تعریف گردشگر و گردشگری

توسط

توریست به کسی اطلاق می شود که صرف نظر از کنجکاوی به قصد تفنن و تفریح سفر می کند. در جایی دیگر به کسی که برای خشنودی خود و لذت بردن مسافرت می کند، توریست گفته شده است. توریست، فردی است که بیش از یک روز و کمتر از یک سال در محلی غیر از زیستگاه دائمی خود بماند. توریست کسی است که با نیت کار، تفریح و یا لذت بردن از محیط پیرامون از محل زندگی دائم خود دور شده و برای مدتی که می تواند بین یک روز تا یک سال باشد در محل دیگری بماند.

بر اساس تعریف بین المللی «توریست کسی است که به منظور تفریح، بازدید از نقاط دیدنی، معالجه، تجارت، ورزش و زیارت به کشور دیگری سفر کند، مشروط بر اینکه مدت اقامت او از 24 ساعت کم تر و از 6 ماه بیش تر نباشد و در فاصله ای کمتر از 70 کیلومتر انجام نگیرد.

سازمان جهانی جهانگردی گردشگر را این گونه تعریف کرده است:

گردشگر کسی که حداقل یک شب در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی در محل مورد بازدید، به سر ببرد.

توریسم واژه ای است متشکل از دو بخش تور (Tour) یعنی سفر، سیاحت، مسافرت یا گردش کردن و ایسم (Ism) که پسوندی است مصطلح به معنای مکتب با طرز تفکری خاص. در واقع توریسم یعنی مکتبی که پایه ی فکری ان سیاحت و جهانگردی است و توریست کسی است که به مسافرت و جهانگردی می پردازد.

گردشگری یا توریسم، واژه ای فرانسوی است که از ریشه ی تور گرفته شده است. تور در زبان فرانسه به معنای حرکت دورانی، عمل پیمودن، طی کردن، سیر کردن و گردش نمودن است. در فرهنگ اکسفورد توریسم به معانی مختلف از جمله: سفر کوتاه و گذر کردن از جایی و یا تجارت. تهیه ی خدمات و پذیرایی برای مردمانی که از یک مکان دیدن می کنند و فرهنگ و بستر نیز بیان می دارد. مسافرتی که به منظور تجارت، لذت و یادگیری صورت گیرد و به نقطه شروع باز گردد.

گردشگری مجموعه تعامل هایی است که در فرایند جذب و میهمانداری، بین توریست ها، سازمان های مسافرتی، دولت های مبدا، دولت های میزبان و مردم محلی برقرار می شود. معادل فارسی توریسم را گردشگری و معادل عربی توریسم سیاحت می باشد.

گردشگری به مجموعه فعالیتی اتلاق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد، این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامه ریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و حتی یاداوری خاطرات آن نیز می شود. همچنین فعالیتی را که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می دهد، نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان میزبان و مهمان را نیز در بر می گیرد.

گردشگری معال فارسی و کاملا دقیق، واژه Tourism در زبان های انگلیسی، فرانسه و آلمانی است که به صورت مصطلح در زبان فارسی بصورت جهانگردی ترجمه شده است. ریشه این واژه از اصطلاح Tornus یونانی و لاتین گرفته شده که یکی از معانی آن گردش کردن و یا گشتن است و با پسوند Ism یا گری بصورت اسم مصدر Tourism یا گردشگری در آمده است.

اصطلاح «توریست» (Tourist) از قرن نوزدهم معمول شده است. در آن زمان اشراف زادگان فرانسه می بایست برای تکمیل تحصیلات و کسب تجربه های لازم زندگی، اقدام به مسافرت می کردند. این جوانان در آن زمان توریست نامیده می شدند و بعدها در فرانسه این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رفت که برای سرگرمی، وقت گذرانی و گردش به فرانسه سفر می کردند و بعدا با تعمیم بیش تر به کسانی اطلاق می شد که اصولا به این منظور به سفر می رفتند. کم کم کلمه توریست به بعضی زبان های دیگر نیز وارد شد و از آن واژه توریسم (Tourism) به وجود آمد. از همان زمان گردشگری و توریست به بعضی از مسافرت ها و مسافرینی گفته می شود که هدف آن ها استراحت و گردش و سرگرمی و آشنایی با مردم بود و نه کسب درآمد و اشتغال به کار.

در شناخت توریست یا گردشگر تعاریف مختلفی از سوی سازمان ها و افراد مختلف ارائه شده است که ذیلا به بخشی از آن اشاره می شود.

واژه “توریسم (Tourism)” به مجموعه مسافرت هایی گفته می شود که بین مبدأ و مقصدی با انگیزه های استراحتی، تفریحی، تفرجی، ورزشی، دیداری، تجاری، فرهنگی و یا گذران اوقات فراغت انجام می گیرد و در آن شخص توریست در مقصد اشتغال و اقامت دائم ندارد.

در سال 1925 کمیته مخصوص آمارگیری مجمع ملل افراد زیر را توریست شناخت:

1. کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی با مقاصد پزشکی و درمانی سفر می کنند.
2. کسانی که برای شرکت در کنفرانسها، نمایشگاهها، مراسمات مذهبی، مسابقات ورزشی و از این قبیل به کشورهای دیگر سفر میکنند.
3. کسانی که به منظور بازار یابی و امور بازرگانی مسافرت می کنند.
4. افرادی که با کشتی مسافرت می کنند و در بندری در مسیر راه تا 24 ساعت اقامت می نمایند.

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید