در این مقاله سعی شده است به تشریح چالش های نظام آموزش گردشگری ایران پرداخته و در ادامه راهکارهایی چند در جهت بهبود آموزش گردشگری ارائه شود.
مقدمه:
با رشد صنعت گردشگری، نیاز به جذب و آموزش نیروی انسانی در این صنعت انسان محور، اهمیت ویژه ای یافته است. واضح است که تنها فراوانی نیروی انسانی نمی تواند ضامن عملکرد خوب برای دست یابی به اهداف این بخش باشد؛ بلکه علاوه بر تعداد، میزان دانش نظری و آشنایی خدمات دهندگان با مهارت های حرفه ای نیز تعیین کننده است. بنابراین تدوین و اجرای استراتژی توسعه منابع انسانی صنعت گردشگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آموزش مهم ترین نقش را در این راستا ایفا می کند. در این راستا سعی شده است به تشریح چالش های نظام آموزش گردشگری پرداخته و در ادامه راهکارهایی چند در جهت بهبود آن ارائه شود.
چالش های نظام آموزش گردشگری ایران
در بررسی چالش های پیش روی ایجاد یک نظام کارآمد در بخش گردشگری ابتدا لازم است میان مشکلات ناشی از کمبود منابع یا ضعف برنامه ریزی در نظام مدیریتی تفکیک قائل شویم. باید توجه داشت که مشکلات روش شناختی قابل ملاحضه ای در تعیین نیازهای آموزشی صنعت گردشگری وجود دارد عواملی که ممکن است مانع بازده آموزش گردشگری در تحقق تقاضاهای فعلی و آتی شود. این عوامل عبارتند از:
– چند رشته ای بودن گردشگری و پیچیدگی ساختاری آن
– پویایی گردشگری و رشد و تغییرات سریع آن
– فقدان معیار های استاندارد و عمومی در سطح بین الملل
– عدم وجود شرایط کاری مستحکم (نوسانات فصلی کار ،نیمه وقت بودن مشاغل و …)
– فقدان هماهنگی لازم بین بخش های مختلف درگیر در صنعت
– عدم انطباق بروندادهای آموزشی با انتظارات کارفرمایان.
که به منظور فائق شدن بر این موانع نیازمند اتخاذ رویکرد سیستماتیک و بررسی هر چه بیشتر خرده نظام های تشکیل دهنده سیستم گردشگری هستیم. عدم آموزش کارکنان بدین معناست که کارکنان از طریق آزمون و خطا اقدام به یادگیری مهارت های شغلی می کنند که به بالا رفتن ضریب خطاهای کارکنان و تداوم خطاها و طولانی تر شدن مدت یادگیری که به معنی تداوم ضایعات است منجر خواهد شد، لذا بنگاه های بخش گردشگری مایلند تا از نیروهای ماهر (علی رغم هزینه بالاتر آنها) بهره گیرند. معهذا در شرایط کنونی به دلایل زیر نمی توان از نظام آموزشی توقع تربیت نیروهای کارا و موثر را در عرصه گردشگری داشت:
– جوانی رشته و عدم وجود تجهیزات لازم به ویژه در بخش آموزش عملی (عملیاتی)
– عدم تخصیص منابع مالی کافی از سوی دولت به بخش آموزش در مراکز دانشگاهی
– کم اعتمادی بخش خصوصی نسبت به افراد آموزش دیده از سوی مراکز موجود(ضرغام1383).
عدم اعتمادی که در مورد سوم به آن اشاره شد خود معلول مشکلات و نارسایی های دیگری در سطح آموزش است. دلیل عمده بروز این مشکل به ویژه در کشورمان ایران آن است که آموزش کارکنان توسط افرادی برنامه ریزی، اداره و اجرا می شود که کوچکترین اطلاعی از آموزش گردشگری ندارند. یکی از ریشه های این معضل آن است که پس از انقلاب هیچ گونه دوره ای برای تربیت مدرس در این رشته وجود نداشته است.
علت دیگر عدم اعتماد بنگاه ها به تربیت شدگان نظام آموزش گردشگری ناکارآمدی دانسته های این افراد در محیط های کاری است چرا که اغلب کارگزاران بخش آموزشی ارزش های آموزش نظری را برتر می شمارند و در نتیجه به دانشجویان مهارت های بسیار اندکی آموخته می شود بنابراین بسیاری از دانشجویان شایستگی های کمی جهت احراز یک شغل دارند و عملا در محیط کار قادر نیستند آموخته های خود را به کار گیرند و در مواقعی به علت عدم تطابق آموزه ها با شرایط موجود ناگزیرند خلاف آنچه آموخته اند عمل کنند.
یکی دیگر از مشکلات بخش آموزش گردشگری ناشی از هزینه های آموزشی و تامین تجهیزات این گونه آموزش ها است. امروزه در اغلب کشورهای موفق در زمینه توسعه گردشگری از هزینه های آموزشی با عنوان سرمایه گذاری بلندمدت یاد می شود چرا که نتایج آن در بلندمدت ظاهر می شود اما از آنجا که هزینه های آموزشی (بویژه در بخش خصوصی) تنها در یک دوره محاسبه شده و نتایج آن در دوره های بعدی مشخص می شود معمولا بنگاه ها تمایل چندانی در سرمایه گذاری در بخش آموزش های بلند مدت ندارند و از سال 1380 که سازمان ایرانگردی و جهانگردی رویکرد نظارتی را نسبت به امر آموزش اختیار کرده است. صنعت در بخش آموزش های بلندمدت با بحران مواجه شده است چراکه بخش خصوصی کمتر تمایل و توانایی برگزاری این گونه دوره ها را دارد و ساده اندیشی است که گمان بریم تنها با بکارگیری آموزش های کوتاه مدت افراد می توان به موفقیت در این صنعت دست یافت.
به طور کلی برخی از مهم ترین مشکلات بخش آموزش گردشگری در ایران را می توان به شرح زیر برشمرد:
– نبود یک برنامه دقیق مبتنی بر برسی های علمی در زمینه نیازهای آموزشی ،کادرها و برنامه های آموزشی
– فقدان تدارکات لازم و از پیس تهیه شده برای جلب دانشجو در رشته های مورد نیاز بخش گردشگری
– نارسایی در امر آموزش به دلیل کمبود کادر علمی متخصص کتب درسی و موارد آموزشی
– نبود یک سازمان نیرومند و برخوردار از علم و فن اداره با توانایی علمی در زمینه گردشگری به منظور نظارت بر موسسات و جلب اعتماد و همکاری مدیران هتلها و موسسات آموزشی
راهکارهای اصلاحی جهت بهبود نظام آموزشی کشور
آموزش نوعی سرمایه گذاری مفید و یک عامل کلیدی در توسعه محسوب می شود و چنانچه بدرستی و شایستگی برنامه ریزی و اجرا شود می تواند بازده اقتصادی قابل ملاحضه ای داشته باشد. ارائه آموزش اثر بخش در یک سازمان مدرن مستلزم تفکر جدید، مدلهای جدید، رویکرد جدید و ابزارها و مکانیزم های جدید است. از آنجا که آموزش به عنوان بخش زیربنایی مدیریت منابع انسانی و مدیریت کیفیت در صنعت گردشگری مطرح است برای اصلاح نظام ساختاری صنعت گردشگری کشور می توان کار را از اصلاح نظام آموزشی آغاز کرد.
گام اول یا به عبارتی خشت اول برنامه ریزی آموزشی تعیین (شناسایی و اولویت بندی) نیازهای آموزشی است که اگر بدرستی طرح ریزی و انجام شود تمهیدی مناسب و اساسی جهت اثر بخشی کارکرد آموزش و بهسازی و تبعا اثر بخشی نظام خواهد بود. بدین منظور انواع و محتوای دوره ها، تعداد آموزش دیدگان و تعداد افراد کادر آموزشی باید مورد بررسی قرار گرفته و کمبودها و شکاف های موجود میان نظام ها و مدل های آموزشی شناسایی شود که برای این گونه بررسی ها ابتدا لازم است که نظام آماری کارآمدی در اختیار داشته باشیم.
به منظور اثربخشی نظام طراحی شده لازم است بین وظایف اجرایی بخش دولتی و خصوصی تمایز قائل شویم تا در آینده از واگذاری وظایفی که خارج از توان یا صلاحیت هر یک از این بخشهاست خودداری شود. جهت سهولت دسترسی به این هدف می توان یک کمیته یا شورای ملی آموزش ایجاد کرد که گروه های دست اندرکار از جمله:
– موسسات دولتی متولی امور گردشگری
– نیروهای کار اموزش دیده
– اتحادیه ها و سازمان های کارگری
– اتحادیه های تجاری و حرفه ای (کارفرمایان)
و اتحادیه های آموزش های گردشگری و هتلداری یا سازمانهای مشابه را گرد هم آورده و وظایف هر یک در امر آموزش را تدوین کند. این شورا باید با کنترل شرایط بازار کار و روندهای مربوط نیازهای فعلی و آتی گردشگری را به کارکنان، مدیریت، سرپرستی، کارکنان ماهر و غیر ماهر را مورد بررسی مداوم قرار دهد و به عنوان رابطی میان دستگاه های اجرایی و نظام دانشگاهی عمل کند به گونه ای که نظام آموزشی دانشگاهی بر مبنای نیازهای موجود دستگاه های اجرایی و بازار کار صنعت گردشگری طراحی شود. در راستای دست یابی به این هدف شورای مذکور می تواند یک بانکی اطلاعاتی در مورد نیازهای بازار کار گردشگری و منابع انسانی موجود طراحی کند تا به روند عرضه و تقاضای بخش منابع انسانی این صنعت نظم بخشد. از طرفی این شورا می تواند با هماهنگی بین بخشی زمینه سخنرانی علمی سخنرانان، مدیران و کارشناسان را در زمینه گردشگری فراهم کند.
در راستای تحقق اهداف از پیش تعیین شده دولت می بایست وظایف کلان را که اجرای آن از عهده بخش های دیگر خارج می باشد بر عهده گیرد. لذا دولت در این راستا باید:
– برنامه ها و دوره های آموزشی، سطوح سرپرستی و مدیریت را ایجاد کند و آموزش دهد.
– در زمینه روند استخدام نیروی انسانی و نیازهای آموزشی تحقیقات کند و منبعی برای دستگاه دولتی متولی امور گردشگری باشد و در امر به روز کردن منابع انسانی کمک کند.
– کتابخانه های مجهز به مراکز اسناد و سایت را فراهم کند.
– در طراحی و توسعه استاندارد ها ی مهارت های حرفه ای و برنامه های آموزش عملی و طراحی یک سیستم آزمون شغلی و صدور گواهینامه آن منبع مطمئنی ایجاد کند.
– به عنوان مرکز مادر در حوزه های تخصصی خاص توسعه گردشگری عمل کند.
و بخش خصوصی باید ضمن اجرای دوره های کوتاه مدت آموزشی به صورت دوره ای مطابق با مطالعات نیازسنجی انجام شده در راستای تحقق اهداف کلان آموزشی گام بردارد. بنگاه های بخش گردشگری باید استراتژی منابع انسانی را در تدوین برنامه های اجرایی خود مد نظر قرار دهند و ضمن الزام طی کردن دوره های آموزشی برای افراد جدیدالورود، آموزش ضمن خدمت برای کارکنان شاغل را در دستور کار خود قرار دهند تا بدین طریق از جابه جایی و خروج کارکنان از صنعت بکاهند.
نویسنده: ابتهال زندی