نقش باشگاه و گروه کوهنوردی در تولید و حفظ سرمایه های انسانی

توسط

وقتی سخن از باشگاه و گروه کوهنوردی به میان می آید، ناخودآگاه  نام برخی از باشگاه های باقدمت و در اصطلاح (استخوان دار) در ذهن ها متبادر می شود که بی شک همیشه قابل احترام و تحسین بوده و هستند. حتما هر کوهنوردی در شهر و استان خود یک یا چند نمونه از این باشگاه ها و گروه ها را سراغ دارد و می شناسد.

چند وقت پیش بود که رئیس جدید فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی کشور در نشست روز جهانی کوهستان که در انجمن کوهنوردان ایران برگزار می شد در معرفی خود جمله ای را ادا کرد که تیتر بسیاری از سایت ها و نشریات کوهنوردی شد. او گفت: (زارعی هستم از باشگاه آرش، بعد انجمن کوهنوردان بعد فدراسیون کوهنوردی). این جمله ساده دارای بار محتوایی بسیار بالایی است که نشان از عظمت و موقعیت یک تشکیلات ورزشی دارد.

باشگاه و گروه کوهنوردی گام نخست و در عین حال مهمترین جائی است که یک کوهنورد مانند بذری کاشته می شود، سر بر می آورد، می روید و در نهایت  بارور می شود. چه بسیار کوهنوردان صاحب نامی که از دل همین باشگاه ها و گروه ها، پله های رشد و ترقی را طی نموده و در عرصه های مختلف ملی و بین المللی خوش درخشیدند. به عبارت دیگر خاستگاه و محل رویش قهرمانان و نام آوران بزرگ، در ابتدا باشگاهها و گروههای کوهنوردی بوده است. لذا به خوبی می توان به نقش و جایگاه گروه و باشگاه پی برد.

امروزه اما در کشور ما، تولد و تاسیس باشگاه ها و گروه های کوهنوردی سرعت چشمگیری دارد و علاقمندان به طبیعت گردی، کوهنوردی و سنگ نوردی و سایر فعالیت های مرتبط با این رشته، جذب گروه ها و باشگاه های کوهنوردی می شوند. اما به درستی آماری در دست نیست که چه تعداد از این افراد در این قالب باقی می مانند و حتی دوره های کارآموزی کوهنوردی و سنگنوردی را طی می کنند. یا اینکه باشگاه و گروه تا چه حدی خود را مقید به آموزش افراد علاقمند می دانند؟

برنامه ریزی و تعیین هدف، مهمترین رسالت یک باشگاه و گروه برای ارتقاء و پرورش کوهنورد یا سنگ نورد در سطوح ملی و بین المللی است. اگر در بیوگرافی بزرگان ورزش کوهنوردی نگاه دقیقی بیندازید، درخواهید یافت که دلیل اصلی قهرمان شدن و کسب جایگاه برتر برای یک کوهنورد، آموزش ها و حمایت های مادی و معنوی باشگاه و گروهی بوده است که هدف گذاری دقیقی برای اعضاء خود داشته است.

باید پذیرفت که تعداد باشگاه ها و گروه هایی که با حساسیت و دقت ویژه ای موضوع آموزش و ارتقاء دانش کوهنوردی را برای اعضای خود پیگیری می کنند خیلی زیاد نیستند. چه بسیار کسانی که با شوق و ذوق فراوان وارد گروههای کوهنوردی می شوند ولی به دلیل جدی گرفته نشدن، از همان دری که آمده اند، پس از طی چند برنامه، بازمی گردند یا اینکه متاسفانه برخی باشگاه ها و گروه ها، به این افراد صرفا به عنوان منبع درآمد می نگرند تا بتوانند هزینه های جاری و سود احتمالی خود را تامین کنند. هر چند که در بیشتر مواقع این انتظار برآورده نمی شود و فرد موردنظر با درک شرایط موجود، اقدام به ترک آن گروه می کند و بعد از مدتی دست اندرکاران این نوع گروهها تصمیم می گیرند به دلیل فقدان توجیه اقتصادی و ضرردهی، آنجا را تعطیل کنند. از این دست نمونه ها را هم بارها و بارها شاهد بوده و هستیم.

از سوی دیگر تعداد کوهنوردان و سنگنوردانی که آهسته آهسته خود را از صف باشگاه ها و گروه ها جدا می کنند نیز رو به افزایش است. علت این مسئله را در اینکه یک باشگاه و گروه پس از طی دوره آموزشهای مقدماتی، چه برنامه ای برای رشد و پیشرفت عضو خود دارد باید جستجو کرد. وقتی یک کوهنورد که دوره های مقدماتی را با موفقیت گذرانده و با اشتیاق و میل وافری منتظر ورود به دوره های تکمیلی است، ناگهان مواجه با (بی برنامه گی) باشگاه متبوعش می شود، خود را سرگردان و رها می بیند و  تصمیم می گیرد از آن فضا فاصله گرفته و با اتکا به اراده خود، پله های رشد و تعالی را طی کند.

از دیگر دلایل عمده فاصله گرفتن نیروهای توانمند از باشگاه ها و گروه ها، عدم توجه به جایگاه کوهنوردان پیشکسوت و دارای تجربه است که اغلب از دیدگاه مسئولین باشگاه تفاوت خاصی با عضو تازه وارد ندارند. این عدم تفاوت را می توان در اخذ هزینه برنامه ها، عدم سپردن سرپرستی برنامه های فنی، عدم مشارکت دادن آنها در سیاستگذاری های باشگاه و … دانست.

به طور طبیعی عضویت و شرکت در برنامه های یک باشگاه برای اعضای آن دارای یک سری مزایا و در عین حال معایبی است که اگر باشگاه های کوهنوردی سعی کنند تهدید ها و چالش ها را به فرصت تبدیل کنند، قطعا می توانند سرمایه های ارزشمند انسانی و اعتبار خود را حفظ پیوسته حفظ کنند. اینکه یک باشگاه دارای چندصد نفر عضو دائم و موقت است، نباید ملاک توانمندی و اعتبار قرار گیرد، بلکه ملاک اعتبار باید در تعداد اعضایی باشد که در  باشگاه آموزش های مقدماتی و تکمیلی را سپری کرده اند و اینکه چه تعدادی دارای مدرک مربیگری هستند؟ چه عناوین قهرمانی استانی ملی و بین المللی دارند؟ در کارنامه فعالیت باشگاه چند صعود ملی و بین المللی ثبت است؟

فعالیت های محیط زیستی و پاکسازی غارها، دره ها، کوهستان ها و بازسازی و نوسازی پناهگاه های آن باشگاه و گروه چقدر بوده است؟ چند نفر مربی و امدادگر در آن باشگاه تربیت شده اند؟ و بسیاری آیتم ها و سوالات دیگر که حتما فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی کشور و هیئت های استانی برای درجه بندی گروهها و باشگاهها در نظر دارد. اینجاست که (استخوان دار) بودن یک باشگاه و تفاوتش نسبت به دیگر باشگاه ها مشخص می شود. بدیهی است که اگر باشگاهی همه این ضوابط و مقررات را در نظر داشته باشد، هم دارای برنامه و هدف معین بوده و هم به سرمایه انسانی خود ارزش و بها داده است.

در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که اگر یک شهر و استان، دارای باشگاهها و گروههای هدفمند و مقتدری باشد، هیئت کوهنوردی شهرستان و استان توانمندی هم خواهد داشت چرا که هیئت های شهرستانی و استانی و در نهایت فدراسیون کوهنوردی کشور، برآیند و حاصل جمع همین افرادی هستند که از گوشه و کنار این سرزمین، پذیرای مسئولیت اداره کردن هیئت ها و فدراسیون شده اند.

لذا ضروریست که در دوره جدید مدیریت فدراسیون، توجه و نظارت ویژه تری به نحوه تشکیل گروهها و باشگاهها انجام شود و البته کیفیت فدای کمیت نگردد. آموزش و ارتقاء دانش کوهنوردی بیش از پیش در اولویت باشد. از دانش و تجربه کوهنوردان پیشکسوت بهره کافی برده شود و حتی در هیئت های موسس پیش بینی حضور یک پیشکسوت مجرب در کنار مربی، برای تاسیس گروه الزامی باشد. اتاق فکر مسئولین باشگاه ها و گروه های کوهنوردی در هیئت هر شهرستان تشکیل شود همانطور که در حال حاضر برخی استان ها نسبت به این مهم اقدام کرده اند.

نویسنده: مهدی زارعی کلات
منبع: هیئت کوهنوردی خراسان رضوی

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید