آخرین روزهای فروردین تا اوایل خرداد، بهترین زمان برای طبیعتگردی است. در همین زمان، منطقه وسیعی از دامنه کوهستانهای غرب و رشته کوه زاگرس غرق در لالههای واژگون میشود. منظره این گلهای متفاوت، با سر افکنده و زیبایی مسحورکننده اش انگیزه خوبی است تا گردشگران زحمت سفر طولانی را بر خود هموار کرده و از نقاط دور به تماشای این گل بیایند؛ گلی که با وجود عمر کوتاه خود، تاریخ و به نوعی افسانهای هم در پشت سر خود دارد. لالههای واژگون را به خاطر شبنم صبحگاهیای که رویشان مینشیند اشک مریم و گاه گل حسن و حسین هم مینامند؛ لالههایی به شکل زنگولههایی با رنگهای زرد، نارنجی و سرخ.
گرچه دامنههای زاگرس رویشگاه اصلی این گلها به حساب میآید اما سه دشت گلستان کوه در منطقه خوانسار استان اصفهان، مناطق ییلاقی سر رود و دامنههای دنا در استان کهکیلویه و بویراحمد و دشت لالههای واژگون در دامنه کوههای استان چهارمحال و بختیاری نیز از مناطقی هستند که میتوان این روزها لالههای واژگون را در آن یافت.
لالههای واژگون نخستین بار در سده 16 میلادی به وسیله جهانگردان اروپایی از ایران به اتریش برده شده و در باغهای ثروتمندان و خاندان سلطنتی پرورش یافت و از سده 19 میلادی کشت آن در هلند هم رایج شد. این گل در ارتفاع بالاتر از 1500 متر و بیشتر در دشتهای صخرهای میروید و ساقهاش حدود 120 سانتی متر طول دارد.
با وجود چنین جاذبههایی، گویا برخی کارشناسان و فعالان صنعت معتقدند که دشتهای لالههای واژگون هنوز به معنای واقعی کلمه مقصد گردشگری نیست. همچنین گرچه به نظر میرسد با توجه به تماشای این گل و رویشگاه آن و شیوه زندگی مردمی که برایش افسانه ساختهاند، جاذبه فراوانی برای گردشگران طبیعتگرد داشته باشد و افراد را مجاب کند در قالب تورها یا به صورت انفرادی به این منطقه بروند اما هر کس که یک بار هم به سفر رفته باشد میداند که به جز زیباییای که در مقصد انتظارش را میکشد عوامل دیگری هم در انتخاب مقصد سفر موثرند که آن هم داستان مکرر امکانات و زیرساختهای مقصد است.
آرش نورآقایی، رئیس هیاتمدیره کانون سراسری انجمنهای صنفی راهنمایان گردشگری میگوید: در زیبایی و مسحورکنندگی این گلها شکی نیست، اما ضعف زیرساختهای گردشگری ما در رویشگاههای این گلها گریبان آنان را نیز گرفته است. شخصا یک بار توری برای تماشای این گلها و به مقصد خوانسار اجرا کردهام و پس از آن تصمیم گرفتم حداقل تا زمانی که شرایط این مناطق بهبود نیافته، دیگر این کار را نکنم.
نورآقایی با تاکید بر اینکه اکثر طبیعتگردان متقاضی این نوع سفرها در تهران هستند، ادامه میدهد: من در تور یکروزهای که برگزار کرده بودم به مدت 19 ساعت فقط در مسیر بودیم و در نهایت اقامتگاه مناسبی نیز در مقصد وجود نداشت. شاید بتوان با یک تور دو روزه سفر بهتری را تعریف کرد اما مساله این است که تنها این گل نمیتواند انگیزه کافی را به طبیعتگرد بدهد و باعث شود این مسیر طولانی را به مقصدی که چندان جاذبه و زیرساخت دیگری در آن ایجاد نشده، طی کند. در توری که به قصد این گل تعریف میشود، با توجه به فاصله طولانی که وجود دارد، باید جاذبههای دیگری را هم گنجاند اما گویا زیرساختهای این منطقه کشش آن را ندارند.
نورآقایی مشکل دیگری که در برگزاری تورهای اینچنینی وجود دارد را عدم حفاظت مناسب و کافی از این گلها عنوان میکند و میگوید: پیش از این تا زمانی که این گلها چندان دیده نشده بودند و به نوعی فقط ساکنان محلی از بودن آنها خبر داشتند، در یک همزیستی متعادل انسان با محیط پیرامونش آسیب زیادی به این گلها نمیرسید؛ اما حالا 10 سالی است که مردم چیزهایی کلی راجع به این گل شنیده و عکس آن را دیدهاند و به تماشای آن میآیند. بنابراین در وضعیتی که تدبیری برای حفاظت از آن اندیشیده نشده، ادامه روند غیراصولی کنونی ممکن است آسیب جبرانناپذیری به آن بزند.
یکی از بهترین کارهایی که برای دیدن و در عین حال حفاظت از این گل میتوان انجام داد برگزاری رویدادهای گردشگری در این منطقه در زمان رویش این گل است. در طول مدت 15 روز اوج رویش این گل میتوان رویدادی در این منطقه تعریف کرد تا در قالب آن و به بهانه این رویداد، هم کمی زیرساختها ارتقا یابد و هم فرهنگسازی برای تماشا و لذت بردن از این گل خاص بدون آسیب رساندن به آن انجام شود.
به نظر میرسد گردشگری ایران در مسیر نوینی قرار گرفته و گردشگران به شیوههای مختلف به شناسایی و بهرهگیری از مقاصد ناشناخته میپردازند اما مساله اساسی که در این میان وجود دارد، بحث اولویت گردشگری پایدار و بعد از آن پایداری گردشگری است؛ اتفاق ناخوشایندی که در این میان به وقوع پیوسته، این است که نگاه نو به گردشگری هم در میان مردم و هم سیاستگذاران هنوز به بلوغ لازم نرسیده و فقط بعضی از پارامترهای آن رشد کرده است. باید این نکته را در نظر گرفت که لذت بردن از لالههای واژگون زمانی به اوج خود میرسد که گردشگر امکان سفر و اقامتی توام با آرامش داشته باشد و همچنین نخواهد زیبایی گل را با خود به خانه ببرد؛ پس شاید تا آن زمان بهتر است به تماشای لالههای واژگون نرویم!
منبع: دنیای اقتصاد