عصر جمعه بعد از یه برنامه دو روزه برای صعود به قله شاه جهان، ساعت 19 عصر به روستای خسرویه رسیدیم. در تمام این مدت موبایل هامون آنتن نمی داد و از همه جا بی خبر بودیم. به سمت مشهد حرکت کردیم. تا وارد جاده شیروان به سمت قوچان شدیم صدای اولین اس ام اس به گوش رسید، وقتی پیامک تسلیت درگذشت خانم اسفندیاری برایم آمد برای چند لحظه از کوهنوردی بدم آمد.
باورم نشد و امیدوار بودم خبر واقعیت نداشته باشد ولی هر چی سعی کردم باور نکنم سیل پیامک های تسلیت مثل ماری به من هجوم آورد. سکوت … حیرت … سکوت … حیرت … سکوت … و باز هم سکوت.
قدرت حرف زدن نداشتیم. همه خستگی توی تنمان ماند … انگار یک کوه جابجا کرده بودیم … یکی از بدترین لحظاتی بود که تجربه کرده بودم. هنوز هم باورم نمیشه لیلا را از دست دادیم.
داستان صعود به قله K2 و تلاش و اراده اش برای فتح قله تا جایی که توان داشت، همیشه برای ما کوهنوردان جالب بوده است. افتخار می کنم که لیلا اسفندیاری یک ایرانی بود و برای هدفش و برای رویا و عشقش تلاش کرد. “شیرزن یگانه کوهنوردی ایران” هوای پاک کوهستان هیمالیا تا همیشه گوارای تو باد.
دیدن عکس لیلا اسفندیاری با چهره ای خون آلود در میان برف های بلندای گاشربروم باعث شد برای لحظاتی فقط سکوت کنم و به چهره اش نگاه کنم و کامنت هایی که در نفی و تائید این انتشار عکس نوشته شده بود با لحنی احساسی و گاه جدی …
برخی از رشادت های خود نوشته اند و دیگری در افسوس و ماتم لیلا، یکی در شوک و برخی هم در سکوت.
شاید یکی از جنجالی ترین کوهنوردان کشور زنده یاد اسفندیاری بود که ریشه اش را می توان در روحیه مبارزه طلبانه و خواست های ایده آل گرایانه ی جامعه دانست از برنامه ی پراو گرفته که انگشت ها را به طرف وی نشانه رفتند تا نانگاپاربات.
همه از او می نوشتند با مواضع بر حق و ناحق، از حجاب وی، از مبارزات مدنی لیلا، از سختی هایش، از رنج هایش، از زنانگی اش، از اشتباهاتش، از جسارتش، از حوادث حرفه ای اش همه برای ما خوانندگان رویدادهای سالیان اخیر کوهنوردی خواندنی بود گاهی بر وی می تاختیم و گاهی می ستودیم!
از او اسطوره ساختند و شاید عنوان اسطوره نیز می توانست زیبنده ی نام لیلاهای سرزمینم باشند گردآفریدهای این روزهای سرزمینم، اسطوره را شکستند، اسطوره را به پرواز در آوردند، برایش گریستند و سکوت کردند و ستودند، اسطوره ماند و عکسی از سیمای خون آلودش که در تاریخ کوهنوردی کشور به یادگار خواهد ماند، یادگاری از گردآفرید کوهنوردی ایران …
قضاوت درستی و نادرستی انتشار عکسش را به مخاطبان می سپارم اما کاش همان تصویر لیلا با آن سیمای خندان باقی می ماند.
نوشتن در مورد لیلا اسفندیاری را به حساب مرده پرست بودن نگذارید. لیلا اسفندیاری یک قهرمان ملی است که برای ایران افتخارآفرینی کرده، پس باید از او نوشت و نامش را زنده نگه داشت. یادش گرامی
سلام میثم جان وبلاگت رو دیدم خیلی عالی بود … روح خانم اسفندیاری شاد باشد. موفق باشی دوست من
سلام … روحش شاد باشد
سلام آقا میثم … پوستر خانم اسفندیاری را طراحی کردم با کیفیت بالا از وبلاگ من دانلود کن … لینک هم شدید … ما را لینک کنید.
متاسفم ناراحت شدم
خدا بیامرزدش از دست دادن دوست یا همکار غم سنگینی است درکتون میکنم