فاتحان برج بی نام ترانگو

توسط

برج های عظیم ترانگو در منطقه قراقروم پاکستان از منحصر به فردترین و مشکل ترین اهداف دیواره نوردی دنیاست. دستیابی به قلل این ستون های سنگی عظیم مستلزم صعود دست کم 1000 متر مسیر عمودی در ارتفاع بالای 5000 متر است. همین ویژگی برجسته است که صعود این قلل را با وجود ارتفاعی حدود 6000 متر، هم تراز و یا حتی دشوارتر از بسیاری قلل بالای 8000 متر قرار می دهد. چنین صعودهایی مستلزم توانایی جسمی و فنی و روحی بالایی است که معدود کوهنوردانی تاکنون بدان دست یافته اند.

در حالی که هر ساله گاه تا چندصد کوهنورد موفق به صعود به قله اورست (بام دنیا) می شوند و در مجموع بیش از 5000 نفر به این قله دست یافته اند اما برج بی نام ترانگو (Nameless Tower) با ارتفاع 6239 متر کمتر از 60 صعود در کل تاریخ دارد.

وویتک کورتیکا کوهنورد افسانه ای لهستانی که صعودهای دشوار و حماسی بر روی قلل معروف هشت هزار متری دنیا انجام داده و با بزرگانی چون جرزی کوکوچکا همطناب بوده پس از صعود برج بی نام ترانگو می گوید: «صعود برج بی نام ترانگو حداقل برای خود من به مراتب دشوارتر از صعود یک قله 8000 متری بود. ما دو نفر 120 کیلوگرم غذا و تجهیزات را به کمپهای بالاتر حمل کردیم و هر کدام حدود 3000 متر بر روی طناب ثابت یومار زدیم. همواره نگران آسیب دیدن طناب هایمان در اثر درگیری با لبه های تیز سنگ های گرانیت مسیر بودیم. گاهی اوقات تنها با نوک انگشتانمان از یک سقوط ناگهانی نجات می یافتیم.»

نفرات تیم ایران: حسن گرامی (سرپرست، تهران)، حسین بلند اختر (مسئول فنی تیم، تهران)، حمید بذرافکن (پزشک، فارس)، سید ساعد نجفی (البرز)، عباس محمدی (مرکزی)، مهدی فرهادی (تهران)، سعید محمودی (تهران)، حمید امیری (کرمانشاه)، حمیدرضا شفقی (تهران)، علی کریمی (تهران)، مجتبی ثقفی (البرز)، پژمان زعفری (مرکزی)، فرشاد میجوجی (قزوین) و شهرام عباس ن‍ژاد (رودهن، مسئول روابط عمومی)

ساعت 14:30 شنبه 24 تیرماه 1391 یکی از روزهای به یادماندنی و فراموش ناشدنی در کوهنوردی ایران بود. چهار دیواره نورد ایرانی پس از تلاشی سخت و پشتیبانی 10 همنورد خود بر بلندای برج بی نام ترانگو که یکی از مشهورترین و در عین حال دشوارترین ستون های سنگی دنیاست ایستادند و رویای چند ده ساله دیواره نوردان ایرانی به حقیقت پیوست.

تیم 12 نفره روز چهارشنبه 28 تیرماه با پرواز هواپیمایی کویت فرودگاه امام خمینی را ترک کرده و با به پایان رساندن اکسپدیشن سخت و دشواری که تهیه مقدمات و آمادگی اجرای برنامه بود خود را آماده رفتن به کشور پاکستان-قراقروم و منطقه ترانگو و صعود برج بی نام کردند.

گزارش و زمانبندی برنامه

گروه پس از ورود به اسلام آباد از بزرگراه قراقروم که بخشی از آن زیر نفوذ طالبان است به شهر اسکاردو (پایتخت کوهنوردی پاکستان) رفتند. این بزرگراه که هفتصد کیلومتر طول دارد توسط ارتش پاکستان در حال کنترل است و یک لحظه غفلت ارتش از هر کدام از پلهای ساخته شده در این مسیر، می تواند با بمب گذاری و تخریب پل همراه باشد. مقصد بعدی گروه روستای آسکولی بود. مسیر اسکاردو به آسکولی یک مسیر جیپ رو 6 ساعته است.

گروه پس از رسیدن به آسکولی و تقسیم بارها بین باربرها، ساعت 7 و نیم صبح حرکت خود را آغاز کرده و پس از طی مسیری سه روزه به جایی می رسند که دو غول سنگی ترانگو 2 و برج پینوکیو همچون نگهبانانی نیزه به دست از گوهری گرانبها محافظت می کنند و این گوهر چیزی نیست جز ترانگو تاور مشهورترین برج سنگی دنیا. کمپ در ابتدای دره ای که به سمت برج بی نام می رود و در کنار دریاچه ای زیبا برپا می شود. راهنمای تیم، محمد امین، چهره منطقه را تا به حال این گونه ندیده است.

حجم برف زیادی در دره ترانگو نشسته و رد تازه بهمن که از روی جبهه جنوبی گریت ترانگو ریخته همه را کاملا متعجب کرده است. یکی از فرانسوی هایی که قبل از ورود گروه به منطقه آمده اند می گوید در هنگام صعود یک قارچ یخی از روی دیواره سقوط کرده و در فاصله یک متری او به دیواره برخورد کرده است.

روز اول، عباس محمدی، حمید شفقی، سعید محمودی و مهدی فرهادی ساعت 11 به قصد برپایی کمپ پیشرفته (ABC) و همچنین شناسایی محل شروع مسیر اسلوونی کمپ اصلی را ترک می کنند و ساعتی بعد حسین بلند اختر و حسن گرامی نیز به سمت بالا حرکت می کنند. کمپ پیشرفته در ارتفاع 5000 متری برقرار می شود. با حرکت به سمت گردنه و حدود 50 متر افزایش ارتفاع یک سنگ عمودی بر سر راه است که روی آن طناب ثابت کهنه و مستهلکی کشیده شده است. در پشت گردنه و با ادامه دادن در مسیر طناب ثابت و طی مسافتی حدود 10 متر گروه به پای مسیر می رسند.

طول 2 مسیر اسلوونی از دو طریق قابل صعود است؛ مسیر دوم به دلیل شیب کم آن پر از برف است و با توجه به آنکه کلیه میانی های مسیر زیر برف قرار گرفته بسیار سخت شده است. مسیر اول نیز به دلیل شکل گیری یک قارچ یخی بزرگ در ابتدای آن قابل صعود نیست. گروه از فاصله بین این دو و از روی سینه دیواره اقدام به صعود از طول 2 و در ادامه کلاهک نفس گیر آن می کنند.

طول 4 یک طول میکس شامل برف، یخ و سنگ است که در قسمتهایی نیز سنگهای ریزشی بزرگی دارد. در بالای این طول یک قارچ برفی بسیار بزرگ تشکیل شده که در صورت فرو ریختن آسیب های بسیار جدی به فرد صعود کننده وارد خواهد کرد. در طول 6 و 7 با توجه به شیب خفته و همچنین آفتاب خور بودن، لایه ای از برف بر روی سنگ تشکیل شده که میانی های مسیر را زیر برف برده است. این لایه نه نرم است که بتوان برف کوبی کرد و نه سفت که بشود با کرامپون به آن نیش کوبید.

گروه با توجه به صلاح دید مسئول فنی و سرپرست برنامه در این دوطول صعود خود را با اتکا به طناب ثابت فرانسوی ها ادامه داده و در نهایت با صعود طول 20 متری آخر با درجه 5.10c خود را به طاقچه آفتاب می رسانند. طول 9 و 10 نیز کاملا بر روی طاقچه قرار گرفته، طاقچه ای که در نقاطی باریک است و عبور از آن احتیاج به طناب ثابت برای بالا بردن ایمنی دارد. در واقع خیلی از افرادی که ترانگو را صعود می کنند شروع صعود خود را از این نقطه می دانند.

با رسیدن به روی طاقچه، گروه با یک تیغه سنگی روبه رو می شوند که به سمت شرق کشیده شده است. شرق این تیغه پرتگاهی 200 متری است و به سمت شمال شیبی برفی به سمت پایین مشاهده می شود که با سقوط بر روی آن ابتدا مسافتی 50 متری را به سمت شمال سرخورده و سپس با چرخشی 180 درجه داخل دهلیز جنوبی ترانگو افتاده و از ضلع جنوبی سقوط خواهید کرد. گروه مسیر را با احتیاط طی کرده و سپس تیغه به سمت شمال می چرخند.

روز نهم، طول 15 با صعود از یک شکاف و یک پاندوله به سمت شکافی دیگر در سمت راست ادامه می یابد. گروه در ادامه به قسمتی کاملا صاف رسیده اند و صعود به صورت مصنوعی با چند پیچ اسپیت ادامه می یابد تا به کارگاه برسد. اولین نقطه شک گروه در این مسیر وجود همین پیچ ها است به این دلیل که سنگنوردان اسلوونی برای تمامی طولهای خود درجه صعود طبیعی داده بودند ولی گروه پس از کور شدن شکاف و برای رسیدن به قسمت بعدی مجبور بودند به صورت مصنوعی بر روی این پیچ ها با استفاده از سیم بکسل کیل و حلقه کردن آن دور پیچ رکاب بزنند.

روز دهم، گروه در می یابد که طناب ثابتی که از طول 15 به 16 کشیده شده است موجب گمراهی در تشخیص درست مسیر شده است چرا که این طناب، توسط کره ای ها در گشایش مسیر The Crux Zone کشیده شده بود. طول 15 که یک طول سرسخت 45 متری بود را باز هم به صورت اریب صعود کرده و پس از طی مسافت 25 متری باز هم به مجموعه ای از پیچ های اسپیت کوبیده شده در سینه دیواره می رسند.

اعضای گروه نمی دانند که در مسیر اشتباه هستند و مسیر کره ای ها را صعود می کنند. در کروکی، درجه این طول مسیر 5.10b درج شده ولی سختی این مسیر به نظر صعودکنندگان خیلی بیشتر است. در زمان فرود سنگ بزرگ جدا شده ای که پشت آن معلوم است توجه نفرات را جلب می کند. سنگی به مانند سنگ عدس در علم کوه ولی با طول حدود 50 متر و عرض 5 متر که بر روی لبه یک طاقچه تکیه داده است!

روز چهاردهم گروه متوجه اشتباه می شوند و حسن با انداختن دوربین روی دیواره، کارگاه های مسیر اسلوونی را شناسایی می کند. حسن و حمید شفقی ساعت 12 به روی دیواره رفته و بارها را از طول 17 به طول 15 منتقل کرده و سپس با تراورس از شکاف پیشنهادی و در نهایت با پاندوله ای خود را از روی مسیر کره به مسیر اسلوونی منتقل می کنند. در ادامه نیز با فرود، جهت طناب ثابت ها و کارگاه های مسیر را از حالت اریب به حالت مستقیم تبدیل می کنند و ساعت 8 شب خود را به طاقچه می رسانند.

طول 16 یک طول بلند 40 متری است که در ابتدا با شکاف بسیار بزرگی که به خاطر سنگ جدا شده از دیواره است شروع می شود. در وسط های این طول 3 سنگ ریزشی بسیار بزرگ به طرز معجزه آسایی در حالت معلق به همدیگر گیر کرده اند. یکی از کیسه بارها زیر این سنگها گیر می کند ولی نفرات تیم صعود با تجربه آن را خلاص می کنند و مانع یک فاجعه می شوند.

روز شانزدهم شرایط هوایی بسیار خراب می شود. باد دمای هوا را بسیار پایین آورده و تکه های یخ را از کلاهک شکانده و به همراه برف در هوا می چرخاند و به صورت اعضا می کوبد. با این حال حسن تاکید دارد که حتماً باید این طول با درجه سختی 5.12 را صعود کند. صعود این طول 30 متری که یک کلاهک سرسخت است در بدترین هوای ممکن در منطقه صورت می گیرد.

روز هفدهم طول های 20 و 21 و 22 و 23 مسیر صعود می شود. اثرات خون دست صعود کنندگان در تمام مسیر دیده می شود. سخت ترین طول این قسمت، طول 23 است که تقریبا به طور کامل پوشیده از یخ است. صدای ضربه تبر یخ و شکاندن یخ های این طول 2 ساعتی در منطقه طنین انداز می شود. حسین از ابتدای دره با دوربین حرکات تیم دیواره را رصد می کند. عباس و پژمان شب سختی را در روی دیواره می گذرانند و در فضایی کوچک تا صبح به انتظار طلوع خورشید می نشینند. حسین خبری غافل گیر کننده را به حاضران در کمپ اصلی می دهد. فردا احتمالا با صعود 7 طول انتهایی به قله خواهند رسید. برق شادی در چشمان بچه ها می درخشد.

روز هجدهم حرکت نهایی به سمت قله آغاز می شود. حسن و حمید در این روز 7 طول انتهایی مسیر را صعود می کنند. طول 27 کلاهک بزرگی است که زیر سقف آن ابزارهای زیادی جا مانده است. همه نفرات تیم زیر طول آخر قرار گرفته اند. طول 29 که با صعودی میکس و ترکیبی به سمت بالا می رود. در قسمت بالای این طول یک نقاب برفی بسیار بزرگ تشکیل شده که این نقاب دقیقا بالای شکاف مسیر است و مسیر را بسیار خطرناک کرده. ناچار با تراورس به چپ به دنبال شکاف دیگری می گردند و با کمی پاندوله یک شکاف به سمت بالا پیدا می کنند.

حسن بی سیم را روشن می کند. حسین از پشت بی سیم فریاد می زند که شما روی آخرین شیب منتهی به قله هستید. حسن با شادی و شعف خاصی از پشت بی سیم زنده باد ایران و زنده باد ایرانی می گوید. صدای شادی و فریاد بچه ها از بیس کمپ و کمپ پیشرفته به گوش می رسد. در واقع تنها چهار نفر نهایی نیستند که پا روی قله گذاشته اند. حتی پرسنل آشپزخانه و محمد امین (افسر پاکستانی تیم) نیز از شادی اشک می ریزند. یک تیم 13 نفره به همراه یاد و خاطره کلیه سنگنوردان و بزرگان کوهنوردی ایران بر روی برج بی نام ترانگو پا می گذارند. برجی که صعود آن برای هر سنگنوردی افتخار بزرگی است، سرانجام با دیدن سرسختی و مقاومت کوهنوردان ایرانی به آنها اجازه داده تا ساعتی بر فرا ز آن قرار گیرند. دو ساعت طول می کشد تا همه چهار نفر بر فراز قله ایستاده و عکس و فیلمهای یادگاری خود را می گیرند.

مشکلات پیش از اعزام

قبل از اعزام نفرات تیم با مسائل زیادی رو به رو بودند. گروه که از 1 سال قبل به دنبال اسپانسر مالی برای صعود می گشتند با مشکلات زیادی در برخورد با شرکت ها و سازمانها رو به رو شدند. حسن گرامی و حسین بلند اختر که برای وسایل شخصی شان به هیچ فروشگاهی رو نمی زدند این بار و در قبال مسئولیت شان برای نفرات تیم بارها و بارها از افراد مختلف «نه» شنیدند. در نهایت و با کمک های مالی دوستان گروه و ارز دولتی که فدراسیون تهیه کرده بود چیزی حدود 30 درصد از هزینه های سفر تامین شد و مابقی هزینه ها را خود نفرات تامین کردند.

بهترین زمان حضور در منطقه

تیم با توجه به گزارش برنامه ها، اوایل تیرماه وارد بیس کمپ ترانگو شد. این در حالی بود که اکثر تیم ها در زمان بازگشت گروه به اسکاردو تازه در حال حرکت به سمت بیس کمپ بودند. اهمیت این مساله با توجه به خطر ریزش قارچ های برفی و یخی از روی دیواره نیز بیشتر مشخص می شود. بنابراین می توان گفت بهترین زمان حضور در منطقه از اواخر تیرماه تا اوایل شهریور است.

زمانبندی های منطقه

هیچ مطلب مکتوبی در مورد فاصله های زمانی بین بیس کمپ و پای دیواره، قبل از عزیمت گروه به بیس کمپ یافت نشد. گروه زمانی که در بیس کمپ مستقر شدند احساس کردند که می توان با یک پیاده روی 1.5 ساعته به پای دیواره رسید در حالی که در واقعیت فاصله بیس کمپ تا پای دیواره اولین بار حدود 6 ساعت طول کشید. این فاصله پس از هم هوا شدن نفرات به 3 ساعت تقلیل یافت. اما مساله جالب فاصله بیس کمپ تا ابتدای مسیر دنیاهای موازی آلکس لووه است. این مسیر کاملا در دید بیس کمپ و در فاصله حدود 30 دقیقه ای نسبت به آن قرار دارد.

نکاتی در مورد بهینه کردن شرایط صعود

شب مانی بر روی دیواره: جهت شب مانی در مسیر اترنال ، استفاده از چادر می تواند راهگشا باشد. برای صعود مسیر اسلونی برای شب مانی یا می توان بیواک کرد و یا از پرتلج استفاده کرد.

برنامه غذایی: در برنامه غذایی گروه انواع خورش های کنسرو شده ایرانی نیز وجود داشت. این در مقایسه با غذای تیم های دیگر باعث یک نقطه ضعف شده بود چرا که شاید وزن 5 وعده غذای آنها معادل 1 وعده غذایی گروه ما بود و ضمن آنکه آن ها عموما از ترکیبات پر انرژی و مغذی مناسبی استفاده کرده بودند. انواع شکلات ها و عصاره میوه ها که همراه با ویتامین های مورد نیاز بدن جهت آزادسازی سریع تر انرژی و کسب مواد مورد نیاز بدن نیز در طول روز توسط این افراد مورد استفاده قرار می گرفت. دو فاکتور وزن و انرژی غذا برای آن ها مهم ترین عامل در تفاوت بار حمل شده برای آنها بود.

ابزار مورد استفاده: نکته مهم در مورد دیواره ترانگو این است که این دیواره در هیچکدام از مسیرهای گشایش شده بر روی خود ابزار میانی آنچنانی ندارد و فقط کارگاه های مسیر هستند که مناسب ایجاد شده اند. سنگنوردی که قصد صعود به این برج را دارد باید حتما در مرحله اول ابزارگذاری را در مسیرهای متنوع تمرین کرده باشد. مسیر شعله های ابدی عموما ابزارهای ریز نیاز دارد و مسیر اسلوونی طیف متنوعی از ابزارها را می طلبد. برای فعالیت در این منطقه بهتر است گزینه اول تان ابزار فرند در سایزهای مختلف (خصوصا شماره های زیرو و شماره های بزرگ مانند 4 و 5) بوده و در کنار آن از یک ست کیل ریز و یک ست کیل سایز نرمال نیز استفاده کنید.

ابزاری مانند ترایکم نیز در این دیواره کاربرد آنچنانی ندارد چون این دیواره خلل و فرج آنچنانی ندارد و با نبردن آن چیزی را از دست نخواهید داد. بال نات نیز در چند سایز ریز تا متوسط می تواند به داد شما برسد ولی می توان آن را با کیل نیز جایگزین کرد. طول ها عموما بلند هستند و بیشتر طول ها تا 50 متر می رسند به همین خاطر بهتر است کوییک و ابزار به اندازه کافی داشته باشید.

نوع صعود: عموم مسیرهایی که در دیواره ترانگو تاور گشوده شده مسیرهایی هستند که پیمایش طبیعی آنها امکان پذیر است. مسیری مانند شعله های ابدی نیز به صورت مصنوعی صعود می شد که در سال 2009 برادران هوبر آن را به طور طبیعی صعود کردند و این سرآغاز فصل جدیدی در دیواره نوردی شد. برادران هوبر برای انجام این صعود 2 ماه در منطقه بودند و آنها اکثر طول ها را به صورت REDPOINT صعود کرده و در نهایت و با مساعدت از هوای مساعد توانستند کل مسیر را ظرف مدت 2 روز صعود کنند. رکوردی که امسال توسط پیتر اورتنر و دیوید لاما شکسته شد. این 2 صعودکننده برتر 5 روز جهت هم هوایی تا کمپ پیشرفته، 2 روز جهت صعود تا روی طاقچه خورشید، 1 روز استراحت کامل، 1 روز جهت صعود از برج و برگشت به طاقچه خورشید و 1 روز جهت بازگشت به بیس کمپ زمان صرف کردند یعنی مجموعا 10 روز از بیس کمپ به بیس کمپ. مایه خوشحالی است که تیمی بزرگ از ایران توانست این کار را در زمان 20 روز (بیس کمپ به بیس کمپ) انجام دهد. اگر عدم شناخت نسبت به منطقه و حجم عظیمی از بارکشی که اتفاق افتاد را اضافه کنیم، قطعا ایرانیان در تلاش های بعدی با توجه به شناختی که از شرایط منطقه بدست آمده می توانند با سرعت مناسبتری نیز به این قله سرسخت دست یابند.

مسیر اسلوونی بعد از مسیر اترنال سخت ترین مسیر گشوده شده بر روی دیواره است که 8 طول آن درجه بالاتر از 5.12 را دارد. مابقی طول ها نیز عموما درجه بالایی دارند و سنگنوردان اسلوونی کاملا متواضعانه درجه داده اند. صعود مصنوعی بر روی این دیواره باعث از بین رفتن فرصتهای مناسب و هوای خوب و درگیری با هوای خراب خواهد شد. تیمی که قصد دارد صعود موفقی بر روی این دیواره داشته باشد باید صعود کننده های طبیعی خوبی داشته باشد. حتی تیم ایران که به دلیل یخ زدگی برخی شکاف ها تعدادی از طول ها را مصنوعی صعود کرد می توانست به راحتی فرصت صعود را از دست بدهد و صعود 7 طول در روز آخر به صورت طبیعی انجام شد که باعث رسیدن نفرات به قله شد. بعد از صعود قله تا 6 روز بعد ازآن هوا کاملا خراب بود و اگر در آن روز صعود قله انجام نشده بود این فرصت در آن برنامه از دست می رفت. باید از این تجربه استفاده کرده و دانست که تیمی در این منطقه موفق است که بتواند در حداقل ساعات با هوای خوب در منطقه بیش ترین تعداد طول را صعود کند که این فقط با درگیری طبیعی با سنگ امکان پذیر است.

وضعیت هوای منطقه: الگوی هوای منطقه بسیار جالب است. عموما شب ها هوا صاف است. صبح خورشید کمی دیواره را گرم می کند و صعود را دلچسب. حدود ساعت 10 هوا خراب می شود و ابرها تا ساعت 4 عصر در منطقه هستند و بارش های مقطعی و گاها دردسرساز ایجاد می کنند. سپس هوا صاف می شود و شب قبل از تاریک شدن مجدد با بارشی 1 ساعته کارش را تمام می کند. از 20 روزی که گروه ایرانی در منطقه بود به جز 5 روز بدون بارش، بقیه روزها هوا خراب بود.

خطرناک ترین قسمت های منطقه

شیب تند از بیس کمپ تا پای دیواره پر بود از ریزش سنگ و مورین های در حال حرکت و بهمن هایی که از گریت ترانگو تخلیه می شد. این قسمت پر خطرترین قسمت دیواره بود. از پای دیواره تا انتهای طول 5 بسیار خطرناک است چون باز امکان برخورد بهمن های روی دیواره و تکه های یخ و همچنین سقوط قارچ های برفی بر روی سر نفرات تیم وجود دارد. طول 15 دیواره به دلیل وجود 3 سنگ بزرگ که به حالت عجیبی به هم لاخ شده اند می تواند بسیار خطرناک باشد. طول 28 مسیر نیز با دو سنگ ریزشی بزرگ و یک پوسته خطرناک از مناطق خطرناک دیواره است. مابقی قسمت های مسیر عموما ایمن هستند. دیواره ریزشی ندارد و فقط بهمن های کوچک است که گهگاه از روی طاقچه ها به پایین سرازیر می شود. نقاب زیر قله نیز تا قبل از ریختن می تواند حادثه ساز باشد.

تامین آب در منطقه: در کنار بیس کمپ دریاچه زیبایی وجود دارد که می توان با رعایت بهداشت آب مورد نیاز را از آن تامین کرد و بهتر است برای استفاده از آب از دستگاه تصفیه آب استفاده کرد. در سایر مناطق نیز امکان تامین آب با استفاده از برف موجود روی طاقچه ها وجود دارد.

نویسنده: مسعود بُربُر، ماهنامه ایرانا

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید