. فیلم مملو از انفجارهای پی در پی، جنگ بین روباتها و تبلور جدیدترین جلوه های ویژه است. هر چیز دیگری غیر از اینها در فیلم به شدت توی ذوق میزند. اما برای دل تورو علاوه بر شگفت زده کردن بیننده چیزهای دیگری نیز اهمیت دارند: شخصیت سازی، روابط، پیشرفت روایی داستان و …
بازیگران فیلم حاشیه ی اقیانوس آرام در نقشهای خود راحت و بی دردسر ظاهر شده اند و گیلرمو دل تورو بازی های خوبی از آنان گرفته است. شاید مشهورترین بازیگران فیلم آدریس اِلبا و ران پرلمن باشند که در نقش های مکمل حضور پیدا کرده اند و به خوبی هم در نقش های خود ظاهر شده اند. دو بازیگر اصلی فیلم به نامهای چارلی هانام و رینکو کیکوچی، شیمی قابل قبولی برقرار کرده اند و تماشاگران هم به خوبی می توانند با این دو نفر ارتباط برقرار کنند. البته طبق سُنت قدیمی آثار بلاک باستری، بازیگران در این نوع فیلمها فرصت چندانی برای هنرنمایی ندارند و بیشتر مدت زمان فیلم هم به روبات ها اختصاص دارد؛ این موضوع زمانی حادتر می شود که بدانیم دل تورو تا حدود زیادی به سبک و سیاق انیمه های ژاپنی پایبند مانده و در اغلب انیمه های “روباتی” ژاپنی، این روبات ها هستند که تقریبا در تمام مدت، تصویر را به خود اختصاص می دهند و نه انسانها!
جیمز براردینلی (منتقد ریل ویوز) در باره این فیلم این گونه نوشته است: اگر فیلم جدید گی یرمو دل تورو را گودزیلا (نسخه توهو) یا ترانسفورمرز قلبدار بنامیم پُر بیراه نگفتهایم. به هر حال، هیچ رمز و رازی پشت «حاشیه اقیانوس آرام» و از آن مهمتر پیامی که قرار است به بیننده برساند وجود ندارد. فیلم دقیقاً سفارشی فصل تابستان ساخته شده و پر است از روباتهای غول پیکری که با غولهای دریایی گلاویز میشوند و غولهایی که بر سر شهرها آوار میشوند و چنان خشونتی را به تصویر میکشند که تنها سالنهای بزرگ سینما با پرده های عظیم و سیستمهای صوتی پیشرفته از پس نمایش آن بر میآیند. در تمام مدت 130 دقیقه «حاشیه اقیانوس آرام» نمیتوانید یک صحنه واقعی ببینید، اما این اصلاً مهم نیست چون که این صحنه های آشنا با حداکثر مهارت و تخصص برای شما آماده شدهاند تا نوعی تجربه وهمی را برایتان رقم بزنند.
فیلم با کلیشه آگاهانه ای آغاز میشود که سالهاست سینماروها آن را ندیدهاند. مخلوقاتی بیگانه، که رسانه های دنیا آنها را «کایجو» میخوانند، از دره ای عمیق در اقیانوس آرام سر در میآورند تا نسل بشر را منقرض کنند. بنابراین کشورهای مختلف گرد هم جمع میشوند تا با حمایت از برنامه ای به نام «جارگر» این تهدید را خنثی کنند. در برنامه جارگر روباتهای غول پیکر با هدایت دو انسان به نبرد تن به تن با کایجو میروند. در مدت کوتاهی جارگرها بر غولها پیروز میشود و هدایت کنندهها هم به شهرتی افسانه ای دست مییابند، اما به تدریج اوضاع تغییر میکند. کایجوها بزرگتر و خطرناکتر میشوند و تعداد دفعاتی که به انسانها حمله میکنند هم بیشتر میشود. جارگرها به تدریج از بین میروند تا این که تنها چهار روبات از آنها باقی میمانند. با اصرار مارشال استاکر پنته کوست (با بازی ادریس البا) حمایتها از این برنامه قطع میشوند و روباتها مجبور میشوند تا به زیر زمین بروند و در آنجا مقاومت کنند.
نبرد هنگکنگ که چیزی در حدود دو سوم فیلم را به خود اختصاص میدهد بدون شک نقطه اوج فیلم «حاشیه اقیانوس آرام» است. این فیلم ترکیبی از آدرنالین و تستوسترون است که طرفداران فیلمهای غول دار، فیلمهای روباتی و فیلمهای اکشن در یک جرعه آن را بالا میکشند. این نوع فیلمسازی شجاعتی میخواهد که تنها فیلمسازهای درجه یک و آشنا به جلوه های ویژه مهارت ساختش را دارند. تنها چیزی که باعث میشود فکر کنیم این فیلم فاکتور انسانی هم دارد وجود انسانها در درون روباتها است و «حاشیه اقیانوس آرام» هم به خوبی قدر این موضوع را میداند. در واقع فیلم تلاش میکند تا بر اهمیت دوستی و عشق و علاقه بین رالی و ماکو تاکید نماید. این دو با روحیاتی آسیب دیده به دنبال رستگار شدن هستند و کشش بین چارلی هونام و رینکو کیکوچی این اطمینان را به بیننده میدهد که آنها دوستان و عشاق خوبی در آینده خواهند شد.
در بخش زیادی از فیلم از تکنیک سه بعدی به درستی استفاده شده است اما به عنوان یک قانون کلی این فیلم هم از یک ضعف در این تکنولوژی برخوردار است. حدود 75% فیلم در هنگام شب یا اعماق اقیانوس جایی که نور کمی وجود دارد رخ میدهد. تکنولوژی سه بعدی ذاتاً از میزان نوری که به چشمان بیننده میتابد میکاهد و این امر در فیلم جدید دل تورو به یک ضعف تبدیل شده است. لحظاتی در فیلم وجود دارند که به علت تار بودن به سختی در نسخه سه بعدی میتوان آنها را فهمید. گرچه تصویر خراب میشود اما با برداشتن عینک اکشن فیلم واضح به چشم میآید.
«حاشیه اقیانوس آرام» را میتوان به داشتن پایانی ضعیف متهم نمود اما از آنجاییکه نبرد هنگکنگ خیلی خوب از آب در آمده است، پایان ضعیف فیلم در 15 دقیقه نهایی چندان به چشم نمیآید. یکی از به یادماندنیترین لحظات فیلم صحنه ای است که در آن رالی و ماکو با هم مبارزه میکنند تا معلوم شود که آیا ماکو لیاقت دستیاری رالی دارد یا خیر.
حاشیه اقیانوس آرام نشان میدهد که چه کارهایی از دل تورو با داشتن بودجه کلان و اختیار تام بر میآید. فیلم به خوبی هزار توی پن نیست ولی بدون شک از دو نسخه پسر جهنمی بهتر است. حاشیه اقیانوس فیلم بزرگ، جالب و سرگرم کننده ای است و هرگز به بیننده توهین نمیکند. عشق و علاقه دل تورو به ساخت چنین فیلمهایی را میتوان در سراسر فیلم حس کرد و این دقیقاً چیزی است که او را از بسیاری از فیلمسازان این ژانر متمایز میکند.
پی نوشت: تقریبا نیمی از این نوشته از روی “معرفی و نقد فیلم حاشیه اقیانوس آرام” در سایت مووی مگ برداشته شده است.