توسعه گردشگری در مناطق حفاظت شده

توسط

ایده حفاظت از زیستگاه‌ های طبیعی، مفهومی مدرن و امروزی نیست. ریشه‌های این تفکر به بیش از 2 هزار سال پیش باز می‌گردد؛ زمانی که سرزمین‌های مقدس به دست جوامع بومی و محلی پدید آمدند و همواره مورد احترام آنان بودند، تا جایی که برداشت و دست‌اندازی به آنها توهینی بود به ساحت مقدس خدایان. اما مناطق حفاظت شده در معنای مدرن آن، به قرن نوزدهم باز می‌گردد و از کشورهایی چون آمریکا، استرالیا، نیوزیلند و آفریقای جنوبی ظهور می‌کند.

در همان ابتدا این مفهوم در بالاترین سطح خود مفهومی ملی بود که از کشوری به کشور دیگر به گونه ‌ای متفاوت تعریف می‌شد و حتی اسامی مختلفی می‌یافت؛ همچون پارک‌های ملی، منابع طبیعی ملی و … رفته رفته کشورهای دیگر نیز با پیروی از این الگوی حفاظت، هر یک ویژگی‌ها و اهداف گوناگونی را برای تاسیس چنین مناطقی تعیین کردند.

در سال 1967 اولین کنفرانس جهانی پارک‌های ملی با هدف برآورد میزان تاثیر انقلاب صنعتی بر محیط طبیعی برگزار شد و یکی از اهداف اصلی آن یکسان‌سازی تعاریف و برخی اهداف پایه‌ای برای کلیه این مناطق در سراسر جهان بود. از همین زمان بود که تلاش‌ها برای ارائه یک طبقه‌بندی جامع جهت ثبت این مناطق در دنیا آغاز شد. اغلب این مناطق به شیوه‌ای کلاسیک مدیریت می‌شدند؛ شیوه‌ای که امروزه از آن به‌عنوان «مدیریت موزه‌ای» یاد می‌کنند. در این شیوه مدیریتی حداکثر تلاش ممکن صورت می‌گیرد تا محیط طبیعی از حضور و نفوذ انسان‌ها مصون بماند، همچون شیئی باارزش در موزه. در چنین شرایطی تنها دولت‌ها وظیفه مدیریت این مناطق را برعهده داشتند و مخارج مربوط به حفظ و نگهداری آنها نیز از محل بودجه‌های دولتی تامین می‌شد.

این روند از اثربخشی و کارآیی اقتصادی حفاظت از این مناطق به شدت می‌کاست. زیرا اولا با کوتاه شدن دست جامعه محلی از منابع طبیعی پیرامونشان ارزش اقتصادی و در نتیجه آن، توجیه حفاظت از این منابع برای آنها از دست می‌رفت؛ دوم آنکه با افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی، زیستگاه‌های طبیعی بیش از پیش به حفاظت و احیا نیاز پیدا می‌کردند و این امری بود که از توان بودجه‌های محدود دولتی خارج بود. از اواخر دهه 60 میلادی شعاری به عنوان الگوی سیاست‌گذاری در حوزه حفاظت از منابع طبیعی بر سر زبان‌ها افتاد؛ استفاده کن یا از دست بده (Use it or lose it). جان کلام این شعار همان توسعه پایدار است. برداشتی به اندازه و تعاملی در چارچوب قانون باید جایگزین حصارکشی‌ها و محدودیت‌های مطلق می‌شد. حفاظت به شرط بهره‌برداری فلسفه بنیادین در شیوه نوین مدیریت مناطق حفاظت‌شده است.

بنابراین تحولات، اهداف و تقسیم‌بندی‌ها از مناطق حفاظت شده دچار دگرگونی‌هایی شد و بر حسب حساسیت محیطی هر زیستگاه، درجه‌ای از برداشت از منابع و حضور افراد مجاز اعلام شد. این بهره‌برداری‌ها اشکال گوناگونی داشتند. در برخی مناطق همچنان حضور افراد عادی ممنوع بود و تنها پژوهشگران اجازه ورود می‌یافتند.

در برخی دیگر برداشت از برخی گونه‌های گیاهی و جانوری توسط جامعه محلی به تعدادی معین و اندازه‌ای مشخص بلامانع بود؛ اما در اغلب موارد توسعه گردشگری به‌ عنوان شکل و فرم اساسی بهره‌برداری و تعامل با محیط و همچنین تولید درآمد در این مناطق رواج یافت. بعد از کمیسیون برانتلند در سال 1987 و ورود مفهوم توسعه پایدار در حوزه گردشگری، انواع پایداری از گردشگری نیز شکل گرفتند.

برای مثال اکوتوریسم گونه‌ای پایدار از طبیعت‌گردی است که بر خلاف برخی شیوه‌های دیگر از طبیعت‌گردی که محیط طبیعی برای ورود گردشگران مهیا می‌شود، در اینجا این گردشگران هستند که برای ورود به محیط طبیعی آماده می‌شوند. چنین انواعی از گردشگری نقش بسزایی در جلب نظر مثبت کارشناسان حفاظت برای رواج گردشگری در مناطقی ایفا کردند که تا پیش از آن درهایشان به روی عموم بسته بود.

استفاده از تنوع زیستی منحصر به ‌فرد در بسیاری از این مناطق به‌عنوان جاذبه اصلی گردشگری ارزش اقتصادی آن را برای حفظ و نگهداری افزایش داد. از طرف دیگر درآمدهای حاصله از محل گردشگری وارد سیستم مدیریت همان مناطق می‌شد و بودجه کافی را برای حفاظت از سایر زیستگاه‌های شکننده‌ای که هنوز بر حسب شرایط اکولوژیک‌شان به روی عموم بسته بودند فراهم می‌آورد.

از طرف دیگر بسیاری از مناطق غنی و متنوع زیستی در سراسر دنیا با زمین‌ها و مناطقی که تحت مالکیت و کنترل جوامع محلی هستند، همپوشانی دارند. قلمروهایی که از دیرباز در اختیار مردم جوامع محلی قرار داشته‌اند، 22 درصد مساحت کره زمین را تشکیل می‌دهند و در عین حال با مناطقی که 80درصد تنوع زیستی دنیا را در خود جای داده‌اند، مرزهای مشترک دارند.

همین امر فرصت بزرگی را ایجاد می‌‌کند تا از تنوع زیستی فراتر از محدوده مناطق حفاظت شده دولتی، محفاظت کنیم. امکان کسب درآمد از محل گردشگری رفته رفته جوامع بومی را تشویق کرد تا به شبکه جهانی مناطق حفاظت شده بپیوندند، هم خودشان از منافع مالی آن بهره‌مند شوند، هم این میراث طبیعی را برای نسل‌های آینده محفوظ بدارند.

از سالیان پیش که گردشگری به پشت دیوار آهنی حفاظت با اعمال محدودیت‌های سخت و سنگین نفوذ پیدا کرده است، روش‌های مدیریت بازدیدکنندگان و به حداقل رساندن اثرات منفی ناشی از حضور آنها در این مناطق، در صدر پژوهش‌های مربوط به این حوزه بوده است. در دنیای امروز نه حفاظت توجیه مناسبی برای بستن همه درها است و نه کسب درآمد دلیلی کافی برای قدم نهادن در محیط‌های بکر. بلکه این خرد و دانش بشری است که حریم انسان و طبیعت را در مقابل یکدیگر حفظ می‌کند.

منبع: دنیای اقتصاد

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید