پاتاگونیا؛ سرزمین بکر و طوفان بر فراز کوه های آند

توسط

همیشه این کوه های بلند نیستند که چالش بر انگیزند. بعضی از کوه ها با وجود آنکه در برابر کوه های عظیم هیمالایا حتی به قیاس نمی آیند اما شرایط محیطی آن ها به گونه ای است که سخت ترین شرایط را در برابر کوهنوردان قرار می دهد.

در انتهایی ترین نقطه قاره آمریکای جنوبی در مرز شیلی و آرژانتین منطقه پهناور پاتاگونیا قرار گرفته است. بیشتر بخش های این سرزمین را صحراهای بزرگ فرا گرفته اما در بخش از آن کوه هایی قرار دارد که با وجود ارتفاع کم شان نسبت به کوه های دیگر جهان جزو سرسخت ترین و چالش برانگیز ترین کوه های دنیا به شمار می آیند. این کوه های علاوه بر سرسختی از دیدگاه علاقه مندان به طبیعت نیز جزو زیباترین و بی بدیل ترین کوه های جهان محسوب می شوند.

دست مادر طبیعت گویی با استفاده از شرایط خاص این منطقه این کوه ها را الماس وار تراشیده است. برای مجسم کردن کوه های پاتاگونیا کافی است یک قلعه باستانی را در نظر بگیرید آن را صدها برابر بزرگ کنید و دیوارها و باروهایش را یخ آجین مجسم کنید. آنگاه در برابر جلوه ای از این کوه ها قرار گرفته اید.

بلندترین قله این منطقه “فیتزروی” نام دارد و اولین بار توسط کاشف و سیاح معروف انگلیسی “اریک شیپتون” این منطقه مورد بررسی قرار گرفت. کوهنوردان فرانسوی در سال 1954 با صعود “فیتز روی” آن را شگفت انگیز ترین صعود عمر خود خواندند.

ستون های عظیم گرانیتی که گویا با الماس برش خورده اند. دهلیزهای عظیم یخی و طوفان هایی که هیچ نظیری در جای دیگری ندارند جزو خصوصیات بارز این منطقه هستند. بدلیل مجاورت این منطقه با اقیانوس های آرام و منجمد جنوبی بادهایی که از این اقیانوس ها بر می خیزد هوایی بسیار متغیر را در این کوه ها حاکم ساخته است. هوای بد و طوفان در پاتاگونیا یک امر طبیعی است و هوای خوب اتفاقی نادر. یکی از اعضای تیم آمریکایی فرود خود را از فیتز روی چنین شرح داده است: در 40 روز مدت برنامه فقط نصف روز هوای خوب داشتیم. وقتی طناب ها را به پایین می انداختیم باد طناب ها را بصورت عمودی بالای سر ما می برد! و طناب ها هوا را شلاق می زدند! حاضر بودیم تمام زندگی خود را بدهیم فقط از این جهنم یخ زده خارج شویم.

پاتاگونیا امروزه به عنوان سرزمیی برای “سوپر آلپینیسم” در آمده است. برترین های جهان آنچه سختی و دشواری در مسیرها را که در هیچ جای دنیا نمی یابند در این مکان جستجو می کنند و در بین صدها برج بلند آن هر یک به دنبال صعود خود هستند.

شاید بتوان قله “سره توره” را معروف ترین قله این مجموعه دانست. کوهی سرسخت با ارتفاع 3100 متر با ظاهری بی نظیر و با دیواره هایی به بلندای بیش از 1100 متر که از هر سو آن را فرا گرفته اند. سره توره و دو برادر کوتاه ترش “توره اگر” و “توره سن هارد” بدون شک زییاترین و سرسخت ترین کوه های پاتاگونیا محسوب می شوند.

اولین صعود این کوه داستان غریبی دارد …

در سال ؟ یک تیم سه نفره از ایتالیا برای صعود این قله سرکش وارد منطقه می شوند. سرپرست این تیم سزار مائستری در وطن خود به “عنکبوت” معروف بود و صعودهای او در آلپ از وی چهره ای سرسخت و کوشا به نمایش گذاشته بود. تیم سه نفره با وجود هوای نه چندان مناسب خود را به پای مسیر می رسانند. آن ها مسیر خود را از پای کوه تا گردنه ای که بین “سره توره” و “توره اگر” است انتخاب می کنند و موفق می شوند خود را به تراورس ابتدای گردنه برساند. در پایان تراورس یکی از آن ها از ادامه صعود منصرف می شود و به تنهایی از مسیر به پایین باز می گردد.

مائستری و تونی مسیر خود را ادامه می دهند و بعد از دو شب مانی موفق به صعود قله می شوند. هنگام بازگشت کمی پایین تر از گردنه ناگهان یک بهمن عظیم از یخ و سنگ “تونی اگر” را با خود به پایین می برد. مائستری در پی این اتفاق که فقط یک چشم بهم زدن طول کشید مجبور می شود به تنهایی از مسیر فرود بیاید. در هوای طوفانی و زیر ریزش بهمن و سنگ موفق می شود به پایین دیواره باز گردد و بعد از دو روز در حالیکه دوستش از بازگشت او قطع امید کرده بود خود را در حالتی گیج و نیمه یخ زده به پای کمپ اصلی برساند. مائستری در حالتی به کمپ اصلی رسید که دچار هذیان گویی بود و تنها می گفت: ما به قله رسیدم، بهمن “تونی” را با خود برد.

دوربینی که عکس های صعود در آن قرار داشت در کوله پشتی “تونی اگر” بود و مائستری برای اثبات صعود خود و همراه فقیدش هیچ سندی در دست نداشت. اما آلپین کلوپ ایتالیا صعود او را قبول کرد و از او به سان یک قهرمان تجلیل به عمل آوردند.

این صعود یکی از نمونه های بارز صعود های آلپی بر روی دیواره های بلند به شمار می آمد و از لحاظ سختی هیچ صعود مشابه ای در حد آن ارزیابی نمی شد. اما کم کم خرده گیران شروع به انتقاد و طرح سئوالات بدبینانه کردند. این جو ابهام تا جایی پیش رفت که بسیاری ادعای مائستری را یک دروغ بزرگ خواندند. اما مائستری هموار بر سر حرف خود باقی ماند.

او در سال 1970 باز به پاتاگونیا و سره توره بازگشت این بار با یک تیم بزرگ و یک ابزار غریب. یک کمپرسور گازوییلی 40 کیلویی. او کمپرسور را تا گردنه “امید” بالا کشید و از آنجا دیوانه وار مسیر را تا به بالا رول کوبی کرد. حاصل این تلاش غریب بیش از 300 عدد رول است که امروزه مسیر معروف به “کمپرسور” را تشکیل می دهد.

قله اصلی سره توره بر اثر بادهای منجمد بصورت یک قارچ عظیم برفی یخی است. مائستری تا انتهای سنگ ها و ابتدای قارچ یخی صعود کردو از آنجا بازگشت و نخواست قدم بر فراز قله بگذارد!

هنوز با وجود گذشت بیش از 30 سال از صعود مائستری و تونی اگر بحث و جدل در باره چرایی این صعود وجود دارد. هیچ کوهنوردی نتوانسته مسیر آن ها را از گردنه تا به بالا صعود کند. به نظر “مارک سینوت” کوهنورد و نویسنده معروف آمریکایی این صعود اگر براستی در آن زمان انجام شده باشد (که به عقیده او انجام شده) برترین صعود تمام تاریخ خواهد بود.

مائستری در مصاحبه ای که در سال 1992 با مجله climbing انجام داد گفت: من هیچگاه به هیچ مسیری اجازه ندادم تا مرا ناکام باز گرداند هیچگاه و هیچ مسیری … ! هر چند در ادامه اضافه می کند: همواره در خواب می بینم یک زلزله عظیم سره توره را به میلیون ها قطعه ریز تقسیم می کند. امیدوارم روزی این اتفاق بیافتد!

مسیر کمپرسور با وجود تمامی انتقاداتی که به مائستری برای گشایش آن شد امروزه پر طرفداترین مسیر صعود بر روی سره توره محسوب می شود!

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید